مقدمه
با توجه به تضعیف نظام تکقطبی از یکسو و وضعیت کنونی توزیع قدرت در سطح جهانی و همچنین عدم شکلگیری دیدگاههای بدیل مورد اجماع از سوی دیگر به نظر میرسد شاهد یک دوره طولانی گذار در نظام بینالملل باشیم. چنین دورهای در نظام بینالمللی الگوی رفتاری خاصی برای بازیگران ایجاب میکند که مهمترین مشخصه آن گسست در عناصر سیستمی نظم و آزادی عمل بیشتر برای زیرسیستمهای منطقهای است. در این بین شاهد هویتیابی مناطق جغرافیایی نوین (مانند شرق آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین) و افزایش وزن ژئوپلتیک این مناطق در معادلات سیاست، اقتصاد و امنیت بینالملل خواهیم بود. به تبع همین رویه، بازیگران موفق نظام بینالملل به منظور اتخاذ رویکرد فعال درصدد نقشآفرینی و ایجاد پیوند پایدار با مناطق ژئوپلیتیک نوظهور خواهند بود.
دولت سیزدهم که در چنین موقعیت زمانی به قدرت رسید تلاش کرد متناسب با ترتیبات دوره گذار ضمن ایفای نقش تاثیرگذار در شکلدهی به نظم آتی از فرصتهای این دوره به نحو احسن بهرهبرداری کند. برایناساس دولت سیزدهم در چارچوب «سیاست خارجی متوازن، پویا و هوشمند»، توجه جدی خود را معطوف به ایجاد ترتیبات پایدار و عمیق با مناطق اعم از همسایگان،(سیاست همسایگی)، کشورهای آسیایی (نگاه به شرق)، آمریکای لاتین و قاره آفریقا و همچنین نهادها و سازمانهای بینالمللی غیرغربی (شانگهای و بریکس) با تمرکز بر توسعه روابط اقتصادی نمود. دولت سیزدهم این سیاست را از طریق در اولویت قرار دادن طرحهای پیشران در روابط دوجانبه و چندجانبه در مناطق هدف دنبال کرد. برخی از این طرحها در دوره کوتاه سه ساله دولت سیزدهم به سرانجام رسید و برخی دیگر در حال پیگیری بوده و انتظار میرود در دولت چهاردهم مورد اغفال واقع نشوند.
بر این اساس، اندیشکده راهبردی تبیین در نظر دارد تا تعدادی از مهمترین طرحهای پیشران سیاست خارجی دولت سیزدهم و همچنین برخی ضعفهای آن را مورد بررسی قرار دهد. این یادداشت مروری کوتاه بر عناوین مهمترین طرحهای سیاست خارجی دولت سیزدهم دارد که درگزارشهای جداگانهای به شرح تفصیلی هر یک از آنها پرداخته میشود.
منطقه غرب آسیا
مهمترین مشخصه در روابط ایران با بسیاری از کشورهای منطقه غرب آسیا هنگام روی کار آمدن دولت سیزدهم بیاعتمادی عمیق بود. با توجه به تنشهای منطقهای در یمن، عراق، سوریه و لبنان، قطع بودن روابط سیاسی با عربستان، تداوم نگاه بدبینانه کشورهای عربی به ایران و پیشرفت پروژه عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی، دولت سیزدهم کار دشواری برای بهبود روابط و تعاملات در سطح منطقه پیش رو داشت. در چنین بستری، دولت سیزدهم با پیشکشیدن گفتمان سیاست همسایگی در سیاست خارجی و با تعریف طرحهای پیشران متعدد در محیط غرب آسیا، دستاوردهای قابلتوجهی را در قالب «احیای روابط سیاسی با عربستان»، «توقف جنگ علیه یمن در سایه توافق با عربستان»، و «شکستن یخ روابط سیاسی با مصر برای اولین مرتبه پس از انقلاب اسلامی» محقق ساخت. در محیط عراق، دولت سیزدهم موفق به «شکست طلسم و آغاز عملیات اجرایی راهآهن شلمچه-بصره پس از پنج دهه» گردید و با انعقاد «توافق تعرفه صفر با جمهوری عربی سوریه» مسیر را برای اقتصادیکردن حضور منطقهای ایران هموارتر کرد. روابط ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز بهاتکای رویکرد راهبردی دولت سیزدهم بهبود قابلتوجهی یافت که در این چارچوب میتوان به «افزایش صددرصدی تجارت با امارات»، «پروژه اتصال شبکه برق ایران و قطر از بستر دریا» و «از سرگیری طرح سرمایهگذاری عمان در کرمان» اشاره نمود.
