مقدمه: 47 روز پس از آغاز نبرد، میانجیگریها منجر به یک توافق آتشبس ۴ روزه شده که با تأخیر یکروزه از صبح روز جمعه 3 آذر آغاز شد. این توافق بهگونهای طراحی شده است که در صورت تمایل طرفین برای آزادی تعدادی بیشتری از اسرا قابلتمدید خواهد بود. توافق مذکور بر توقف عملیات نظامی شامل مبادله ۵۰ زن و کودک اسیر در غزه بهصورت مرحلهای در مقابل آزادی ۱۵۰ زن و کودک اسیر فلسطینی در زندانهای رژیم صهیونیستی و موافقت این رژیم با ورود حدود 200 کامیون ویژه حمل کمک و سوخت به همه مناطق غزه میشود. اگرچه هنوز تا پایان جنگ فاصله زیادی وجود دارد، این توافق درواقع نقطه آغاز کوتاه آمدن رژیم صهیونیستی از هدف اعلامشده نابودی حماس و کنار آمدن با معادلات پس از پایان جنگ است. این یادداشت تلاش میکند نتایج و پیامدهای جنگ غزه برای دو طرف تاکنون و دلالتهای آتشبس موقت را ارزیابی و چشمانداز مبهم پیش رو را کمی روشن سازد.
نتایج عملیات طوفان الاقصی برای حماس و مقاومت فلسطین
حماس طی عملیات طوفان الاقصی دستاوردهای نظامی و سیاسی قابلتوجهی را کسب کرده است اگرچه هزینههای بسیار زیادی شامل شهادت بیش از 14 هزار غیرنظامی و تخریب گسترده زیرساختهای مسکونی در غزه نیز بابت آنها پرداخت کرده است. ازآنجاکه شکست و پیروزی عموماً با میزان دستیابی به اهداف و اهمیت و وزن این اهداف سنجیده میشود و نه هزینههای پرداختشده تا اینجا میتوان حماس را پیروز نبرد دانست چراکه توانسته است به اهم اهداف خود دست یابد. به لحاظ نظامی حماس توانست چه در روز 15 مهر و چه طی عملیات زمینی رژیم صهیونیستی در غزه تلفات بسیار بالایی به این رژیم وارد کند و افسانه شکستناپذیری ارتش رژیم صهیونیستی را در هم شکند. در روز 15 مهر بیش از 1200 اسرائیلی کشته و حدود 240 نفر اسیر شد. طی عملیات زمینی نیز ارتش این رژیم به کشته شدن حدود 70 نظامی اعتراف کرده است ولی حماس بر اساس عملیات مستند شده خود این تعداد را غیرواقعی دانسته و تعداد واقعی را چندبرابر میداند. در حوزه نظامی تلفات خود حماس بسیار اندک بوده است بهگونهای که علی رغم تخریب شدید مناطق مسکونی و تعداد بالای تلفات غیرنظامی طی این مدت حماس تنها 4 فرمانده میدانی خود را از دست داده است. موفقیت حماس در عملیات نظامی زمانی بیشتر اهمیت مییابد که حماس توانسته است با تسلط کامل بر جریان درگیری از عملیات خود تصویربرداری کند و آن را همزمان به یک عملیات روانی تبدیل کند. این درحالیکه است رژیم صهیونیستی علاوه بر اینکه نتوانسته ضربهای قابلتوجه به رزمندگان حماس وارد کند در شناسایی و تخریب تونلها و تجهیزات نظامی حماس نیز ناکام بوده است که طبیعتاً سبب میشود دستاوردی نظامی برای نمایش نداشته باشد و صرفاً تصاویر کشتار غیرنظامیان و کودکان و تخریب مناطق مسکونی بوده است که از عملیات نظامی این رژیم منتشر شده است. نظامیان رژیم صهیونیستی نه توانستهاند تصویری از به شهادت رساندن یک رزمنده فلسطینی و نه تصویری معتبر از یک تونل و تخریب آن منتشر کنند. این ناکامی به حدی بوده است که برای جبران آن دستگاه تبلیغاتی این رژیم با انتشار فیلمی از یک تونل مورد استفاده در جنگ جهانی دوم در بلژیک که اکنون تبدیل به یک مکان گردشگری شده است مدعی شد ارتش یک تونل عمیق حماس را کشف کرده است. موضوع دیگر توانایی حماس در فرسایشی کردن نبرد بوده است که پیامدهای منفی زیادی چه به لحاظ هزینههای مستقیم و غیرمستقیم جنگ و چه به لحاظ افکاری عمومی بینالمللی برای رژیم صهیونیستی داشته است. نکته بسیار مهم دیگر تحکیم پیوند حماس با سایر عناصر جبهه مقاومت و به نمایش درآمدن راهبرد وحدت جبههها بوده است که به تقویت بازدارندگی مقاومت در معادلات پس از جنگ منجر میشود.
