اندیشکده راهبردی تبیین- اعتراضات گسترده علیه تبعیض نژادی در آمریکا که با مرگ جورج فلوید فرد سیاهپوست توسط پلیس این کشور آغاز شد ابعاد مختلف داخلی و خارجی به خود گرفته است. از یک سو این اعتراضات شکافهای بالقوه اجتماعی در آمریکا را عیان کرده و تبعات خیزش مجدد راستگرایی پس از انتخاب دونالد ترامپ را برجسته کرده است. از سوی دیگر گسترش این اعتراضات و سرکوب تظاهرات اغلب مسالمتآمیز معترضان چهره دیگری از عملکرد نظام سیاسی آمریکا نشان داده است که با حیرت و یا سکوت متحدان این کشور همراه بوده است. با توجه به اهمیت و کم سابقه بودن اعتراضات علیه تبعیض و نژادپرستی در آمریکا و تحت تأثیر قرار دادن ارکان سیاسی این کشور و مواضع خاص دولت آمریکا در سرکوب اعتراضات به نظر میرسد که این تظاهرات علاوه بر اینکه جایگاه دولت دونالد ترامپ را متزلزل کرده باشد به وجهه بینالمللی آمریکا به خصوص در میان متحدان این کشور آسیب رسانده باشد. بنابراین شایسته است تأثیرات داخلی و بینالمللی این اعتراضات مورد بررسی قرار گیرد.
پیشینه نژادپرستی در آمریکا
زمانی که توماس جفرسون نسخه اولیه قانون اساسی آمریکا را در سال ۱۷۶۰ تدوین میکرد، بردهداری در جامعه این کشور امری رایج و عادی بود. جفرسون در گنجاندن اصل برابری مذاهب در قانون اساسی آمریکا موفق عمل کرد، اما هرچند خود با بردهداری مخالف بود و قانون منع وارد کردن برده به آمریکا را به تصویب رساند، اما برای لغو آن نتوانست کاری از پیش ببرد. برخی از مورخان حتی گفتهاند که خود جفرسون هم در مزارع خصوصیاش از کار بردگان بهره میبرد[۱].
از زمانی که آبراهام لینکلن شانزدهمین رئیس جمهور آمریکا متمم سیزدهم قانون اساسی را که به موجب آن تبعیضنژادی و بردهداری لغو میشود را تصویب میکند تا به امروز مبارزه علیه فکر و فرهنگ ریشهدار نژادپرستانه یکی از موضوعات اصلی تحولات اجتماعی و تاریخی آمریکا بوده است .مارتین لوترکینگ با رویای زدودن رسوبات نژادپرستی از جامعه آمریکا با تکیه بر جنبش مسالمتجویانه سیاهان قد علم میکند و بعد از قتل او پیکار و تلاش علیه نژادپرستی در آمریکا چه در عرصه های فرهنگی و اجتماعی و چه در زمینه قانونگذاری ادامه دارد. با این همه گرایش نژادپرستانه هنوز در جامعه آمریکا ادامه دارد و در واقع اندیشه برتری نژاد سفید از آن دوران تا هنگام ظهور ترامپ در آمریکا تداوم یافته است[۲].
علیرغم اعلام فرمان برابری سیاهان و سفیدپوستان در زمان ریاست جمهوری لیندون جانسون، زیر پوست جامعه آمریکا همچنان ذهنیت نژادپرستانه باقی مانده است و همچنان شاهد بارقههای آن و هر ازگاهی رفتارهای تند و خشن پلیس آمریکا با سیاهپوستان میباشیم. این شورشها از سال ۱۹۶۷ چندین مورد جدی و عظیم مشابه درون آمریکا داشته است. نمونه آن در سال ۱۹۶۷ در میشیگان شورش وسیعی رخ داد که منجر به کشته شدن بیش از ۴۰ نفر شد. شورش های عظیمی در نیویورک و لس آنجلس رخ داد ولی هیچ یک از نظر گستردگی جمعیتی و دربرگیرندگی ایالتی و شهری به اندازه شورش ضد نژادپرستی این روزهای آمریکا در بیش از ۷۵ شهر، نیست.
نحوه برخورد قویترین مقام سیاسی آمریکا با تعارضات نژادی درون جامعه آمریکا خود یکی از ریشههای این شورشهاست بطوریکه دونالد ترامپ از همان آغاز کمپین انتخاباتی خود در سال ۲۰۱۵ یکی از شکافهایی را که هدفمند فعال نمود تاکید بر خطر مهاجرین برای جامعه آمریکا بود. رفتارهایی که منجر به حمایت و تقدیر گروه کو کلاکس کلان[۳] از ترامپ شد و این شعارها و اعمال به جریانات ضدمهاجر و نژادپرست در جامعه آمریکا جان تازهای بخشید[۴].
