سومین نشست دوحه؛ ملاقات طالبان و جامعه جهانی در نیمه راه

رویه سازمان ملل در سومین نشست دوحه مبنی بر پذیرش طالبان به عنوان تنها نماینده افغانستان نه یک چرخش ناگهانی، که در حقیقت برآیندی از مواضع قدرت‌های بزرگ و منطقه‌ای محسوب می‌شود.

مقدمه

سومین نشست دوحه درباره افغانستان در 30  ژوئن و اول ژوئیه با مشارکت مقامات ارشد سازمان ملل و نمایندگان ویژه بازیگران مهم منطقه‌ای در قطر برگزار شد و برعکس دو نشست قبلی دوحه، طالبان این‌بار موفق شده حداقل‌های موردنظر خود را در دستور کار نشست اعمال کند و از همین رو در نشست شرکت کرده است. از طالبان برای شرکت در نشست اول دوحه دعوت نشد. در نشست دوم اما طالبان در پاسخ به دعوت برگزارکنندگان دو خواسته اصلی مطرح نموده بود: اینکه نمایندگان جامعه مدنی و مخالفان افغانستانی در نشست حاضر نباشند؛ و در حاشیه نشست امکان دیدار دبیرکل سازمان ملل با هیئت طالبان فراهم شود. سازمان ملل این شروط را نپذیرفت و اعلام نمود که پذیرش شروط طالبان در واقع به معنی رسمیت بخشی به حکومت سرپرست تعبیر خواهد شد. با این‌همه، گذشت زمان خوشبینی‌های اولیه درباره احتمال تشکیل دولت فراگیر را از میان برده است و سازمان ملل نیز همانند اکثر بازیگران سیاست بین‌الملل تسلیم روندهای کلان منطقه‌ای گردیده و به دنبال آزمودن مسیر مذاکره و گفتگو با طالبان است. به نظر می‌رسد این تمایل به مذاکره یک‌طرفه نباشد و طالبان نیز با از سر گذراندن سه سال سخت و عدم موفقیت در توسعه روابط خارجی خود رویکرد عملگرایانه‌تری پیدا کرده باشند.

طالبان، سازمان ملل و ملاقات در نیمه راه

از همین روست که این‌بار به نظر می‌رسد هم طالبان و هم سازمان ملل برای نشست سوم دوحه تا نیمه راه آمده باشند. از یک طرف، دبیر کل سازمان ملل در این نشست شرکت نمی‌کند و معاون وی گرداننده نشست است؛ که یعنی موضوع دیدار دبیرکل سازمان ملل با طالبان با این غیبت منتفی شده است و دیدار طالبان با معاون وی مورد توافق قرار گرفته است. از طرف دیگر، سازمان ملل به خارج کردن موضوعات مدنی و حقوق‌بشری از گفتگوها رضایت داده است و دیدار با نمایندگان زنان، جامعه مدنی و مخالفان طالبان را در نشست‌های جداگانه و بیرون از دستور اصلی جلسات قرار داده است. بخش قابل‌توجهی از فعالان مدنی و مدافعان حقوق زنان در اعتراض به حذف مخالفان طالبان از نشست‌های اصلی، نشست‌های حاشیه‌ای اجلاس را تحریم کرده‌اند. احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی افغانستان، نیز در جریان یک نشست موازی در وین به عدم دعوت از جامعه مدنی و زنان افغانستان معترض شده و در اظهاراتی «صدا و نام دوحه» را یادآور تصویری از «تسلیمی، زور، نفاق و توطئه» خوانده است.[1] رزماری دی‌کارلو، معاون دبیرکل سازمان ملل اما ضمن دفاع از تصمیم سازمان ملل نشست مذکور را شروع روندی گام به گام با طالبان خوانده است و در توضیح عدم دعوت از مخالفان طالبان به این نکته اشاره کرده است که هدف از روند دوحه گفتگوهای بین‌الافغانی نیست و در ادامه برای شکل‌گیری چنین گفتگوهایی ابراز امیدواری کرده است. باید توجه داشت که پذیرش طالبان به عنوان نیروی مستقر در افغانستان اختصاص به سازمان ملل ندارد و در حقیقت، برآیندی از مواضع قدرت‌های بزرگ و منطقه‌ای محسوب می‌شود.

