چین در اجلاسیه همکاری خود با کشورهای آفریقایی که 4 سپتامبر آغاز شد بار دیگر بهدنبال تعمیق روابط خود با کشورهای جنوب جهانی بود. شی جین پینگ، رهبر چین به پیشگویی ناامیدیها و آرزوهایی جهان در حال توسعه پرداخت و از این احساسات برای ایجاد نفوذ سیاسی و اقتصادی جهانی چین استفاده کرد. رویداد سه روزهای که وزارت امور خارجه چین آن را «بزرگترین رویداد دیپلماتیکی که چین در سالهای اخیر میزبانی کرده است» تنها نمونهای از این مجموعه برنامهها، ابتکارات و گردهماییهایی است که پکن برای تحکیم پیوندهای دیپلماسی، اقتصادی و تجاری خود با کشورهای جنوب جهانی آغاز کرده است.
با این وصف طی دو سال اخیر رویکرد چین به جهان درحال توسعه دستخوش تغییر قابل توجهی شده و بهطور فزایندهای تحت شعاع رقابت ژئوپلتیک پکن با ایالات متحده، متحدان و شرکای آن قرار گرفته است. این تغییر پیامدهای عمدهای برای روابط پکن با جنوب جهانی، نقش چین در نظم بینالملل و همچنین مسیر آتی قدرت جهانی آن خواهد داشت.
راهبرد شی این ایجاد ائتلافی از کشورهای جنوب است که بهعنوان وزنهای در تقابل با سیستم اتحاد جهانی آمریکا عمل کرده و پایگاهی برای افزایش منافع سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک چین باشد. شی قصد دارد نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین تحت رهبری ایالات متحده را با ایجاد نظم جایگزین به رهبری چین تضعیف نماید. نظم جدیدی که بر اساس اصول سیاسی غیرلیبرال میتواند نفوذ ایالات متحده را از بین برده و حکمرانی جهانی خود را از طریق نهادها و مجامع بینالمللی شکل دهد.
این هدف باعث ارتقاء اهمیت جنوب جهانی درسیاست خارجی چین شده است. واشنگتن باید برای مقابله با جاهطلبیهای شی، منابع مالی و دیپلماتیک و همچنین توجه بیشتری را به جهان در حال توسعه اختصاص داده و همزمان دیدگاه خود در حکمرانی جهانی فراگیرتر در قالب نظم بینالمللی لیبرال را بیشتر ترویج نماید.
پیشرانهای چین برای گسترش نفوذ در جنوب جهانی چیست؟
تغییر رویکرد پکن در قبال جنوب جهانی بخشی از نگاه ضدآمریکایی رو به رشد شی است که اغلب جنبههای سیاست او در داخل و خارج از کشور را شکل میدهد. تمرکز زیاد شی بر روی «خودکفایی» اقتصادی و توسعه فناوریهای داخلی از طریق برنامههای توسعه صنعتی دولتی برای از میان بردن آسیبپذیری چین در مقابل تحریمهای احتمالی واشنگتن طراحی شده است. در داخل نیز نگرانی شدید پکن در مورد تهدیدات و نفوذ خارجی منجر به قوانین امنیتی جدیدی شده است که باعث تشدید سرکوب شده و جامعه تجاری بینالملل را نگران کرده است. شی در سیاست خارجی خود نیز آشکارا نظم تحت رهبری آمریکا را با ترویج چارچوب ایدئولوژیکی خود برای تغییر شکل حکمرانی جهانی با «ابتکار امنیت جهانی» و «ابتکار توسعه جهانی« خود به چالش کشیده است.
انگیزههای سیاست شی در قبال جنوب جهانی نیز مشابه است. محافظت از امنیت چین و افزایش منافع جهانی چین در فضای رقابت شدید با ایالات متحده. هدف شی از رویکرد توجه به جنوب جهانی در وهله نخست، تقویت ارتباطات سیاسی و اقتصادی چین با کشورهای در حال توسعه برای ارتقای منافع جهانی چین است. ابتکار کمربند و جاده او که در سال 2013 مطرح شد، برای تقویت تجارت، امور مالی و سرمایهگذاری میان چین و جنوب جهانی و پیگیری منافع تجاری چین در بازارهای نوظهور ایجاد شد. مشارکت چین در سازمانهایی نظیر شانگهای و ترویج آنها نیز با هدف تقویت این روابط و تقویت صدای کشورهای در حال توسعه در امور بینالملل است. با این ابتکارات بود که شی قصد داشت چین را بهعنوان جایگزینی برای ایالات متحده و شرکای آن و بهعنوان مدافع منافع کشورهای قیرتر جهان معرفی کند.
