در پی گسترش اعتراضات به جنایات رژیم صهیونیستی و سیاستهای حمایتی آمریکا از آن در خلال جنگ ناجوانمردانه علیه غزه، صدها دانشجو در دانشگاههای آمریکا دست به تحصن و اعتراض به سیاست خارجی آمریکا زدند. در هفته گذشته بود که پس از دستگیری بیش از صد نفر توسط پلیس و گارد ملی در دانشگاه ایالت کلمبیا در پی اعتراض به جنگافروزی اسرائیلیها، بر تعداد دانشجویان معترض و پیوستن اساتید دانشگاه در دیگر ایالتها افزوده شد. در اروپا هم در چند روز اخیر بهتبع تحصن دانشجویان آمریکایی، تعدادی از فعالین اجتماعی درب پالمان آلمان تحصن کرده بودند که با سرکوب پلیس مواجه شدند. لذا در این مقاله بر آنیم تا یک بررسی مختصری از ابعاد ماهیتی جنبش و دوگانگی آزادی بیان در غرب تبعات آن را تحلیل کنیم.
ماهیت جنبشهای اعتراضی دانشجویی در غرب
درواقع، بعد از جنگ جهانی دوم جنبشهای دانشجویی در غرب ظهور و بروز کرد. پس از دهه 60 اوج گرفت و در دودسته جنبش ایدئولوژی تقسیم میشوند؛ الف)جنبشهای حقوقی و مدنی ب)جنبشهای ضد جنگ. جنبش دانشجویی ضد جنگ در آمریکا در سال 1968م ذیل مدرنیته و تغییر سبک زندگی و برابری جنسیتی تعبیر میشد؛ همچنین معترضین به سیاستهای جنگی در ویتنام و اینکه چرا باید سرباز آمریکایی در آنجا کشته شود شعار میدادند. گرچه کمابیش الان هم این نوع تفکر هست در قضیه کشته شدن 4 هزار سرباز در طول جنگ علیه عراق، سیاستمداران نتوانستند فشار افکار عمومی را تحمل و یا اقناع کنند. اما در خیزش جنبش دانشجویی اخیر در آمریکا ما با یک نگاه باز با ماهیت «صهیونیست ستیزی» مواجهایم.
تقریباً در دولتهای اروپایی هر از چند گاهی دانشجویان به عملکرد سیاستمداران معترض بودند و این مسئله بهمرور تبدیل به بحران در اروپا درپی خیزش جنبشهای دانشجویی در کنار نارضایتیهای احزاب راست افراطی در اروپا شده است. برای درک و فهم بهتر قضایای اخیر نگاهی مختصر به تاریخچه این نوع حرکت دانشجویی بندازیم. اساساً جنبش دانشجویی ماه مه 1968 پاریس را سرآغاز جنبش دانشجویی میدانند. گرچه این نوع اعتراض صرفاً توسط جنبش دانشجویی شکل نگرفت اما دانشجویان فرانسوی در اعتراض به سیاستهای ژنرال دوگل آن را بهپیش بردند و شاهد حضور دیگر اقشار اجتماعی همانند قشر کارگران در آنهم بودیم. تعدد خواستهها این حرکت اعتراضی را به آن رنگ و بوی پلورالیستی داد. درگذری از زمان ایتالیا هم دستخوش جنبش اعتراضی دانشجویی به سیاستهای برلوسکونی در پی کاهش بودجه آموزشی این کشور بود. علاوه بر فرانسه و ایتالیا، انگلستان هم اعتراض جنبش دانشجویی به سیاستهای حاکمه را به خود دید و آن پس از افزایش شهریه دانشگاهها بود که به گفته برخی بهمراتب از جنبشهای دانشجویی فرانسوی و ایتالیایی گستردهتر و شدت سرکوب شدیدتر بود.
