اندیشکده راهبردی تبیین- مؤسسه بینالمللی مطالعات راهبردی[1] در گزارشی 120 صفحهای با عنوان «سیاست دفاعی و اقتصاد خاورمیانه و شمال آفریقا[2]» به بررسی سیاست دفاعی و اقتصاد و پویاییهای بنیادی این دو حوزه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا پرداخته است. بخش نخست این گزارش بر سیاست دفاعی منطقهای در بافت جهانی تمرکز دارد و به بررسی پویایی جهانی و منطقهای و فرصتها و ملاحظاتی میپردازد که برای درک محیطی که در آن تصمیمات سیاستی و توانایی در کشورهای منطقه اتخاذ میشود، حیاتی است. بخش دوم نیز به اقتصاد دفاعی منطقه با اشاره به تصویر اقتصاد جهانی میپردازد و بودجه و هزینههای دفاعی کشورها، الزامات فعلی و آینده قابلیتها در زمینه تجهیزات دفاعی، تجارت دفاعی و روابط صادراتی و تحولات دفاعی- صنعتی را تحلیل میکند.
مطابق این گزارش، این دو حوزه مکمل هم هستند؛ زیرا سیاستهای دفاع ملی نتایج مطلوبی را که دولتها به دنبال کسب از فعالیتهای نظامی-راهبردی هستند، صورتبندی میکند و این به نوبه خود در توسعه ساختارها و قابلیتهای دفاعی و اولویتبندی بودجهها و هزینههای دفاعی تعیینکننده است. این مطالعه 11 کشور: الجزایر، بحرین، مصر، رژیم صهیونیستی، اردن، کویت، مراکش، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات را شامل میشود. متن ذیل خلاصهای از نتایج این گزارش است.
خلاصه متن
این گزارش نتیجه یک برنامه تحقیقاتی گسترده است که محرکهای تصمیمگیری سیاست دفاعی و روندهای دفاعی-اقتصادی در خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) را با اشاره به زمینه و بافت جهانی بررسی میکند. یافتههای اصلی این مطالعه در انجمن دفاعی ریاض (RDF) در 5 مارس 2022 ارائه شد.
مطالب زیادی در مورد بیان و ارائه سیاست دفاعی در خاورمیانه و شمال آفریقا ناشناخته باقی مانده است. درک عمومی از سیاست دفاعی را شرایط متعددی از جمله چشمانداز منحصربهفرد و پیچیده تهدیدات، نامشخص بودن فرآیند تصمیمگیری، توسعه محتاطانه به دلیل عوامل پیچیده و محرکهای متعدد نوسازی دفاعی پیچیده میکند. تحقیقات IISS نشان میدهد که در بیشتر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، هیچ ارزیابی نظاممندی از تهدیدات یا فرآیند برنامهریزی دفاعی در سطح وزارتخانههای دفاع یا ستادهای عمومی انجام نمیشود. در مقابل، ادراکات، دیدگاهها و راهنماییهای رهبران ارشد، که متاثر از کادر کوچکی از مشاوران هستند، عوامل تعیینکننده کلیدی برای طراحی سیاست دفاعی هستند.
مهمترین هدف نیروهای مسلح در اکثر کشورهای این منطقه تامین و حفظ قدرت و اقتدار رهبران فعلی است. حفاظت از تمامیت سرزمینی، جمعیت و زیرساختهای حیاتی به عنوان هدف دوم مطرح میشود. در حالی که در متون قانون اساسی و قانونی وظیفه انجام این کار الزامی نیست، بخش دفاع (با همکاری سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی داخلی) اساساً برای تأمین امنیت کشور و تضمین یکپارچگی نظام سیاسی سازماندهی شده است. این تمرکز بر امنیت و ثبات داخلی، طراحی و نقش نیروهای مسلح را شکل میدهد. این به نوبه خود بر نیروی انسانی، منابع و وضعیت کلی آنها تأثیر میگذارد. با این حال استثناهایی در این مورد وجود دارد. در کشورهایی که یک نیروی مسلح مانند گارد ملی وجود دارد، نقش سایر شاخههای نیروهای مسلح (دریایی، زمینی، هوایی و غیره) معمولاً دفاع {در برابر تهدیدات خارجی} و اخیراً در برخی موارد گسترش نفوذ خارجی است.