قدرت‌های بزرگ و مساله افغانستان

اگر چه بازیگران خارجی متعددی در افغانستان داری نفوذ هستند و مواضع آن‌ها در این رابطه تاثیرگذار است اما اشاره به مواضع آمریکا، روسیه و چین بیشتر حائز اهمیت است. ایالات متحده پس از دو دهه جنگ و کشتار بیهوده، افغانستان را از مسیر مذاکره و نه از جنگ، تحویل طالبان داد و توافق دوحه میان طالبان و دولت دونالد ترامپ در واقع سرآغاز روندی بین‌المللی محسوب می‌شود که به موجب آن طالبان امیدوار است به مقام و منزلت یک دولت رسمی در محیط منطقه‌ای دست یابد. هم ایالات متحده و هم اروپا، از جنبه حفظ قدرت هنجاری خود تلاش می‌کنند موضوع زنان و دولت فراگیر را به مثابه محوری مهم درباره افغانستان طرح کنند. در رسانه‌های ایالات متحده پس از انتشار خبر عدم مشارکت مخالفان در نشست رسمی مکرر ادعا شد که رینا امیری، نماینده ویژه ایالات متحده در موضوع افغانستان، با توجه به ترکیب موجود در این نشست شرکت نخواهد کرد. با این‌همه، هم رینا امیری و هم نمایندگان کشورهای مختلف اروپایی اکنون در دوحه به سر می‌برند.

موضع روسیه و چین به سبب قرابت جغرافیایی بیشتر به افغانستان، بیشتر متاثر از تهدیدات امنیتی افراط‌گرایی و مواد مخدر است و لاجرم به سمت تعامل و انعطاف بیشتر در قبال طالبان میل می‌کند. در حقیقت، ترجمه مرسوم از موضع فعال چین در قبال افغانستان به منفعت‌طلبی اقتصادی را باید ساده‌انگارانه دانست. چین از ناحیه سین‌کیانگ و مسلمانان اویغور آسیب‌پذیری جدی احساس می‌کند و بر همین اساس به ثبات و عدم هرج و مرج در افغانستان اهمیتی به مراتب بیشتر از سرنوشت زنان و اقلیت‌های مذهبی می‌دهد. به زبان هنری اشنایدر، استاد اقتصاد در یک دانشگاه آلمانی، می‌توان مدعی شد که چین در افغانستان «به دنبال امنیت است؛ نه ثروت و منابع»[2] و برای تامین همین امنیت است که موضع خود را در ضرورت تسلط کامل طالبان بر خاک افغانستان و بازسازی ساختار بوروکراتیک-اداری افغانستان تعریف نموده است. تعاملات روسیه با طالبان نیز به پیش از سقوط جمهوری و حمایت‌هایی که در مقابل حضور نظامی ایالات متحده از طالبان نمود باز می‌گردد. روسیه و چین مخالف تداوم تحریم‌ها و محدودیت‌های وضع شده علیه طالبان هستند و معتقدند منابع طالبان باید آزاد شده و گفتگوها با این گروه تعمیق گردد[3]. ادعای طرف‌های غربی این است که نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در موضوع افغانستان، یعنی خانم رزا اوتنبایوا همسویی بسیاری با روسیه و چین دارد و بر این اساس طرف‌های غربی حتی برای تغییر وی فشار آورده‌اند. فارغ از اینکه ادعاهای غرب درباره سمت و سوی سیاست سازمان ملل در قبال افغانستان تا چه اندازه صادقانه و دقیق است، نمی‌توان انکار کرد که دستور کار کنونی نشست دوحه بسیار متاثر از رویکرد روسیه و چین در قبال طالبان است و وزن بیشتری به مهار تهدیدات در مقایسه با مواردی همچون تشکیل دولت فراگیر یا تامین حقوق بنیادین زنان افغانستان و اقلیت‌های مذهبی در این کشور اعطا می‌کند.

