عوامل مؤثر بر انتخابات و پیشبینی انتخابات آتی ترکیه
-با سلام. به نظر شما، شرایط سیاسی کنونی ترکیه به چه صورت است؟ نظام ریاستی جدید ترکیه در چه مرحلهایست؟
– در مورد نظام ریاستی جدید، باید اشاره نمود که هنوز قانون اساسی ترکیه را تغییر ندادهاند. هنوز نظام اجرایی ترکیه، به صورت ریاستجمهوری و نخستوزیری است، یعنی سیستم، سیستم پارلمانیست. هنوز آن چیز که مورد نظر آقای اردوغان بود، یعنی سیستم ریاستی، محقق نشده است. در واقع دو سوم رأی پارلمان را نداشت تا بتواند قانون اساسی را تغییر دهد و اختیارات ریاستجمهوری را بیشتر کند.
الآن قصد دارد بعد از اینکه انتخاب شد، چون اکثریت پارلمان از حزب خود اوست و هیئت دولت تحت کنترل خودش خواهد بود و نخستوزیر انتخابی، نزدیکترین و مطیعترین فرد به او خواهد بود، میخواهد این را عملاً برای مدتی اِعمال کند تا اگر بعداً فرصت پیدا کرد و در پارلمان نیز، دو سوم کرسیها را به دست آورد یا با احزاب دیگر به توافق رسید، آن تغییرات در قانون اساسی را انجام دهد. پس هنوز آن تغییرات را انجام نداده است؛ ولی با وجود این که هنوز قانون اساسی اجازۀ سیستم ریاستی را نمیدهد، در همین مبارزات انتخاباتی آشکارا اعلام میکرد که من مثل رئیسجمهور قبلی نخواهم بود. حتی در جلسات کابینه شرکت خواهم کرد. یک کمیسیون 400 نفرۀ مشورتی تشکیل خواهم داد، یعنی اینطور برداشت میشود که یک مجلس موازی، یا یک دولت موازی تشکیل خواهد داد. در حالی که در سیستم ریاستجمهوری ترکیه، قانون اساسی چنین چیزی را پیشبینی نکرده است. همچنین گفته است که از اختیارات محدودی که قانون اساسی به او داده است، حداکثر استفاده را خواهد کرد.
– منافع شکلگیری قانون اساسی جدید در ترکیه، و یا احیاناً تهدیدهای آن چیست؟
– میدانید که در سیستم فعلی، نخستوزیر باید از مجلس رأی اعتماد بگیرد. ولی در سیستم ریاستی، رئیسجمهور بالاتر از پارلمان قرار میگیرد. وقتی رئیسجمهور از پارلمان رأی اعتماد نمیگیرد و بازخواست نمیشود، میتواند خودسرانه هر تصمیمی بگیرد و هر کاری را انجام دهد. البته نه مثل رئیسجمهور امریکا، بلکه مثل رئیسجمهور فرانسه، که هم سیستم پارلمانی است و هم سیستم ریاستی.
– برآورد شما از انتخابات آتی ترکیه به چه صورت هست؟
– به نظر من، اردوغان انتخابات را میبرد. آن هم با هیاهویی که او راه انداخته است! به علاوه علیرغم اینکه تمام احزاب مخالف نیز متحد شدند، رقیب قوی هم ندارد. چون حربههایی در دست دارد و عواملی پشتوانۀ اوست که انتخابات را میبرد.