اروپا، آسیای میانه و قفقاز
باید اذعان داشت که دو عامل به نتیجه نرسیدن مذاکرات احیای برجام و جنگ اوکراین تاثیر بسزایی بر نوع روابط ایران و کشورهای اروپایی در دولت سیزدهم داشت و موانع بزرگی را بر سر راه توسعه روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای اروپای غربی ایجاد کرد. در مقابل، همین عوامل به ویژه جنگ اوکراین زمینه را برای گسترش روابط با روسیه وکشورهای همسو با آن در شرق اروپا مانند بلاروس و همچنین آسیای مرکزی و قفقاز فراهم کرد.
در محیط روسیه و بلاروس، دولت سیزدهم فارغ از همکاریها و تبادلات پیشین طرحهای پیشران مهمی مانند «تبدیل ایران به هاب گازی با ابرپروژه انتقال گاز روسیه»، «تکمیل کریدور ریلی شمال-جنوب با احداث خط آهن رشت-آستارا» و «تبدیل ایران به هاب صادرات پتاس بلاروس» را در دستور کار قرار داد.
عوامل متعددی همچون ارتقای سطح روابط ایران و روسیه، فرصت مناسبی را در اختیار دولت سیزدهم قرار داد تا نسبت به گسترش مناسبات خود با آسیای میانه اقدام نماید و در یک بیان کلان، «ارتقای روابط اقتصادی در قلمروی ایران فرهنگی» به مثابه یک طرح پیشران در برنامه سیاست خارجی خود پیگیری نماید.
در محیط قفقاز و متاثر از معادلات نوظهور ژئوپولیتیک، دولت سیزدهم اهداف خود را منحصر به موازنهسازی امنیتی نکرد و برای پیشبرد طرحهای توسعهای و ژئواکونومیک اهتمام ویژهای نشان داد. این دولت از یک طرف به طرح «ابتکار ارس برای اتصال باکو-نخجوان و به منظور خنثی ساختن تهدید زنگهزور» پرداخت و از طرف دیگر، طرح «فعالسازی شاخه ارمنی کریدور شمال-جنوب را با بازسازی مسیر قاپان-گوریس در ارمنستان» پیگرفت. دست آخر، علیرغم اینکه ترکیه یکی از نقاط مغفول سیاست خارجی دولت سیزدهم دانسته میشود و سفر مهم شهید رئیسی به ترکیه نیز چند نوبت به تاخیر افتاد، این دولت با «بهرهبرداری از خط اتصال برق خوی-وان»، نخستین گام برای صادرات برق به اروپا را برداشت.
جنوب و شرق آسیا
نظر به پیگیری با قوت رویکرد نگاه به شرق در دولت سیزدهم و همچنین قطبیتر شدن فضای سیاست بینالملل متاثر از تنشهای آمریکا و چین، دولت سیزدهم فرصت مناسبی برای بهبود و ارتقاء روابط با چین فراهم دید و با استفاده از این فرصت، موفق به «افزایش صادرات نفت خام به چین به رقمی بالاتر از دوره پیشاتحریم» گردید. همزمان، در روابط دوجانبه با چین به فروش نفت بسنده نشد و دو طرح پیشران حیاتی در قالب «تامین مالی پروژههای بزرگ کشوری» و «توسعه همکاریهای لجستیک» نیز در مناسبات جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین پیگیری شد.