بیشتر این کشورها در طول قرن بیستم با مرزهای فعلی تأسیس شدند و بسیاری از آنها همچنان با ادعاهای سرزمینی از سوی همسایگان خود مواجه هستند. هیچیک از این ادعاها یا سایر رقابتهای راهبردی و رقابت برای نفوذ منطقهای منجر به درگیریهای شدید یا مستقیم نظامی در سه دهه گذشته نشده است. با این وجود این ادعاها رقابت و بیاعتمادی را تقویت میکنند. در کشورهای حاشیه خلیج فارس، رشد جمعیتی و اقتصادی و در نتیجه ایجاد زیرساختهای حیاتی، درک پیچیدهتر و گستردهتری از امنیت ملی را ایجاب کرده است. نیروهای مسلح کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در چند سال گذشته تمرکز فزایندهای بر چالشهای ناشی از بازیگران غیردولتی مسلح و اخیراً تهدیدات پیچیده و چند بعدی هوابرد نشان دادهاند. نوسازی دفاعی با سرعت آهستهای پیش میرود اما همسویی بهتری در تصمیمات تدارکاتی برای مقابله با تهدیدات خاص وجود دارد.
در حالی که در بیانیههای رسمی بیان نشده است، در بیشتر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا اولویت بالایی به مشارکتهای دفاعی داده میشود که منافع امنیتی، سیاسی و حتی اقتصادی ایجاد میکند. ایجاد روابط راهبردی با قدرتهای بزرگ که بتواند چتر امنیتی را گسترش دهد، برای اکثر کشورهای این مطالعه یک ضرورت تلقی میشود. از 11 کشور تحت پوشش، تنها الجزایر و اسرائیل از دادن اولویت به مشارکت استراتژیک در بیان سیاست دفاعی خود صرف نظر میکنند.
در همین حال، محدودیتهای مالی ممکن است برای صادرکنندگان نفت در منطقه طی سالهای 2021-2022 با افزایش قیمتهای مواد خام کاهش یافته باشد اما عدم اطمینان ناشی از اختلال در زنجیره تامین، از جمله عرضه محصولات کشاورزی به منطقه و تأثیری که بر تورم دارد، این را خنثی میکند. تورم بالا و سایر اولویتهای هزینهای همچنان مانع از رشد قابل توجه کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا میشود؛ همانطور که در سطح جهانی چنین است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]در حالی که هزینههای دفاعی در خاورمیانه بین 8 تا 10 درصد از کل هزینههای سالانه جهانی را تشکیل میدهد، این منطقه در سالهای اخیر مقصد 25 درصد از صادرات دفاعی جهانی بوده است. پس این منطقه یک بازار صادراتی مهم است که اکنون به طور فزایندهای به دنبال توسعه قابلیتهای داخلی است. یکی از موانع چنین تحولی این است که سرمایهگذاری منطقهای در تحقیق و توسعه دفاعی (R&D) بسیار اندک است و کمتر از یک درصد بودجههای دفاعی را تشکیل میدهد. بدون افزایش قابل توجه در این زمینه، دستیابی به اهداف دفاعی-صنعتی منطقهای که شامل بومیسازی و استقلال مبتنی بر توان داخلی است، دشوار خواهد بود. علاوه بر این، این افزایشها تنها در صورتی مؤثر خواهند بود که با سرمایهگذاری مداوم در پایههای دفاعی-صنعتی، توسعه هدفمند مهارت و سرمایه انسانی و با یک سیاست رسمی و شفاف دفاعی-صنعتی همراه شوند.
هیچ کشوری در منطقه مسیر ایجاد توسعه دفاعی-صنعتی را کامل نکرده است. برخی از کشورها دارای منابع مالی هستند اما فاقد نیروی کار یا تواناییهای مهارتی هستند. برخی دیگر نیروی کار دارند، اما فاقد سرمایهگذاری، فناوری یا انگیزه برای پیشبرد یک راهبرد هستند. مجموعهای از دیگر بخشهای مهندسی و تولیدی قدیمی و به همان اندازه پرسود، مانند استخراج هیدروکربن و صنایع وابسته نیاز به تجهیزات باکیفیت دارند و این یعنی توسعه بخش دفاعی همچنان با چالش روبهرو خواهد بود. تلاشهای معطوف به نوسازی و پایدارسازی در حال انجام است و تصمیمات درباره تدارکات دفاعی همچنان بر اساس الزامات عملیاتی، ملاحظات مدیریت اتحاد، محاسبات مبتنی بر تهدید و الزامات قدرتافزایی شکل خواهد گرفت.