مهمتر از اینها دستاوردهای سیاسی است. مهمترین دستاورد سیاسی زنده کردن مسئله فلسطین در افکار عمومی بینالمللی و بازگرداندن این مسئله به دستور کار سیاسی بینالمللی درست در زمانی است که «روند عادیسازی روابط« با مذاکرات آمریکا و عربستان در این راستا به اوج خود رسیده بود. درصورتیکه این مذاکرات به نتیجه میرسید انتظار میرفت کشورهای زیادی در جهان عرب و اسلام از عربستان تبعیت کنند و این میتوانست ضربهای اساسی به آرمان فلسطین وارد کند. بنابراین یک دستاورد جانبی زنده شدن مسئله فلسطین و توقف یا حداقل به تأخیر افتادن روند عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی بود.
دستاورد سیاسی مهم دیگر عملیات طوفان الاقصی این بود که قابلیتهای رویکرد مقاومت در تأمین حقوق فلسطینیها را نشان داد. در حالی رژیم صهیونیستی سالها از آزادی اسرای فلسطینی امتناع میکرد رویکرد مقاومت اکنون توانسته است این رژیم را وادار به آزادی اسرا کند و این امر به تضعیف هر چه بیشتر رویکرد سازش منجر خواهد شد. یک پیامد مهم این امر پیوند بیشتر کرانه باختری و غزه در حالی بوده است که رژیم صهیونیستی همواره تلاش کرده است آنها را از هم جدا نگه دارد و مانع از شکلگیری رویکرد واحد فلسطینی شود.
نتایج برای رژیم صهیونیستی
عملیات طوفان الاقصی یک شکست سنگین برای رژیم صهیونیستی بود. به لحاظ نظامی تصورات درباره قدرت نظامی این رژیم را فروریخت و بازدارندگی آن را کاهش داد و به لحاظ سیاسی روند پذیرش این رژیم در منطقه و خروج آن از انزوا را متوقف ساخت و به برنامه این رژیم برای الحاق تدریجی بخشهای زیادی از کرانه باختری ضربهای اساسی وارد کرد. بااینحال رژیم صهیونیستی پس از عملیات الاقصی و در روزهای ابتدایی توانست با مظلومنمایی حمایتهای گستردهای در سطح بینالمللی کسب کند که به شکل سفر سران کشورهای غربی به تلآویو و محکومیت گسترده اقدام حماس در سطح بینالمللی نمایان شد. این امر باعث شد رژیم صهیونیستی بتواند بدون فشار بینالمللی قابلتوجه حملات بیسابقهای علیه غزه انجام دهد و به کشتار بیش از 14 هزار غیرنظامی فلسطینی و تخریب وسیع مناطق مسکونی غزه مبادرت ورزد. این رژیم حمایتهای سیاسی زیادی در میان کشورهای غربی برای حذف حماس یا حداقل تضعیف شدید آن کسب کرد و با انجام یک عملیات زمینی در غزه در این راستا تلاش کرد و بخشهایی از غزه را اشغال کرد. بااینحال پس از 48 روز جنگ این رژیم نتوانست در این مسیر پیشرفت چندانی داشته باشد و همانطور که قبلاً گفته شد نه توانست از طریق نظامی اسرای خود را آزاد کند و نه توانست آسیب جدی به توانایی نظامی حماس وارد کند. حمله زمینی و تداوم جنگ درواقع تاکنون نهتنها به بازگرداندن اعتبار نظامی و سیاسی این رژیم پیش از عملیات منجر نشده است بلکه به آسیبهای واردشده به این رژیم طی عملیات طوفان الاقصی افزود.
اهداف طرفین از آتشبس
با توجه به شرایط مذکور، آتشبس چهارروزه برای دو طرف اسرائیلی و فلسطینی دارای معانی متفاوتی است. رژیم صهیونیستی نیازمند ارائه دستاوردی در جنگ با حماس بود و ناتوانی در ارائه چنین دستاوردی از طریق نظامی باعث شد چنین دستاوردی را از مسیر سیاسی و به شکل آزادی بخشی از اسرا دنبال کند. این رژیم از این طریق تلاش کرد هم به فشار خانوادههای اسرا پاسخ دهد و هم فشار بینالمللی روی این رژیم ناشی از وضعیت انسانی غزه را کاهش دهد. یک هدف دیگر این رژیم میتواند بازیابی توان رزم و بازبینی در راهبرد نظامی ناموفق ارتش باشد. آتشبس همچنین با ایجاد فرصت تأمل و سنجش عقلانی میتواند زمینه جلوگیری از گرفتار شدن این رژیم در باتلاق غزه را ایجاد کند و مقامات این رژیم بتوانند دست کشیدن از اهداف اعلامی را به فشارهای داخلی و بینالمللی نسبت دهند و پیامدهای آن را برای خود کاهش دهند.