تلاشهای سیاست خارجی دولت سیزدهم برای پیگیری رویکرد نگاه به شرق محدود به چین نبود و در همین راستا، در محیط جنوب آسیا به «توسعه بندر چابهار با هند به عنوان تنها بندر اقیانوسی کشور»، «انعقاد موافقتنامه تجارت آزاد با پاکستان» و «تکمیل ابرپروژه اومااویا در سریلانکا» به عنوان نمونهای شاخص از پیشرفتهای فنی-مهندسی کشور به مثابه طرحهای پیشرانی توجه شد که قادرند منافع راهبردی و اقتصادی مشخص برای کشور به ارمغان بیاورند. به این مجموعه باید یکی از بهترین نمونههای اتکای بر توانمندیهای فناورانه کشور را نیز افزود که در قالب «صادرات و بهرهبرداری از سامانه جراحی رباتیک از راه دور در اندونزی» دنبال شد.
آمریکای لاتین و آفریقا
علاوه بر سه محیط پیشگفته، در آمریکای لاتین و آفریقا نیز میتوان به طور مشخص از وجود یک نگاه راهبردی و تعریف طرحهای پیشران توسط دولت سیزدهم سخن گفت. دولت سیزدهم در ونزوئلا، «بازاریابی برای فروش نفت و فناوری نفت و گاز را با بازسازی پالایشگاه فراسرزمینی» در دستور کار خود قرار داد و در همین راستا، طرح «بازسازی پالایشگاه صدهزار بشکهای نیکاراگوئه» را پیگرفت. با اینهمه، تلاشهای دولت سیزدهم در نیکاراگوئه منحصر به حوزه انرژی نماند و «اخذ امتیاز معدن طلا» نیز به مثابه یک طرح پیشران در دستور کار این دولت قرار داشت. «روابط با کلمبیا نیز پس از یک دوره تیرگی بهبود و ارتقا یافت». گسترش روابط با کشورهای قاره آفریقا نیز علاوه بر «همکاریهای دوجانبه از مسیر برگزاری اجلاسهای مشترک ایران-آفریقا» دنبال شد.
نهادهای بین المللی
همزمان، بهرهبرداری حداکثری از ظرفیتهای چندجانبه و سازمانهای منطقهای و بینالمللی غیرغربی را باید یکی از نقاط قوت دولت سیزدهم دانست که با هدف محقق ساختن مولفههای توازن، پویایی و هوشمندی مجدانه پیگیری شد. «عضویت در بریکس»، «تکمیل عضویت ایران در سازمان شانگهای»، «پیوستن به اتحادیه اقتصادی اورآسیا» و برگزاری نشستهای مشترک با سفرای کشورهای آسهآن را میتوان اهم طرحهای پیشران در این سطح دانست. دست آخر باید توجه داشت که دولت سیزدهم همزمان با اجرای قانون راهبردی مجلس و پافشاری بر حقوق هستهای ایران، از طریق تعاملات و توافقات خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی مانع امنیتیسازی مجدد برنامه هستهای ایران گردید.
جمعبندی
دولت سیزدهم، با بهرهگیری از فرصتهای دوره گذار در نظم بینالمللی، در چارچوب «سیاست خارجی متوازن، پویا و هوشمند» مجموعهای از طرحهای پیشران را در سطوح دوجانبه و چندجانبه با بازیگران مختلف و در یک گستره وسیع جغرافیایی دنبال کرد که فصل مشترک آنها توسعهگرایی و انتفاع اقتصادی بود و توانست در فضای خروج ایالات متحده از برجام و تلاش آن برای انزوای سیاسی و فشار اقتصادی بر ج.ا.ایران مانع از انزوای ایران شود. باتوجه به حادثه دردناک شهادت رئیس دولت سیزدهم و پایان زودتر از موعد دولت، بسیاری از این طرحهای پیشران هنوز به سرانجام نهایی نرسیده است. از اینرو، ضرورت دارد دولت آتی (چهاردهم) برای به ثمر رسیدن یا بهرهبرداری کامل از آنها تلاش جدی داشته باشد. اینفوگرافی زیر مهمترین طرحهای پیشران سیاست خارجی دولت سیزدهم را نشان میدهد.
جهت مشاهده تصویر زیر با کیفیت بالا اینجا کلیک کنید.