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
تأثیر اعتراضات بر جایگاه داخلی دونالد ترامپ و انتخابات آتی ریاستجمهوری
بعضی از تحلیلگران آمریکا با یادآوری شورشهای ۱۹۶۸ که به سود نیکسون تمام شد، پیشبینی میکنند در نوامبر ۲۰۲۰ بار دیگر تاریخ تکرار شود. شاید به همین دلیل ترامپ این روزها تلاش میکند بینظمی و نقض حاکمیت قانون را به عنوان نتیجه اعتراضات به مردم نشان دهد. راهکاری که ترامپ انتخاب نمود در راستای تعمیق شکاف های موجود درون جامعه آمریکا و نه کاهش آنها بوده است. این رویکرد که حتی تا آستانه حضور همه جانبه ارتش و شکل نظامی گرفتن هم پیش رفت از انگیزه انتخاباتی ترامپ در مواجه با اعتراضات اخیر خبر میدهد.
این اقدام از یک سو، برای ارضای بدنه انتخاباتی حامی خود و از سوی دیگر، برای منحرف کردن اذهان از عواقب شیوع گسترده کرونا به ویژه در بعد اقتصادی آن میتوانست برای ترامپ مفید باشد و این سیاستها برای مدیریت بحران، ترامپ را نه در قامت یک رئیس جمهور، بلکه در جایگاه یک نامزد انتخاباتی قرار داد[۵].
اما نباید از یک نکته غافل شد که نه تنها ترامپ بلکه هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه برای بهرهبرداری از اعتراضات سیاسی و اجتماعی و نارضایتی رنگینپوستان و شورش سیاهان برای تثبیت جایگاه سیاسی و گسترش پایگاه اجتماعی حزب متبوع خویش و کسب پیروزی نامزد خود در انتخابات آینده به شدت در حال تلاش میباشند. در همین راستا و در سوی دیگر دموکراتها سعی کردند سبد آرای سیاهپوستان و رنگینپوستان و سایر حاشیهنشیان معترض را جذب نمایند و نمونه های عینی آن را میتوان در حضور جو بایدن در صف معترضان و تظاهرات عمومی و همچنین در یادداشت سیاسی اخیر اوباما دید، یادداشتی که هم بر حق اعتراض مردم و هم بر تحول از راه مشارکت در انتخابات تاکید داشت[۶]. این اعتراضات اجتماعی آنقدر وسیع و طولانی شده است که میتواند در تعیین سرنوشت دو حزب دموکرات و جمهوریخواه و آینده بایدن و ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری به شدت تاثیرگذار و کلیدی باشد.
از سوی دیگر، ترامپ با توجه به سوابق امر در تاریخ معاصر آمریکا با نمایش مدام صحنههای آشوب و غارت در شهرها سعی دارد تا خود را به عنوان حافظ نظم و قانون جلوه دهد و نظر شمار بیشتری از سفیدپوستان نگران را جذب نماید. اما تفاوت شرایط فعلی در قیاس با زمان نیکسون آن است که سهم رایدهندگان سفید پوست در ۱۹۶۸ از کل رایدهندگان حدود ۹۰ درصد بود و این سهم اکنون به حدود ۶۷ درصد کاهش یافته است. همچنین نباید فراموش کرد آشوبهای نژادی میتواند موجب تشویق مردم به رای دادن شود، اینبار شرایط و شورش های جدید ممکن است میزان بیشتری از اقلیتها و رنگینپوستان را به رای دادن تشویق کند و نتیجه انتخابات به سود دمکراتها رقم بخورد. همچنین آمریکا اکنون با سه بحران، یعنی بحران کرونا، بحران اقتصادی و بحران اعتراضات مواجه است. عملکرد ترامپ در مهار کرونا بسیار مورد انتقاد بوده و کشور اکنون با بیکاری گسترده و رکود و شورش مواجه است[۷] .