تغییر رویکرد شی در نوع مواجهه
تغییر رویکرد شی با آغاز جنگ اوکراین آشکار شد. شی جین پینگ با ایجاد یک رابطه «بدون محدودیت« با رئیسجمهور روسیه ولادیمیر پوتین در فوریه 2022 در حالی که ارتش روسیه در مرز خود با اوکراین آماده شده بود، یک انتخاب سرنوشتساز انجام داد: اتخاذ یک موضع تقابلی آشکارتر در قبال ایالات متحده، متحدان و شرکای آن که به ناچار شکاف عمیقتری را بین چین و دموکراسیهای متحد ایجاد میکند. سه هفته بعد، هنگامی که تانکهای پوتین وارد خاک اوکراین شدند این نتیجه اجتنابناپذیر شد. این حمله مشارکت امنیتی ناتو و ایالات متحده با کشورهای ایندو-پاسیفیک را تقویت کرد و به جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا این امکان را داد تا برخی از اختلافات مرتبط با چین درون این اتحادها را از بین ببرد.
در نتیحه آمریکا و شرکای آن در اوپا و ایندوپاسیفیک موضع بسیار هماهنگتر و منسجمتری در خصوص سیاست چین اتخاذ کردهاند. هرچه که شی علیرغم طولانی شدن جنگ در اوکراین، بیشتر بهدنبال روابط قویتر با پوتین بوده است، سیاست متحدان آمریکا در قبال چین سختتر شده است. برای نمونه در جریان جدیدترین اجلاس سران گروه هفت(G7)، رهبران این گروه بهصورت دستهجمعی به چین هشدار دادند در صورت عدم توقف پشتیبانی از اقدامات جنگی مسکو، با تحریم مواجه خواهد شد.
تصمیم شی برای مشارکت با پوتین یک انتخاب آگاهانه بود، نه انتخابی که به او تحمیل شده باشد. پیش از تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین، اجماعی در مورد چین در میان رهبران اروپا وجود نداشت و کاملا با موضع واشنگتن همسو نبودند. پکن در بهرهبرداری از این اختلافها برای ایجاد شکاف بین ایالاتمتحده و متحدان اروپاییاش در مورد مسائل مربوط به چین پیشرفت داشته است. با وجود ادامه تلاشهای شی برای ایجاد شکاف بین متحدان (بهنظر میرسد امانوئل مکرون را بهعنوان یک حلفه اتصال ضعیف شناسایی کرده)، مشارکت او با پوتین این مسئله را اگر نگوییم غیر ممکن، بهطرز چشمگیری چالشبرانگیزتر کرده است.
شی برای پیشبرد یک هدف بزرگتر از آمریکا و متحدانش گسسته است: تضعیف نظم کنونی بینالملل. ظاهرا او روسیه را در این مسیر یک یاور مهم میبیند. شی جین پینگ در سفرش به مسکو در سال 2023 گفت «تغییری در راه است که بیش از صد سال است رخ نداده و ما با هم این تغییر را راهبری میکنیم». پوتین هم میتواند در پیگیری دیگر جنبههای این راهبرد ضدآمریکایی به شی کمک کند. برای مثال روسیه منبع مطمئن واردات انرژی و بازاری کلیدی برای صادرات تولیدات چین فراهم میکنم که در برابر تحریمهای اعمالی توسط آمریکا و متحدانش در امان است و از این رو هدف شی در کاهش آسیبپذیری کشورش در برابر سیاستهای واشنگتن را محقق میسازد. تعمیق روابط با روسیه عنصر اصلی آن تغییر گستردهتر در سیاست خارجی او به سمت موضع تقابلیتر علیه ایالات متحده بود.
بلوک سازی
همین تفکر بر استراتژی کلی شی در جنوب جهانی تاثیر گذاشته است. او دیگر به نفوذ در کشورهای در حال توسعه و یا حتی ارائه چین بهعنوان جایگزین راضی نیست و اکنون بهدنبال جذب رهبران آنها در جنبش ضد آمریکایی خود است. این دستور کار در پیشرفت گروه کشورهای در حال توسعه بریکس آشکارتر است. این مجمع بر اساس مفهومی که توسط بانک سرمایهگذاری گلدمن ساکس ساخته و پرداخته شده بود بهمنظور تشویق همکاری بیشتر کشورهایی-برزیل، روسیه، هند و چین- که امید میرفت اقتصادهای بزرگ آینده جهان باشند تاسیس شد.(آفریقای جنوبی نیز بعدا افزوده شد). سال گذشته تلاشهای شی برای گسترش این گروه با موفقیت همراه بود. با حفظ روح اولیه مجمع، برخی از نامزدهای واضح این موضوع به ذهن میرسد. اندونزی و تایلند در جنوب شرقی آسیا برجسته هستند. نیجریه نیز یک احتمال قوی است. با این حال آن کشورها دعوت نشدند. در عوض، این گروه دو صادرکننده انرژی خاورمیانه(عربستان سعودی و امارات)، ایران منزوی، مصر با اقتصاد مشکلدار، اتیوپی بسیار فقیر و آرژانتین کشوری با آشفتگی مالی تقریبا دائمی را پذیرفته است.