دستور کار محدود و چشم‌انداز نامشخص

براساس دستور کار منتشر شده توسط خبرگزاری‌ها، نشست‌های اصلی دوحه در این دور بر دو موضوع 1. وضعیت اقتصادی افغانستان و 2. مبارزه با مواد مخدر تمرکز دارد[4] که ترکیب هیئت طالبان نیز به زعم بسیاری بر همین مسئله دلالت دارد. هیئت طالبان در این نشست را ذبیح‌الله مجاهد سخنگو و چهره نزدیک به هبت‌الله آخوندزاده رهبری خواهد کرد و در کنار وی، سهیل شاهین، مسوول دفتر طالبان در قطر، نور محمد آقا، معاون بانک مرکزی، عبدالحق همکار، معاون وزارت مبارزه با مواد مخدر و نمایندگانی از وزارت صنعت و تجارت دولت سرپرست حضور خواهند داشت.[5] به نظر می‌رسد مهم‌ترین پیشران طالبان برای برقراری ارتباطات بین‌المللی، خروج از تحریم و انزوا و بهبود شرایط اقتصادی باشد.

  1. وضعیت اقتصادی افغانستان: اقتصاد افغانستان تحت تاثیر خشکسالی شدید و همه‌گیری کرونا قرار گرفته است و پیش از ورود طالبان نیز با مشکلات عدیده‌ای دست به گریبان بود. تا زمان فروپاشی دولت غنی حدود هشتاد درصد بودجه ملی افغانستان را ایالات متحده، متحدان آن و برخی سازمان‌های بین‌المللی تامین می‌کردند. حمایت‌ها یک شبه متوقف شدند و دولت بایدن نیز دستور مسدود کردن همه حساب‌های بانکی دولت افغانستان به ارزش بیش از هفت میلیارد دلار را صادر کرد. بریتانیا، امارات، آلمان و چند دولت دیگر از این اقدام آمریکا پیروی و امکان دسترسی به دو میلیارد دلار از وجوه افغانستان را متوقف کردند.[6] اگر چه برخی از این وجوه بعداً و به تدریج طی توافقاتی آزاد شد اما همچنان بخشی از دارایی‌های افغانستان در خارج از کشور مسدود است. همچنین اگر چه آمریکا کمک‌های مالی زیادی از طریق «آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا» موسوم به «یو اس اید»[7] و «اداره جمعیت، پناهندگان و مهاجرت وزارت خارجه» این کشور به افغانستان داشته است اما این مبالغ تاثیر چندانی در بهبود وضعیت اقتصادی افغانستان نداشته است. علاوه‌بر‌این تلاش‌هایی در کنگره آمریکا برای جلوگیری از دسترسی طالبان به کمک‌های مالی در حال انجام است. برخلاف اظهارنظرهای پراکنده‌ای که درباره مدیریت تورم و سیاست‌گذاری اقتصادی طالبان انجام می‌شود  گزارش بانک جهانی در دی‌ماه سال گذشته اعلام نمود که بیش از نیمی از افغانستانی‌ها در فقر به سر می‌برند و دستکم پانزده میلیون نفر در این کشور از امنیت غذایی برخوردار نیستند.[8] در چنین شرایطی به نظر می‌رسد مقامات طالبان واقف‌اند که برای دوام «امارت اسلامی» نیاز به تعامل با جهان خارج در سطوح مختلف دارند که در این میان علاوه بر آزادسازی منابع ملی و فراهم آوردن امکان تراکنش آزادانه نظام بانکی و مالی افغانستان با خارج، می‌توان به تمایل طالبان برای جذب سرمایه و دانش فنی خارجی در تکمیل پروژه‌های راهبردی و عمرانی باقی‌مانده از دوره جمهوری اشاره کرد. به نظر می‌رسد طالبان بدون تشکیل دولت فراگیر و رفع موانع اجتماعی گسترده‌ای که برای زنان و دختران ایجاد نموده است در جلب همکاری اقتصادی و مالی نسبت به برقراری روابط سیاسی و کسب رسمیت شانس بیشتری داشته باشد. کما اینکه ذبیح‌الله مجاهد پس از روز ابتدایی نشست دوحه از تعهد کشورهای شرکت‌کننده مبنی بر رفع تحریم‌ها و محدودیت‌های مالی افغانستان خبر داد که جزئیات و چند و چون آن هنوز روشن نشده است.
  2. مواد مخدر: طالبان در تمامی سال‌های گذشته متهم به دست داشتن در قاچاق مواد مخدر در سطح منطقه بوده است. با این‌حال، بنابر گزارش سازمان ملل متحد در موضوع مواد مخدر، علیرغم فشارهای اقتصادی گسترده و نیاز مبرم به درآمد، طالبان باتکای فتوای ملا هبت الله و تعزیر دستگاه دیوانی سطح زیر کشت خشخاش را از 233 هزار هکتار به کمتر از 10 هزار هکتار کاهش داده است. در مقابل اما گزارش‌هایی مبنی بر جایگزینی خشخاش با گیاهانی مطرح شده است که محصول نهایی آنها مخدرهای صنعتی مانند آمفتامین هستند. این گزارش‌ها بر نقش طالبان در تولید و توزیع آمفتامین در جنوب افغانستان تاکید نموده اند. [9] به هر تقدیر طالبان، دستکم در مقام گفتگو، تمایل بسیاری به تعریف جایگزین‌های امرار معاش برای کشاورزانی نشان می‌دهد که کشت خشخاش را کنار گذارده‌اند و در این حوزه از جامعه جهانی انتظار حمایت دارد.