دوگانگی آزادی بیان در غرب
اعتراض به جنایات بیحدومرز رژیم صهیونیستی در این 7 ماه و کشتار بیش از 24 هزار نفر در غزه خشم و انزجار افکار عمومی جهان در کشورهای مختلف را داشت که تحصن جنبشهای دانشجویی در دانشگاههای ایالاتمتحده آمریکا و سرکوب شدید آن توسط پلیس و گارد ملی نشان از دوگانگی مقوله آزادی از نوع نئولیبرالیسم افراطی آن میدهد. در قانون اساسی آمریکا که حاصل جنگهای داخلی برای استقلال این کشور است در متمم اصل اول قانون تأکید بر مقوله آزادی دارد. لیبرالیسم و در وجه بهاصطلاح هارتر آن نئولیبرالیسم یک کلکسیونی از آزادی به افکار عمومی به نمایش میگذارد که بعضاً خود قائل به آن نیست! و در عمل هرجا منافع نظام سرمایهداری، نظام جهانی ادعایی خود، امنیت و اقتدارش به خطر بیافتد صورت هار و خشن از خود را به نمایش میگذارد. یک قاعده و عرف وجود که ورود نیروی نظامی و گارد ویژه به دانشگاه امری تابوست، در اعتراضات اخیر در دانشگاههای برخی از ایالات آمریکا با ورود گارد ملی و سرکوب دانشجویان معترض اینجاست که میگوییم آمریکای مدعی آزادی و لیبرالیسم این تابو را شکست!
خیزش دانشجویی چند روز اخیر گفتمانی دارد که میتواند حرکت و گفتمان مرکزی عالم غرب بهاصطلاح مدرن را زیر سؤال ببرد. یک رویداد تمدنی است. به گفته خود تحلیلگران غربی عالم غرب مدرن در اواخر قرن 19 وارد دوران بحران انحطاط و بهمرور بحران مشروعیت شد. هر تمدنی سه مرحله را طی میکند:1- دوران تولد 2- دوران بالیدن 3- دوران انحطاط. در دوران انحطاط و افول است که گفتمان مرکزی حاکمه خاصیت اقناعسازی خود را از دست میدهد؛ و رفتهرفته شاهد به چالش کشیده شدن رویکردهای مرسوم سیاسی غربی توسط نوپدید هستیم. محرکهای بحران انحطاط در قرن 21 بهاختصار 1- بحران اقتصادی 2- بحران اجتماعی 3-جنگ روسیه و اوکراین 4- عملیات 7 اکتبر هستند که همه حاکی از تغییر توازن قواست و خیزش اخیر دانشجویی حکایت از آن دارد که «بادها خبر از تغییر فصل میدهند».
خواستههای دانشجویان معترض در آمریکا
1ـ قطع کمک نظامی آمریکا به رژیم صهیونیستی
2ـ برقراری آتشبس دائمی در غزه
3ـ پایان همکاری تحقیقاتی دانشگاهها با تأمینکنندگان سلاح به رژیم صهیونیستی و شرکتهای که از جنگ سود میبرند.
4ـ عفو دانشجویان و اعضای هیئتعلمی که به دلیل اعتراض به حمایتها از رژیم صهیونیست، تنبیه و یا اخراج شدهاند.
گروههایی که این اعتراضات را سازماندهی میکنند شامل:
دانشجویان برای عدالت در فلسطین (Students for Justice in Palestine) و
صدای یهود برای صلح (Jewish Voice for Peace) هستند.
نتیجهگیری
به نظر میرسد خیزش دانشجویی در آمریکا فراتر از یک اعتراض اجتماعی است و از طرفی در آینده نظام رسمی غرب همظرفیت اقناعسازی افکار عمومی با توسل به ابزار رسانه کنترلشده را از دست خواهد داد و بحران اجتماعی کنونی که ثمره سیاستهای نئولیبرالیسم است بر سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی چالش میآفریند. پیشبینی میشود تبعات این اعتراض دانشجویی و اجتماعی موارد زیر را رقم بزند:
1ـ خودآگاهی عمومی در قشر جوان در مسئله فلسطین 2ـ تأثیر بر تصمیمگیری سیاسی بهتبع فشار افکار عمومی 3ـ تجدیدنظر دولتها نسبت به برقراری روابط دیپلماتیک و تجاری با رژیم صهیونیستی 4ـ در نظر گرفتن خواستههای دانشجویی در برنامههای آموزشی و همکاریهای تحقیقاتی
بنابراین متغیرهای نهایی به واکنش دولتها و تحرک پذیری جامعه مدنی و تحولات جهانی وابسته است.
نویسنده: فرهاد نبگانی ـ پژوهشگر روابط بینالملل