اینها همه دست به دست هم می دهد تا بایدن هم به صحنه بیاید و در سرمقاله لس آنجلس تایمز بنویسد: در صورت انتخاب، من متعهد میشوم که ظرف ۱۰۰ روز از زمان تصدی، «کمسیون ملی نظارت بر پلیس» را تأسیس کنم. تاریخ آمریکا قصه پریان با پایان خوش تضمین شده نیست. جنگ بر سر روح این کشور، ۲۴۰ سال تداوم داشته است. اما نمیتوانیم بدون رهبری، پیشرفتی در این حوزه داشته باشیم. دونالد ترامپ کشور را به میدان جنگ بدل کرده است. او فکر میکند تفرقه به کمکش میآید و خودشیفتگی در مقایسه با نیکبختی ملت تحت رهبری او، اهمیت بیشتری یافته است[۸].
تبعات بینالمللی اعتراضات و جایگاه جهانی آمریکا
واژه حقوق بشر در سیاست آمریکا همواره به مصادیقی اطلاق شده که از سوی دیگران نقض میگردد و به ندرت نمایانگر حقوقی است که دولت آمریکا متعهد به حفاظت از آن در داخل آمریکا باشد. ایالات متحده همواره از حقوق بشر برای محکوم کردن نقض آن علیه اقلیتها یا خشونت علیه معترضان در ونزوئلا، هنگکنگ و دیگر کشورها بهره برداری کرده و هنگامی که پای اجرای هنجارهای مشابه در داخل این کشور مطرح میشود آن را برنمیتابد.
شاید به همین دلیل است زمانی که ایالات متحده به تدوین پیمانهای حقوق بشر در زمینه حقوق مدنی و سیاسی و نژادپرستی پرداخت، سنا درخواست کرد که این پیمانها در دادگاههای آمریکا و در داخل خاک آمریکا قابلیت اعمال و اجرا نداشته باشد. حتی پایشهای شورای حقوق بشر سازمان ملل که با ارزیابیهای دورهای در مورد آمریکا انجام میشود نیز در داخل آمریکا مورد توجه قرار نمیگیرد[۹].
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
اما امروز تبعات بین المللی این شورش ها و سرکوب آنها از سوی پلیس و قدرت حاکمه آمریکا شکلی جدی و متفاوت یافته است و آمریکا را در جایگاه متهم قرار داده است. در اتفاقی نادر بسیاری از کشورهای دنیا از جمله کشورهای اروپایی و دوستان آمریکا این کشور را سرزنش نموده و از حکام آمریکا خواستند با معترضین برخورد خشن و همراه با سرکوب نداشته باشند. از جمله این مواضع میتوان به مواضع رسمی آلمان، استرالیا و ترکیه اشاره کرد که ضمن درخواست برخورد مناسب با معترضین خواستار توجه آمریکا به آزادی بیان و رسانه شده و از برخورد خشن پلیس با خبرنگاران نیز که بارها در این مدت اتفاق افتاده است انتقاد کرده اند[۱۰]. این خشونت ها وسعت یافته و شکلی جدید پیدا کرده است تا جایی که حتی ترامپ برای سرکوب اقدامات معترضین در سیاتل علنا تهدید به ارسال ارتش و نیروی نظامی برای سرکوب می کند که حتی این تهدید به دخالت و بهره مندی از ارتش با مخالفت بسیاری از فرماندهان مهم ارتش نیز روبرو گردید[۱۱].
واکنش ها و انتقادات به عملکرد آمریکا این بار آن را در حوزه حقوق بشر در جایگاه متهم نشاند و براساس خواست بعضی کشورها و همچنین اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا[۱۲] نامهای در رابطه با سرکوب و خشونت پلیس آمریکا به شورای حقوق بشر سازمان ملل ارسال گردید که براساس آن، نشست ویژه بررسی وضعیت حقوق بشر در اعتراضات اخیر آمریکا برگزار شد و آن شورا و کشورهای عضو از آمریکا خواستند که برخورد مناسبی با معترضین داشته باشد[۱۳]. وقتی اعتراضات مشابه در هنگکنگ رخ داد ترامپ و مایک پمپئو بارها بر برخورد مناسب و حفظ حقوق معترضین در بیانیه و مواضع رسمی خود تاکید کردند و اعمال فشار مضاعفی نمودند و از پکن خواستند تا به درخواستها و مطالبات معترضان توجه نماید و اکنون بعد از کمتر از یک سال وقتی آمریکا با گاز اشکآور، اسپری فلفل و فشنگهای غیرجنگی، معترضین به نژادپرستی را هدف قرار میدهد برای رقبای امریکا همچون چین و دیگر کشورها فرصتی فراهم شده است تا اغتشاشات داخل آمریکا را رصد و نمایش حقوق بشر امریکایی را به چالش بکشند[۱۴].
