نفت همواره تسهیلگر روابط خارجی کشورهای حاشیه خلیج فارس بوده است و این تسهیلگری بالاخص در خصوص آسیا صادق است؛ چرا که تقریبا سه چهارم از صادرات نفت و گاز این کشورها به آسیا انجام میپذیرد. ارائه انرژی ارزان از سوی شیخنشینهای خلیج فارس به خیزش آسیا به عنوان مرکز جهانی صنایع تولیدی کمک کرده و در مقابل، خزانه این شیخنشینها مملو از ثروت شده است.
حالا اما حاکمان عرب خلیج فارس به دنبال تنوعبخشی به اقتصادهای خود و دور شدن از نفت هستند. محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ پنجاه درصد از تولید ناخالص غیرنفتی این کشور را از ناحیه صادرات فراهم نماید؛ رقمی که در سال گذشته حدود ۱۵ درصد بوده است. وی قصد دارد از طریق راهاندازی صنایع مختلف، از خودروسازی و صنایع معدنی تا گردشگری به این هدف اعلامی دست یابد. امارات متحده عربی و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز کمابیش اهدافی مشابه را دنبال میکنند.
برای پشتیبانی این اهداف، کشورهای عربی روی به شرق آورده اند. امواج متعددی از شرکتهای آسیایی به سمت شیخنشینها رهسپار شده اند تا به احداث زیرساخت وکارخانههای جدید بپردازند. در مقابل، کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس در حال سرمایهگذاری گسترده در کشورهای آسیایی هستند تا از این مسیر دسترسی خود را به فناوری تضمین کنند و از رشد سریع اقتصادهای در حال توسعه نیز بهره برداری کنند. برونداد این روند، تعمیق هرچه بیشتر روابط تجاری میان دو منطقه مورد بحث است و این تعمیق، به قیمت کاهش روابط با کسب و کارهای غربی تمام شده است.
حاکمان عربی برای متحول ساختن اقتصادهای خود، در حال احداث زیرساختهای گسترده از پل و نیروگاه گرفته تا واحدهای آبشیرینکن هستند. بانک «اندیبی» امارات اعلام نموده که قریب به ۵۰۰ میلیارد دلار پروژه در سراسر این منطقه در حال احداث است و سه برابر این مقدار در مرحله برنامهریزی قرار دارند. این مسئله به انعقاد قراردادهای بزرگ از سوی غولهای ساخت و ساز در آسیا انجامیده است. ماه گذشته شرکت «مهندسی انرژی چین» قراردادی به ارزش یک میلیارد دلار برای احداث نیروگاه خورشیدی در عربستان سعودی منعقد نمود. در آوریل دو شرکت کرهای «سامسونگ ای اند اِی» و «مهندسی و ساخت جیسی» قراردادی ۷ میلیارد دلاری برای احداث نیروگاه گازی در عربستان منعقد کردند. شرکت هندی «لارسن و توربو» نیز نزدیک به ۱۷ میلیارد دلار پروژههای مختلف از جمله احداث نیروگاه هیدروژن سبز در نئوم، شهر جدید برنامهریزی شده در عربستان، به دست آورده است.
تعداد بیشتری از شرکتهای آسیایی در حال ریشه دوانیدن در حاشیه خلیج فارس هستند که این مسئله منجر به تعهداتی طولانیمدت شده است. سرمایهگذاری خارجی کشورهای آسیایی در پروژههای جدید حاشیه خلیج فارس از ۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ به ۲۶ میلیارد دلار در سال گذشته رسیده است. در مقابل سرمایهگذاری آمریکا از حدود ۴ میلیارد دلار به کمتر از ۷ میلیارد دلار افزایش یافته است.
تحلیلگران «آنکتاد» نشان میدهند که نزدیک به سه چهارم از پروژههای ایجادی (گرین فیلد) در حاشیه خلیج فارس در سال گذشته به صنایع تولیدی اختصاص یافته اند و قرار است در آنها محصولات متعددی از فلزات پایه تا محصولات الکترونیکی و خودرو تولید شود. در ژوئیه، یکی از شرکتهای تابعه «فولاد بائووو» چین، بزرگترین تولیدکننده فولاد جهان، اعلام نمود که سرمایهگذاری ایجادی خود در عربستان دو برابر کرده و به یک میلیارد دلار خواهد رساند. در ژوئن، شرکت ژاپنی «میتسوئی» و شرکت کرهای «جیسی انرژی» اعلام کردند که یک واحد آمونیا با همراهی شرکت «آدنوک»، غول نفتی دولتی امارات، ایجاد خواهند کرد. شرکتهای مختلف خودروسازی چینی نیز در حال احداث کارخانه در منطقه هستند. بیشتر از سرمایه، که کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس خودشان مقادیر بسیاری از آن دارند، این شرکتها در حال انتقال دانش و تکنیک خود به منطقه هستند.