وجه مشترک این کشورها این است که چین اهرم اقتصادی یا دیپلماتیکی بر آنها دارد یا میخواهد آنها را به مشارکت سفتوسختتری ترغیب کند. مصر و اتیوپی پیوندهای سیاسی نزدیکی با چین و بدهیهای سنگینی به وامدهندگان چینی دارند. پکن به مصر کمک میکند تا یک پایتخت کاملا جدید بسازد. ایران تحت تحریمهای غرب نیز مانند روسیه به حمایت دیپلماتیک و اقتصادی چین متکی است. در دوران توسعه، آرژانتین با استفاده از وجوه بانک مرکزی چین از عدم پرداخت وامهای صندوق بینالمللی پول جلوگیری میکرد. و بهوضوح مشخص است که پکن به زودی سعودیها و اماراتیها را بهعنوان شریک در خاورمیانه جلب میکند. شی به احتمال زیاد قصد دارد که این کشورها نه تنها داخل بریکس، بلکه در سایر مجامع و ابتکارات دیگر از اهداف و منافع سیاست خارجی چین حمایت کنند. در جدیدترین اجلاس «کمربند و جاده« که در اکتبر 2023 در پکن برای جشن گرفتن ده سالگی این برنامه برگزار شد، رهبران سه عضو بریکس (روسیه، اتیوپی و آرژانتین) در مراسم افتتاحیه سخنرانی کردند.
بهعبارت دیگر، توسعه بریکس برای پر کردن این مجمع با کشورهایی طراحی شده است که بهطور بالقوه از برنامه ضدآمریکایی شی حمایت میکنند و به او کمک میکنند تا آن بریکس و دیگران را به جایگزینی برای گروه7 و دیگر مجامع بینالمللی زیر نفوذ ایالات متحده تبدیل کند. پکن بهطور مداوم تاکید میکند که کشورهای بریکس باید در پشت دستور کار ارتقاء منافع جنوب جهانی و چین متحد شوند. در نشست ژوئن بریکس، وانگیی وزیر امور خارجه چین تاکید کرد گسترش عضویت در این گروه آغازگر «عصر جدیدی برای جنوب جهانی برای کسب قدرت از طریق اتحاد خواهد بود. وانگیی از کشورهای بریکس خواسته است تا در برابر «سیاسیسازی و امنیتیسازی مسائل اقتصادی و افزایش تحریمهای یکجانبه و موانع فناوری» بایستند. همه اینها سیاستهای ایالات متحده است که پکن با آن مخالف است.
اما شی باچالشهایی روبرو است. یکی از نشانههای آن تصمیم رئیسجمهور جدید آرژانتین برای رد دعوت پیوستن به بریکس است. هرچه رویکردهای ضدآمریکایی در سیاستهای شی غلبه پیدا کند، روابط پکن با کشورهای در حال توسعه بیشتر تحت فشار قرار میگیرد. بهصورت طبیعی و آشکار، پکن بر دولتهای جنوب جهانی فشار میآورد تا در مقابل ایالات متحده موضع بگیرند. برای مثال پکن از رهبران کشورهای در حال توسعه انتظار دارد که ابتکار امنیت جهانی را که اصول آن در تضاد با آرمانها و رویههای مورد علاقه ایالات متحده و متحدانش در امور بین الملل است را علنا تایید کنند. در آستانه نشست صلح اوکراین که در ماه ژوئن در سوئیس برگزار شد و چین از شرکت در آن امتناع کرد، دیپلماتهای چینی به کشورهای دحال توسعه فشار آوردند که از پیشنهاد صلح جایگزین چین حمایت کنند. یکی از دیپلماتها این تلاش را «بایکوت زیرپوستی» کنفرانس صلح خواند و ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین علنا چین را به کمک به روسیه برای خرابکاری در نشست متهم کرد.