سرپیچی آمریکا از تعهداتی که خودش از کشورهای دیگر انتظار پیروی از آنها را دارد امروز اما منجر به اعتراض وسیع به وضعیت حقوق بشر این کشور از جانب سایر کشورها شده و این موضوع توانایی بهرهبرداری سیاسی و مانورهای حقوق بشری آمریکا در عرصه بینالمللی را از این پس به شدت محدود خواهد کرد. در واقع این اتفاقات ثابت کرد که نژادپرستی و انگاره برتری سفیدپوستان، عامل اصلی خودداری آمریکا برای پیادهکردن حقوق بشر در خانه است و میراث دورویی، سیاست حقوق بشر امروزی را شکل میدهد[۱۵].
مطلوبیتهای واکنش جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با اعتراضات
واکنش جمهوری اسلامی ایران باید به گونهای باشد که ضمن فاصله گرفتن از اقدامات هیجانی و تحریککننده که ممکن است بعد از مدتی از سوی ایالات متحده با واکنش متقابل و اعمال فشار روبرو شود، تلاش نماید با بهرهمندی از فضای شبکههای اجتماعی و رسانههای رسمی در اعلام مواضع، این را فرصتی برای یادآوری فشارهای سیاسی ایالات متحده بر دیگر کشورها در حوزه های حقوق بشر بداند. بدین ترتیب ضعفها و ناکارآمدی اساسی آمریکا در رفع نگاه و رویکرد نژادپرستانه و بیعدالتی و شکاف عظیم اجتماعی آمریکا را با اشاره به مصادیق به نمایش گذاشته و آن را مانعی برای ادعاهای سیاسی آمریکا نسبت به ایران و دیگر کشورها معرفی نماید.
به طوری که میتوان با تمرکز بر اهمیت شعار «جان سیاهان مهم است» آن را فرصتی برای پایاندادن به نژادپرستی معرفی کرده و با تمرکز بر حضور غیرقانونی توأم با ماجراجویی آمریکا در آسیا، آفریقا یا آمریکای لاتین و حمایتش از دیکتاتورها، یا جاه طلبیهایش برای حضور نظامی، که هزینه به مردم آمریکا تحمیل میکند تأکید شود که پول مالیاتدهندگان آمریکایی برای خودشان و در مسیر کاهش شکافها و بیعدالتیها صرف شود.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
جمهوری اسلامی باید به طرز برخورد و رویکرد حکام فعلی کاخ سفید و سرکوب و زندانیکردن معترضان و انکار استیصال مردم آمریکا نقد اساسی نموده و با رویکردی ایجابی صدای مردم آمریکا در اعتراض به نژادپرستی، بیعدالتی و بیکفایتی رهبرانشان را در حد امکان بازتاب دهد.
نتیجه گیری
نکته قابل تامل در رابطه با اعتراضات اخیر این است که شورش و قیامهای اجتماعی بعضاً خشونتآمیز در این کشور مسبوق به سابقه است. کنکاش در مورد اعتراضات آمریکا نیازمند مطالعه و بررسیهای دقیقتر و جامعهشناسانه گستردهتری است و نمیتوان هر شورشی را در برداشت اول منجر به سقوط و فروپاشی نظام سیاسی آمریکا تلقی و تفسیر نمود اگرچه خود نشانگر نیاز به عدالت و برابری و نشاندهنده شکاف اجتماعی در این کشور است. با این حال، تجربه تاریخی نشان میدهد که ساختار حقوقی و سیاسی این کشور آن چنان ضعیف نیست که با این گونه حوادث در هم بریزد و نظام سیاسی و اقتصادی آن فرو بپاشد.
حمله به فروشگاههای بزرگ و برندهایمعتبر و تخریب آنان نه صرفاً به دلیل فقر و کمبود، بلکه شاید ناشی از حس خشم، انتقام و از همه مهمتر بیعدالتی و نابرابریهای اجتماعی و تبعیضی است که سالیان متمادی در خاک آمریکا نهادینه شده است.
شورش های فعلی دیر یا زود به پایان میرسد اما پیامدهای کوتاه مدت و بلندمدت زیادی را به همراه خواهد داشت به عنوان مثال در کوتاهمدت ناآرامیها همزمان با شیوع بیشتر کرونا شرایط اقتصادی ایالات متحده را وخیم کرده و تاثیر مستقیم بر انتخابات آینده ریاست جمهوری خواهد گذاشت و احتمال پیروزی ترامپ را تضعیف خواهد کرد چرا که بحران کرونا و شورش های ناشی از تبعیض نژادی ضعف ترامپ در مدیریت بحرانها را بیش از پیش نمایان ساخت.