– عواملی که در پیروزی او نقش دارند چیست؟
– سه سال است که در ترکیه، تعصبات مذهبی را تقویت کرده است، عمداً هم این کار را کرده است، چون به نفعش است. اکثریت جمعیت ترکیه را اهل تسنن تشکیل میدهند و برای اینکه این اکثریت سنی و آراء ایشان را به طرف خود جذب کند، باید مسئلهای را مطرح بکند که رقبایش نمیتوانند آن را مطرح نمایند، حالا یا ملاحظاتی دارند یا نمیخواهند آن تعصبات مذهبی در ترکیه مطرح شود. چون از ابتدای تشکیل جمهوری ترکیه اصلاً معمول نبود که کسی بیاید و هنجارهای اجتماعی را بشکند. اردوغان آدم نترسی است و این کار را انجام داد. رسیدن به قدرت را به حفظ هنجارهای اجتماعی ترجیح داد. این هنجارهای اجتماعی چیست؟ یکی از آنها این بود که مذهب را مطرح نمیکردند، یعنی مطرح کردن تعصبات مذهبی یا طرفداری از یک مذهب در ترکیه رایج نبود؛ البته منظورم از مذهب، مذهب دینی نیست، منظورم سنیگری در مقابل عربیگری است؛ یا مذهبگرایی در مقابل لائیکها، سکولارها، علویها. این جور شما برداشت بفرمایید. اولین بار 3 سال قبل وقتی قضیۀ سوریه شروع شد، اردوغان به حربۀ مذهب تکیه کرد و موفق هم شد، چون بالاخره تعصبات مذهبی مردم را تحریک کرد و میوۀ آن را نیز چید. مردم آماده هستند و نسبت به مذهب حساسند، به خصوص اینکه سابقۀ تاریخی هم در تعصبات مذهبی دارند. او از این حربه استفاده کرد و در این مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری هم از این حربه حداکثر استفاده را برد.
به عنوان مثال وقتی میخواهد بگوید من سنیام، سنیها به من رأی دهید، در یک تجمع انتخاباتی میگوید: آقای احسان اوغلو! من آشکارا میگویم سنی هستم؛ تو هم اگر مردی بگو که علویام! سه روز پیش این حرف را در یک میدان زده است. این خیلی خطرناک است. در ترکیه سابقه نداشته که یک سیاستمدار، مذهبش را مطرح بکند. یا به نمایندۀ کردها میگوید: آقای صلاحالدین دمیرتاش! من میگویم که من ترک هستم، تو هم میتوانی بگویی که من کرُد هستم؟! یعنی میخواهد بگوید که ای مردم! یکی از کاندیداها کُرد است و دیگری علوی! آقای احسان اوغلو هم کاندیدای سنیها نیست، کاندیدای علویهاست. به مخاطبان خودش پیغام میدهد دیگر، آن هم خیلی زیرکانه.
یا مثلاً استفاده از نقطهضعفهای شخصی طرف مقابل. مثلاً پدر احسان اوغلو به مصر مهاجرت کرده بود و احسان اوغلو در مصر به دنیا آمده است. به او میگوید: تو که پدرت مبارز بود و تبعید شد و به مصر رفت، تو از پدر مبارزت خجالت نمیکشی که کاندیدای فلانیها شدهای؟ یعنی مطرح کردن مسائل شخصی!
یا اینکه طرف مقابل، اشتباهی میکند یا در گذشته اشتباهاتی کرده است، مثلاً اشتباهات اخلاقی (البته منظورم فساد اخلاقی نیست)، اینها را مطرح میکند برای اینکه به قدرت برسد؛ ولی این حرفها سطح مبارزات انتخاباتی را پایین آورده است.
عامل دیگر اینکه رسانهها دست اوست. هر کس را که در مقابلش بایستد تهدید میکند. البته نه تهدید نظامی و جانی؛ به هر حال هر کدام از این رسانهها ضعفهای مالی دارند. یا مثلاً صاحبان رسانهها، معمولاً صاحبان سرمایه هم هستند. اینها معمولاً در داراییهایشان نقاط ضعفی پیدا میشود. از این طریق به آنها فشار میآورد که شما این همه ضعف دارید و من پدرتان را درمیآورم! یا مثلاً مناقصهها و مزایدهها را هم به آنها نمیدهد که شرکت کنند. یعنی به صورت غیر مستقیم، رسانهها را هم اسیر کرده است. یعنی مخالفین به طور خیلی محدود صاحب رسانهاند و فقط چند کانال تلویزیون توانستند به نفع مخالفین در مقابلش مقداری تبلیغ بکنند.
یکی دیگر از عوامل اینکه الآن در قدرت است و علیرغم این، وارد مبارزات انتخاباتی شده است، یعنی به عنوان نخستوزیر. استعفا نداده و هنوز هم از عنوانش و امکانات دولتی استفاده میکند. در واقع تمام امکانات وزرا، ادارات و امکانات دولتی در اختیارش است. در مقابل، مخالفینش هیچ یک چنین امکاناتی ندارند.