ضرورت اتخاذ رویکرد بهتر توسط ایالات متحده به جنوب جهانی
واشنگتن نیز در رفتارهای مشابه مقصر بوده است اما سیاستگذاران ایالات متحده به این درک رسیدهاند که روشهای «با ما یا علیه ما« میتواند نتیجه معکوس اضعای جنوب جهانی برای ترسیم مسیری مستقل در امور جهانی داشته باشد. برای مثال این ادراک در انعطافپذیری دولت بایدن در روابط با هند مشهود است. اگر رویکرد چین به جنوب جهانی باعث شود نخبگان سیاسی آنها ناگزیر از جانبداری شوند، تلاشهای پکن برای جلب حایت آنها تضعیف میشود. ممکن است برخی کشورها مانند روسیه و ایران که هر دو از قبل با غرب بیگانه هستند با کمال میل به برنامه ضدآمریکایی پکن بپیوندند. با این حال بیشتر آنها آنقدر از روابط خود با ایالات منتفع میشوند که خطر قطع این رابطه را نپذیرند.
اعمال فشار به دولتهای جنوب برای اتخاذ موضع علیه واشنگتن میتواند افکارعمومی را نسبت به چین در کشورهای در حال توسعه متاثر کند. در نظرسنجی که اخیرا در تایلند برگزار شد حدود 75% مردم باور داشتند که ایالات متحده و چین برای امنیت آسیا مفید هستند. این مسئله نشاندهنده دیدگاه متوازن مردم کشورهای جنوب شرقی آسیا علیرغم تشدید رقابت بین دو قدرت است.
رویکرد ضدآمریکایی تشدیدشونده شی او را به اتخاذ تصمیمات راهبردی قابل مناقشه سوق داده است. پکن درخواستهای واشنگتن برای فرونشاندن آشفتگیهای ایجاد شده در دریای سرخ توسط حوثیها را رد کرد. بهنظر میرسد انگیزه انفعال پکن در موضوع دریای سرخ را باید در ترجیح استفاده چین از بحران دریای سرخ برای حمله به سیاست آمریکا در خاورمیانه تلقی نمود. نمایننده چین در سازمان ملل، وضعیت دریای سرخ را به درگیری بین اسرائیل و حماس در غزه مرتبط انست و چنین اشاره کرد که ناآرامی در منطقه پیامد سیاست خارجی آمریکا است. با این وجود این مساله میتواند ادعای پکن در این خصوص که در خاورمیانه بازیگری مسئولیتپذیرتر از ایالات متحده است را تضعیف کند و شرکای مهمی ماننند عربستان سعودی را که از حوثیها حمایت نمیکنند، عصبانی کند.
مطمئنا رهبران جنوب جهانی نسبت به تلاشهای چین برای استفاده از آنها بهعنوان ابزار در بازی ژئوپلتیک علیه ایالات متحده حساس خواهند بود. این مسئله بهطور بالقوه فرصتهایی را برای واشنگتن ایجاد میکند تا با توسعه گفتوگوهای شمال-جنوب، حضور آمریکا را پررنگتر نماید. تلاشها برای افزایش نقش نخبگان سیاسی جنوب در اداره نظم کنونی جهان روش خوبی برای مقابله با چینی است که قصد دارد آنها را علیه این نظم جذب کند. دولت بایدن پیشتر با ابتکاراتی نظیر «مشارکت برای همکاری آتلانتیک» که شامل بیش از سی کشور هممرز با اقیانوس اطلس است، تلاش کرده است در این مسیر به پیش برود.
اما کارهای بسیاری میتوان انجام داد. برای مثال گسترش بیشتر گروه 20 برای افزایش نمایندگی جنوب جهانی-که از سال گذشته با الحاق اتحادیه آفریقا آغاز شده بود- باید در نظر گرفته شود. علاوهبر این گروه7 نیز میتواند نشستهای رسمیتری برای رسیدگی به مسائل شمال-جنوب ایجاد نماید. در این اقدامات واشنگتن باید از ایجاد این تصور که مشارکت در طرحهای تحت رهبری آمریکا مانع از تعامل این کشورها با چین خواهد شد اجتناب نماید. باید در نظر داشت که تلاش برای متقاعد کردن جنوب جهانی برای ضدیت با چین، احتمالا به اندازه تلاشهای جدید پکن برای ضدآمریکایی کردن آنها نتیجه معکوس خواهد داشت.
نویسنده:شورای آتلانتیک؛ مایکل شومان
منبع لینک اصلی:
https://www.atlanticcouncil.org/blogs/new-atlanticist/xi-wants-to-enlist-the-global-south-in-his-anti-american-movement/