از سوی دیگر در بلندمدت مشکلات عمیق ساختاری از جمله شورشهای نژادی مشابه و نابرابری در توزیع ثروت در آمریکا همچنان ادامه خواهد یافت و این موارد اختلافات و شکاف اجتماعی را درآمریکا عمیقتر نموده و در هرصورت ایالات متحده را بر روی یک گسل خطرناک اجتماعی و سیاسی قرار داده که میتواند تبعات جدی برای این کشور به همراه داشته باشد.
منابع
[۱]“درس هایی از جنبش ضدتبعیض آمریکا “، علی کشتگر، منتشر شده در سایت زیتون، تاریخ ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ قابل بازیابی در پیوند:
https://www.zeitoons.com/77123
[۲]“درس هایی از جنبش ضدتبعیض آمریکا “، علی کشتگر، منتشر شده در سایت زیتون، تاریخ ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ قابل بازیابی در پیوند:
https://www.zeitoons.com/77123
[۳] Ku Klux Klan
[۴]” ریشههای فراگیری شورش ضدنژادپرستی در آمریکای ترامپ”،اکبر مختاری، منتشر شده در عصر ایران، تاریخ ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ قابل بازیابی در پیوند:
https://www.asriran.com/fa/news/731444/%D8
[۵]“ ریشههای فراگیری شورش ضدنژادپرستی در آمریکای ترامپ”،اکبر مختاری، منتشر شده در عصر ایران، تاریخ ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ قابل بازیابی در پیوند:
https://www.asriran.com/fa/news/731444/%D8
[۶]” شورش سیاهان و آینده ترامپ!“،عباس خلجی، منتشر شده در نواندیش، تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ قابل بازیابی در پیوند:
https://noandish.com/fa/news/109652/%
[۷] “ ناآرامیهای نژادی و انتخابات آمریکا”کوروش احمدی، منتشر شده در روزنامه اعتماد، تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ قابل بازیابی در پیوند:
https://www.magiran.com/article/4049352
[۸] ” مقاله جو بایدن: تاریخ آمریکا قصه پریان نیست، درد ما نژادپرستی ساختاری است” جو بایدن، منتشر شده در سرمقاله لسآنجلس تایمز ، تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ قابل بازیابی در پیوند:
https://fa.shafaqna.com/news/956229/
[۹] “ آمریکا ناتوان از پیاده کردن حقوق بشر در خانه خود” دیوید کای، منتشر شده در فارین پالیسی و سایت الف، تاریخ ۱۰ ژوئن ۲۰۲۰ قابل بازیابی در پیوند:
https://www.alef.ir/news/3990323028.html
[۱۰] ” فشار رهبران جهان به آمریکا برای برخورد ممناسب یا معترضین و خبرنگاران “، مگان اسپشیا ، منتشر شده در نیویورک تایمز ، تاریخ ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ قابل بازیابی در پیوند:
https://www.nytimes.com/2020/06/04/world/attacks-press-george-floyd.html
[۱۱] “ آیا ترامپ حق دخالت در امور سیاتل را دارد؟ “، جان یو ، منتشر شده در فاکس نیوز ، تاریخ ۱۱ژوئن ۲۰۲۰ قابل بازیابی در پیوند:
https://www.foxnews.com/opinion/seattle-unrest-trump-power-intervene-should-he-john-yoo
[۱۲] The American Civil Liberties Union (ACLU)
[۱۳] ” آمریکا با محکومیت در نقض حقوق بشر در برخورد با معترضین روبروست “، لائورا کلی ، منتشر شده در هیل ، تاریخ ۹ژوئن۲۰۲۰ قابل بازیابی در پیوند:
[۱۴] ” رقیبان آمریکا میز انتقاد از حقوق بشر آمریکا را چرخاندند ” سوبان گرادی ، منتشر شده در واشنگتن پست ، تاریخ ۴ ژوئن۲۰۲۰ قابل بازیابی در پیوند:
[۱۵] “ آمریکا ناتوان از پیاده کردن حقوق بشر در خانه خود” دیوید کای، منتشر شده در فارین پالیسی و سایت الف، تاریخ ۱۰ ژوئن ۲۰۲۰ قابل بازیابی در پیوند:
https://www.alef.ir/news/3990323028.html