در مقابل حماس با آتشبس به یک هدف مهم خود که تبادل اسرا بوده است بهصورت تدریجی دست مییابد؛ وضعیت انسانی غزه را تسکین میدهد؛ نیروهای خود را برای آمادگی ادامه نبرد مجدداً سازماندهی میکند؛ با شناسایی دقیقتر محل حضور نظامیان رژیم صهیونیستی توانایی دفاع خود را بهبود میبخشد و با آزادی بخشی از اسرای اسرائیلی ضمن بیاثر کردن روایتهای رژیم صهیونیستی زمینه را برای تغییر مسیر جنگ با کاهش حمایتهای کشورهای غربی و در نهایت آتشبس طولانیمدت فراهم میکند.
چشمانداز پیش رو
مقامات رژیم صهیونیستی به دلیل شدت ضربه عملیات طوفان الاقصی و تحقیر ناشی از آن هنوز بهصورت احساسی با موضوع برخورد میکنند و همچنان شعار حذف حماس را تکرار میکنند و به نظر میرسد از سنجش عقلانی پیامدهای اقداماتشان عاجز هستند. نمونه آن ورود زمینی به بخشهایی از شمال نوار غزه است که منجر به تلفات گسترده نظامیان این رژیم شده است و هیچ دستاورد قابلعرضهای نداشت. با تداوم جنگ از سوی رژیم صهیونیستی حزبالله در جبهه جنوب لبنان دامنه و شدت حملات خود را بهتدریج افزایش داد و ارتش رژیم صهیونیستی را به مدت طولانی در امتداد مرز شمالی در وضعیت جنگی نگه داشته است و همچنین باعث تخلیه شهرکنشینان صهیونیست نشین مناطق مرزی و انتقال آنها به نواحی مرکزی فلسطین اشغالی شده است که پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و روانی ناگواری برای این رژیم دارد. ورود انصارالله به جنگ بهصورت شلیک موشک و پهپاد به فلسطین اشغالی و سپس توقیف کشتیهای اسرائیلی وضعیت را بهشدت پیچیدهتر کرد و اعلام تداوم این رویکرد از سوی مقامات یمنی فشار اقتصادی بر رژیم صهیونیستی بهویژه صنعت کشتیرانی این رژیم را افزایش خواهد داد. تداوم جنگ همچنین باعث هدف حمله گرفتن پایگاههای آمریکا در عراق و سوریه شد و منافع ایالاتمتحده در منطقه را بهشدت تحت تأثیر قرار داده و همچنین با تغییر تمرکز ایالاتمتحده از روسیه و چین منافع این کشور در سایر نقاط دنیا را نیز درگیر کرده است. هدف قرار گرفتن منافع آمریکا و چشمانداز پرداخت هزینه حمایت از جنایات رژیم سبب شده است فشار آمریکا بر رژیم صهیونیستی برای کنترل درگیری نیز افزایش یابد. در واقع رویکرد محور مقاومت به رهبری ایران مبنی بر گسترش کنترلشده جنگ در منطقه و همزمان حفظ احتمال گسترش بیشتر آن فشار بسیار سنگینی را ایجاد کرد که فراتر از تحمل رژیم صهیونیستی است. رویکرد احساسی و ناتوانی سنجش عقلانی پیامدهای چنین مواردی از سوی مقامات رژیم صهیونیستی باعث برجستهتر شدن نقش ایالاتمتحده در تصمیمات این رژیم ازجمله در مورد توافق آتشبس و تبادل اسرا شده است.
دولت بایدن با همراهی و حمایت کامل از رژیم صهیونیستی از ابتدای جنگ، اعتماد مقامات این رژیم را کسب کرده است و به نظر میرسد که در مراحل آتی به منظور اجتناب از گسترش منطقهای جنگ و پیامدهای منفی آن برای خود و رژیم صیهونیستی کنترل بیشتری بر رفتار و تصمیمات مقامات این رژیم اعمال کند. در رابطه با اهداف اعلامی رژیم صهیونیستی مبنی بر بازگرداندن همه اسرا و حذف حماس دولت بایدن که تاکنون با رژیم صهیونیستی همراهی کرده بود اخیراً لحن ملایمتری اتخاذ کرده و حذف حماس را هدفی مشروع ولی دشوار خوانده است. این امر درواقع نشاندهنده تغییر رویکرد حمایت از حمله گسترده به غزه است و به نظر میرسد حاکی از کاهش شدت درگیریها پس از پایان آتشبس و تمدیدهای احتمالی آن باشد. چنین روندی میتواند با پیگیری برخی ابتکارات دیپلماتیک همراه باشد که صرفاً میل شدت بخشیدن به درگیریها از سوی رژیم صهیونیستی را مهار خواهد کرد و نهایتاً با فراهم شدن زمینه تحولات در عرصه سیاست داخلی رژیم صهیونیستی درگیری رسماً پایان یابد و رژیم صهیونیستی با معادله جدید تحمیلشده از سوی مقاومت فلسطین کنار آید.