جمع‌بندی

حضور معاون دبیر کل سازمان ملل مقابل طالبان، عقب‌نشینی از موضوعات مدنی و حقوق‌بشری در سومین نشست دوحه و حذف نمایندگان زنان، جامعه مدنی و مخالفان طالبان از نشست‌های اصلی دوحه نشان می‌دهد که هم طالبان و هم سازمان ملل برای تعامل با یکدیگر از مواضع خود کوتاه آمده و به اصطلاح تا نیمه راه آمده اند. طبیعتاً طالبان با توجه به بحران مشروعیت و همچنین وضعیت وخیم اقتصادی برای خروج از انزوا و بهبود شرایط اقتصادی از هر فرصتی برای تامین حداقل‌های سیاسی مطلوب خود استفاده می‌کند. در مقابل، به نظر می‌رسد جامعه بین‌المللی فاقد اهرم‌های موثر برای تعدیل رویکردهای سیاسی و اجتماعی طالبان است. قدرت‌های بزرگ نیز منافع پیشین را برای خود در افغانستان متصور نیستند و در همین راستا، سازمان ملل نیز به مثابه برآیندی از این مواضع به حداقل‌ها رضایت داده است. در واقع، نشست سوم دوحه را می‌توان فارغ از برونداد عملی آن، اعلان عمومی این مسئله دانست که ثبات، امنیت و عدم هرج و مرج در افغانستان اولویت نخست بازیگران خارجی در افغانستان است و تشکیل دولت فراگیر، مسئله زنان یا اقلیت‌ها برای جامعه جهانی اولویت محسوب نمی‌شود.

منابع و پانوشت ها:

[1] https://www.youtube.com/watch?v=uf0uqX8X4Zw

[2] https://www.gisreportsonline.com/r/china-taliban-relations/

[3] https://www.brookings.edu/articles/russia-afghanistan-relations-in-the-aftermath-of-the-moscow-attack/#:~:text=Along%20with%20China%2C%20Russia%20has,international%20diplomacy%20at%20various%20times.

[4] https://amu.tv/107106/

[5] https://amu.tv/106677/

[6] حسن عباس (1402) بازگشت طالبان: افغانستان پس از خروج آمریکا. ترجمه سمیه مروتی. تهران: نشر ثالث.

[7] USAID

[8] Jalalzai, F (Jun 2024) Afghan Hopes Are Riding on the Doha Conference. The Diplomat. Retrieved from: https://thediplomat.com/2024/06/afghan-hopes-are-riding-on-the-doha-conference/

[9] https://www.khabaronline.ir/news/1905715/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%88%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%DA%A9%D8%B4%D8%AA-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DA%A9-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%87%D8%A7

ارسال دیدگاه