– به نظر شما سیاستهای منطقهای خود را به همین شکل سابق پیش خواهد برد؟
– شاید شدیدتر هم بکند.
– مخصوصاً در نوع ارتباطش با اسرائیل.
– ببینید، میدانید که سیاستهای اردوغان در مقابل اسرائیل، منافقانه است. هیچ وقت با اسرائیل دعوا نداشته است، فقط در میدانهای تجمعات تبلیغاتی علیه اسرائیل شعار میدهد. مبادلات تجاری ترکیه و اسرائیل در 10 سال گذشته 4 برابر شده، همکاریهای نظامی قطع نشده، همکاریهای اطلاعاتی و ارتباطات ماهوارهای و سپر موشکی، تازه ایجاد شده است. همکاریهای ترکیه و اسرائیل در مجامع بینالمللی هنوز ادامه دارد. اصلاً بدون تأیید ترکیه، اسرائیل نمیتوانست عضو OECD (سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعۀ اروپا) شود. اگر ترکیه از حق وتوی خود استفاده میکرد، اسرائیل نمیتوانست عضو OECD شود. یا مثلاً همکاری اسرائیل با ناتو همیشه بود، ولی برای اینکه به آن رسمیت ببخشند نیاز به تأیید ترکیه بود و ترکیه تأیید کرد. در واقع ترکیه اجازه داد که اسرائیل به عنوان همکار ناتو، در تمام مانورهای نظامی شرکت بکند. یعنی همکاری و ارتباط ترکیه و اسرائیل هیچگاه قطع نشد؛ یا حتی زمان اردوغان چند برابر شد. حالا این که در تجمعات انتخاباتی علیه اسرائیل شعار میدهد، دارد مردم ترکیه را فریب میدهد.
– این که فرمودید ممکن است رفتارهای منطقهایاش شدیدتر شود، یعنی ممکن است به داعیۀ اسلامگراییاش قوت دهد و این که یک کشور قطب (یا به عبارت بهتر ابزاری برای بازی غرب) باشد را شدت بخشد؟
– این که ترکیه در سوریه شکست خورد و در عراق هم با شکست روبرو شد، به هر حال میخواهد هر جور شده است این را جبران بکند. یعنی نمیتواند از سوریه و عراق چشمپوشی بکند. به خاطر همین میخواهند هر جور شده اهرم فشاری در دست داشته باشند و بتوانند به این دو کشور فشار بیاورند تا دوباره ارتباطات قبلی و منافعی که در این دو کشور داشتند، به دست بیاورند. خب این البته به تغییرات جدیدی در منطقه نیاز دارد. مثلاً اینکه داعش به منطقۀ کردستان عراق و اربیل حمله کرد، این خیلی خوشایند ترکیه نبود. ترکیه میخواست هم داعش باشد، هم بارزانی را داشته باشد. یعنی از هر دوی آنها به عنوان اهرم فشار علیه عراق استفاده بکند. یا مثلاً از بمباران دیشب هواپیماهای امریکایی خیلی خوشحال نیست. معاون نخستوزیر، آقای مهمت شاهین ابراز ناراحتی هم کرد و گفت این که امریکا بیاید و تجهیزات داعش را بمباران کند، راه چاره نیست. از این طریق نمیتواند آنها را از بین ببرد. یا وقتی از وزیر امور خارجۀ ترکیه سؤال میشود که نظرتان راجع به داعش چیست؟ میگوید داعش که خودبهخود به وجود نیامد، داعش در مقابل فشارها و ظلمهایی که به سنیهای منطقه در سوریه و عراق شد و به عنوان عکسالعمل نسبت به آنها به وجود آمد. در واقع حقانیت داعش را تأیید میکند. اینها به این راحتی از داعش دست نمیکشند. در مقابلِ جبهۀ مقاومت هر کاری که، هر توطئهای که بدانند و حتی حدس بزنند به نفع ترکیه نتیجه میدهد، وارد آن خواهند شد.
– از شما ممنونیم آقای یلماز.
– خواهش میکنم.