اندیشکده راهبردی تبیین– جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا بامداد سهشنبه دوم آگوست مدعی شد «أیمن الظواهری» رهبر القاعده در حمله پهپادی آمریکا به کابل کشته شده است. بایدن در یک سخنرانی ویژه تلویزیونی افزود: «عدالت برقرار شد و این رهبر تروریست دیگر وجود ندارد». اما به نظر میرسد همچنان چند مسئله درباره این عملیات و پیامدهای آن وجود دارد که میتواند دستمایه پرسشهای مهمی قرار گیرد.
نخستین مسئله درباره این رویداد، تأیید قتل الظواهری است. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان گفت: «کشته شدن الظواهری در دست بررسی و تحقیق است؛ ما هنوز هیچ جسدی پیدا نکردهایم». جان کربی سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا نیز گفت: «کاخ سفید برای کشتن الظواهری در کابل تأیید DNA ندارد؛ ما تأیید بصری داریم و نیازی به تأیید بیشتر نیست». بنابراین نخستین پرسش درباره صحت روایت واشنگتن از مرگ الظواهری قابل طرح است. چهاینکه برخی تحلیلگران احتمال مرگ وی در اثر بیماری را منتفی نمیدانند.
مسئله دوم، مکان قتل الظواهری و نحوه اطلاع آمریکا از محل حضور اوست. نیویورکتایمز به نقل از منابع مطلع آمریکایی نوشته که الظواهری در خانه یکی از دستیاران ارشد سراجالدین حقانی وزیر امور داخله طالبان هدف قرار گرفته است. زلمی خلیلزاد، نماینده پیشین ویژه ایالات متحده در امور صلح افغانستان هم گفت از اینکه طالبان به آمریکا در هدف قرار دادن الظواهری کمک کرده باشد، تعجب نخواهد کرد.
بنابراین چندان دور از ذهن نیست که دولت دموکرات آمریکا به توافقی با طالبان برای همکاری در کشف محل اختفای الظواهری در قبال برخی امتیازات دست یافته باشد تا بتواند از این دستاورد سیاست خارجی در انتخابات آینده کنگره بهرهبرداری کند. با فرض همکاری طالبان در عملیات کشته شدن الظواهری، پرسشی که میتواند حائز اهمیت باشد اینکه آیا کلیت طالبان چنین تصمیمی را اتخاذ کرده یا این رویداد را میتوان دارای پیامدهای درونگروهی در میانه منازعات شاخههای گوناگون طالبان ارزیابی کرد؟ آیا مرگ الظواهری به معنای ضربه جدی به شبکه حقانی است که به القاعده نزدیک محسوب میشود؟ و پرسش دیگر اینکه طالبان یا جناحی از طالبان، در ازای کمک به قتل الظواهری، چه امتیازی دریافت کرده است؟ آیا در آینده ممکن است طالبان مورد شناسایی رسمی قرار بگیرد؟ طبق دادههای موجود گشایش جدی در معافیتهای تحریمی رخ نداده و اموال بلوکهشده نیز همچنان مسدود است.
پرسش دیگر، تأثیر این عملیات بر مواجهه آمریکا با حکومت مستقر در کابل است. اگر فرض بر کمک طالبان به ایالات متحده نباشد، این عملیات میتواند زمینههای تعامل را محدود کند، باعث تقویت شبکه حقانی شود و جناحهای میانهروتر مانند جناح قندهار به محوریت ملاعبدالغنی برادر را تضعیف کند. در شرایطی که آمریکا همچنان مدعی مبارزه با تروریسم در منطقه از جمله مقابله با داعش است، زمینه همکاری با طالبان در مهار داعش نیز محدودتر خواهد شد.
عملیات پهپادی کشتن الظواهری حدود یکسال پس از خروج آمریکا از افغانستان میتواند به نوعی بازگشت واشنگتن به سیاست خود در مدیریت از راه دور تحولات منطقه و از جمله افغانستان از طریق حملات پهپادی موردی برای هدفگیری نیروهای معارضش باشد. رویکردی که هزینههای کمتری برای آمریکا دارد و البته میتواند در مسیر تمرکز فزاینده بر ایندوپاسفیک ارزیابی شود.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]به هر روی أیمن الظواهری رهبر سازمان القاعده را باید تمامشده دانست. اگرچه دوران رهبری الظواهری بهویژه پس از تشکیل هیئت تحریرالشام و افول قدرت القاعده در سوریه را دوران ضعف این سازمان میدانند، اما به نظر میرسد پایان الظواهری به معنای پایان تفکر سلفی جهادی نیست. این تفکر به ویژه به دلیل آبشخورهای اخوانی، همچنان در جهان اسلام نقشآفرین خواهد بود هرچند که مشخصاً نسبت به دوره آغاز بهار عربی به شدت تضعیف شده است.
در نقطه مقابل اما این احتمال وجود دارد که در مقابل تضعیف ایدئولوژیهای اسلامی جهادی، گفتمان ملیگرایی عربی تقویت شود. نشانههای چنین روندی البته در کشورهایی مانند عراق تاحدودی در حال ظهور و بروز است. بنابراین بازخیزی ملیگرایی عربی در دوران افول ایدئولوژیهای اسلامی چندان دور از ذهن نیست.