پیامدهای اقتصادی همهگیری کووید-19 هم شدیدتر و هم جهانیتر از پیامدهای بحران مالی 2007-2008 بوده است. با حمله روسیه به اوکراین تورم و اختلال مداوم در زنجیره تأمین تشدید شده و این چشم انداز بهبود جهانی را مبهم میسازد. چشمانداز اقتصادی برای هر کشور بسته به پتانسیل افزایش در نرخ ابتلا به کوید 19، اثربخشی برنامه های واکسیناسیون، و میزان قوی بودن زمینه های مالی و مبانی اقتصادی در هر کشور متفاوت است.
این گزارش همچنین به ادراک تهدید ایران از منظر همسایگان خود به عنوان یک چالش منحصر به فرد اشاره میکند. بنابر ادعای این گزارش، عوامل این ادراک، جغرافیای وسیع، ماهیت حکومت ایران، مرکزیت نهادهای امنیتی، رفتار ریسکپذیر ایران و … است. در این چارچوب چالش ایران ناشی از تواناییهای متعارف آن ارزیابی نشده است؛ زیرا توانمندیهای هوایی، دریایی و زمینی ایران از دههها تحریم، کمبود منابع و سرمایهگذاری رنج برده است. بودجه دفاعی 25 میلیارد دلاری ایران کمتر از یکسوم مجموع بودجه اسرائیل، عربستان سعودی و امارات، رقبای آن است. در نقطه مقابل، ایران دارای سه قابلیت استراتژیک است که از آنها برای دستیابی به اهداف سیاسی و امنیتی استفاده کرده است. به عنوان یک کشور آستانه هستهای، تهران از دیپلماسی هستهای برای تعامل با قدرتهای جهانی و تأمین منافع سیاسی و اقتصادی بهره برده است. این باعث ایجاد نگرانیهایی شده که نفوذ ایران در منطقه توسط کشورهای بزرگ به رسمیت شناخته شود و سیاست خارجی و امنیتی همسایگان خود را محدود کند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]دومین قابلیت ایران شبکه شرکای آن در سراسر منطقه MENA است. این شرکا از هدایت، تخصص، بودجه و فناوری ایران در قالب انتقال سلاح بهره میبرند. ایران از این گروهها برای مقابله با رقبا و ایجاد بازدارندگی حمایت کرده است. سومین توان استراتژیک ایران که به طور فزایندهای قدرتمندتر میشود، زرادخانه موشکی و پهپادی آن محسوب میشود. ایران با فقدان نیروی هوایی متعارف، توانایی موشکی خود را محور استراتژی امنیتی خود قرار داده است.
نتیجهگیری
گزارش حاضر از منظر بررسی ویژگیها، چالشها و فرصتهای دفاعی-امنیتی کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا قابل تأمل و دارای دادهها و نمودارهای ارزشمندی است. بهویژه اینکه متغیر اقتصاد به عنوان یک عامل کلیدی در سرمایهگذاریهای کشورهای منطقه MENA در حوزه دفاعی-امنیتی مورد توجه گزارش واقع شده است. از اینرو میتوان چکیدهای از مهمترین مسائل نظامی-امنیتی منطقه را در این گزارش مشاهده کرد. رویکرد گزارش طبیعتاً در انطباق با رویکرد کلی اندیشکدهها و رسانههای خارجی به تحولات منطقه و در راستای بازنمایهای جریان اصلی است. با توجه به اهمیت تخصصی گزارشهای مؤسسه بینالمللی مطالعات راهبردی (IISS)، این گزارش نیز میتواند در سیاستگذاریهای منطقهای آمریکا و کشورهای اروپایی واجد برخی تأثیرات باشد.
لازم به ذکر است که این مقاله صرفا جهت اطلاع کارشناسان و پژوهشگران حوزه روابط بین الملل ترجمه شده و الزاماً منعکس کنندهی مواضع و دیدگاههای اندیشکده راهبردی تبیین نیست.
پی نوشت
[1] international institute for strategic studies (IISS)
[2] https://www.iiss.org/blogs/research-paper/2022/05/the-defence-policy-and-economics-of-the-middle-east-and-north-africa