روند سرمایهگذاری در جهت مخالف نیز جریان یافته است. صندوقها و منابع عربی در حال تنوعبخشی به مقاصد خود و دور شدن از بازارهای بورس غربی هستند. سال گذشته، «اداره سرمایهگذاری دولتی قطر» یک میلیارد دلار در شرکت «خردهفروشی ریلاینس»، بزرگترین شرکت خردهفروشی زنجیرهای در هند، سرمایهگذاری نمود. «اداره سرمایهگذاری ابوظبی» صندوقی ۴ میلیارد دلاری برای سرمایهگذاری در هند تاسیس نموده است و «مبادله»، دیگر صندوق سرمایهگذاری اماراتی، قصد دارد تا پایان دهه جاری دستکم یک چهارم از داراییهای خود را در هند سرمایهگذاری کند که معادل دو برابر سهم کنونی خواهد بود. شرکتهای حاشیه خلیج فارس نیز در حال سرمایهگذاری مستقیم در آسیا هستند. «بلدنا»، یک شرکت تخصصی کشاورزی قطری قصد دارد یک واحد لبنیاتی ۵۰۰ میلیون دلاری در فیلیپین تاسیس کند. «اکوا»، شرکت خدمات زیرساختی عربستانی، در حال احداث پروژههای خورشیدی و بادی در اندونزی و ازبکستان است.
دولتها در هر دو طرف در حال کمک به تعمیق روابط تجاری هستند. امارات متحده توافقهای متعددی با کشورهای آسیایی شامل توافقی تازه برای کاهش موانع تجاری با کره جنوبی انجام داده است. نشستهای دوجانبه مانند «گفتگوی کسب و کار دبی» که ماه گذشته در پکن برگزار شد، مبدل به راهی برای نهاییسازی قراردادهای تجاری به کمک دولت گردیده است. برخی سیاستگذاران در حال طرح مسئله انعقاد توافقات تجاری منطقهای با عضویت شورای همکاری خلیج فارس هستند.
همزمان، روابط اقتصادی کشورهای حاشیه خلیج فارس با غرب در حال تغییر است. روابط تجاری در حال تضعیف شدن هستند: براساس اظهارات کارشناسان «دانشگاه زاید» و دانشگاه «اوپن»، آمریکا و شش اقتصاد بزرگ اتحادیه اروپا سال گذشته تنها 8 درصد از صادرات این کشورها را شامل شده که بسیار پایینتر از سهم ۲۷ درصدی در دهه ۹۰ میلادی است. بین سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۲واردات کشورهای حاشیه خلیج فارس از آمریکا و اتحادیه اروپا از 128 میلیارد دلار به ۱۳۰میلیارد دلار رسیده و در همین دوره واردات از کشورهای آسیایی از ۱۶۹ میلیارد دلار به ۲۴۷ میلیارد دلار افزایش یافته است.
علیرغم تاثیر روندهای متاخر، شرکتهای غربی هنوز سهمی قابلتوجه در سرمایهگذاری در حاشیه خلیج فارس دارند. «آکسون»، غول نفتی آمریکایی، حفاری را در ابوظبی در دهه ۵۰ میلادی آغاز کرد که تنها دو دهه پس از تاسیس امارات است. با اینکه اکثر سرمایهگذاریهای غرب در حاشیه خلیج فارس در حوزه هیدروکربن انجام پذیرفته است، برخی سرمایهگذاریها در حوزه غیرانرژی نیز قابل مشاهده است. به عنوان مثال، پیشتر در سال جاری، بخش خدمات ابری آمازون اعلام کرد که قصد دارد ۵ میلیارد دلار در عربستان سرمایهگذاری کند.
ایالات متحده با دقت در حال دنبال نمودن رشد حضور تجاری چین در حاشیه خلیج فارس است. مقامات خزانهداری آمریکا در حال رصد نزدیک تبادلات کسب و کاری هستند که بالاخص در فناوریهای نوین انجام میپذیرد و فعالانه به آن واکنش نشان میدهند. سرمایه گذاری از سوی مایکروسافت در «جی 25»، استارتاپ مرتبط با هوش مصنوعی، با این هدف انجام پذیرفت که شرکت اماراتی ارتباط خود را با «هووآوی»، غول فناوری چینی، قطع کند و بر اساس گزارشها دولت ایالات متحده در مذاکرات این قرارداد مشارکت نزدیک داشته است.
مقامات کشورهای شورای همکاری خلیج فارس اظهار میکنند که با نوسان در سرمایهگذاری ایالات متحده آنها چارهای جز روی آوردن به سایرین ندارند. در حالی که کشورهای حاشیه خلیج فارس به دنبال متنوعسازی هستند، باید در انتظار بازیگری بیشتر دسیسههای ژئوپولتیک بود.
لینک متن اصلی