اندیشکده راهبردی تبیین – وزیر خارجه پیشین و سناتور اسبق آمریکایی کتابی 743 صفحهای با عنوان « هر روز فرصتی دیگر است» (Every Day Is Extra) منتشر کرده و در یکی از فصول آن به موضوع مذاکرات هستهای ایران و برجام پرداخته است. برشهایی از این کتاب در ادامه میآید.
دولت بوش در محافل خصوصی، غنیسازی ایران را پذیرفته بود
«جان کری» در بخشی از این فصل به موضوع حق غنی سازی اورانیوم و استدلالهای ایران در زمینه این حق پرداخت. او نوشت: «ایران برای سالهای زیادی استدلال میکرد که به عنوان عضو معاهده منع گسترش سلاح اتمی (انپیتی) و تا زمانی که کاملا در چارچوب محدودیتهای انپیتی قرار دارد، از حق غنیسازی اورانیوم برخوردار است. ما مرتب تاکید میکردیم که انپیتی فقط حق داشتن نیروی هستهای را تعیین کرده و بر میشمارد و برای هیچ یک از اعضا حق غنیسازی توسط خودشان را تعریف نکرده و این حق را اعطا نکرده است».
وزیر خارجه دولت «باراک اوباما» تصریح کرد: «جدای از اینکه آیا ایران “حق” غنی سازی دارد یا ندارد، من این را متوجه بودم که تا زمانی که ما آماده صحبت درباره احتمال تداوم غنی سازی ایران تحت محدودیتهای به دقت تعریف شده نباشیم، هیچ راهی برای تحقق دسترسی، شفاف سازی و محدودیت مورد نیاز برای اطمینان از عدم پیگیری برنامه اتمی نظامی توسط ایران وجود نخواهد داشت. شاید اصلا راهی برای آوردن ایران به میز مذاکره هم وجود نمیداشت. یک فرد عادی در ایران از این ایده که کشورش نمیتواند کاری که دیگر کشورهای مستقل انجام میدهند(غنی سازی)، به خاطر اینکه آمریکا از آنها میخواهد، عصبانی میشود. از نظر ایرانیها چنین چیزی تسلیم شدن محض در برابر آمریکا است؛ آمریکایی که از نظر آنها برای مدتهای بسیار طولانی در زمان (محمدرضا) شاه در استقلال و حاکمیت آنها دخالت میکرد».
دیپلمات ارشد پیشین آمریکا در این کتاب، از پذیرش حق غنی سازی اورانیوم ایران در دولت «جورج بوش پسر» خبر داد. به گفته کری، دولت بوش در محافل خصوصی و خفا غنی سازی اورانیوم توسط ایران را پذیرفته بود اما در محافل عمومی چنین چیزی را بیان نمیکرد.
کری در کتابش نوشت: «موضع آمریکا برای مدت طولانی این بود که هرگونه غنی سازی هرچند هم غنی سازی خیلی محدود، برهم زننده هر گونه توافقی است، اما شرکای ما در گروه ۱+۵ به اجماع از این موضع کنار رفتند و آنها تصمیم گرفتند که به طور خاص به ایران چیزی که دیگر کشورها داشتند انجام میدادند، داده شود. از نظر آنها (شرکای آمریکا در 1+5) باید درباره غنی سازی در آینده صحبت شود تا ایرانیها مذاکرات را جدی بگیرند. من همچنین از گفتوگوهای خصوصیام فهمیدم که به رغم موضع علنی دولت بوش، این دولت در خفا و به صورت خصوصی موافق ایده(غنی سازی ایران) بود هر چند آنها هرگز درباره اینکه ساختار یا سطوح (غنی سازی) چگونه باشد، به جمعبندی و نتیجه نرسیدند».
افشای پذیرش غنی سازی ایران توسط دولت بوش در شرایطی صورت گرفته که دولت اسبق و جمهوریخواه آمریکا در محافل عمومی بارها مدعی شده بود که شرط توافق با ایران، ممنوعیت حق غنیسازی توسط این کشور است.
روایت «جان کری» از شیوه فریب دادن هیأت مذاکرهکننده ایرانی
یکی از ماجراهایی که در این بخش از کتاب، جان کری به شرح آن پرداخته جمله معروف «هرگز یک ایرانی را تهدید نکنید» است که ظاهراً محمد جواد ظریف آن را در بگو مگو با فدریکا موگرینی مطرح کرده بود. رسانههای بینالمللی تیرماه سال 1394 به طور گسترده ماجرای این جمله را به نقل از یک دیپلمات روس مطرح کرده بودند.
جان کری هم در کتابش به آن پرداخته است. او روایت خود را از بنبست در مذاکره با ایران اینچنین آغاز کرده است: «یک روز عصر، ارنست مونیز (وزیر انرژی سابق آمریکا) و من در اتاق اصلی مذاکره در طبقه دوم با ظریف و صالحی ملاقات کردیم. اینطور به نظرمان میرسید که انگار ایرانیها به بنبست خورده بودند. درباره اهداف و مسیرشان دچار تردید بودند و یا اینکه منتظر دستوراتی از تهران بودند. به خودمان که آمدیم دیدیم یکبار دیگر صدایمان را روی هم بالا بردهایم.»
جان کری در ادامه نوشته است: «یکی از دستیارانم داخل اتاق آمد و گفت صدایمان سالن پایین را برداشته و کل طبقه حرفهایمان را میشنوند. اندکی بعد نزد فرانک والتر اشتاینمایر، وزیر خارجه آلمان رفتم. به طعنه گفت از چیزهایی که شنیده اینطور دستگیرش شده که ظاهراً ملاقاتم با ظریف، سازنده بوده است.
اینطور نبود. روز بعد، مسائل مطرحشده در گفتوگوی طولانیمان را به سایر وزرای خارجه گروه ۱+۵ منتقل کردم. چند ساعت روی پیشنهادهایی کار کردیم که بتواند برخی از شکافها میان دو طرف در مسائل اختلافی را برطرف کند.»
جان کری و سایر وزرای خارجه 1+5 بعد از این دیدار، ظریف را به یک سالن کنفرانس بزرگ دعوت میکنند. او نوشته ظرف مدتی کوتاه نتایج حاصلشده در نشست داخلی 1+5 را برای ظریف توضیح دادهاند که او هم بلافاصله و بدون هیچ تأملی آنها را رد کرده است.
کری در ادامه نوشته است: «ظریف، در حالی که بلند میشد تا جلسه را ترک کند فریاد میزد: “این توهینآمیز است. شما میخواهید من را تهدید کنید. هیچوقت یک ایرانی را تهدید نکنید.” سکوت مختصری حاکم شد تا اینکه سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، یخ فضا را شکست و گفت: “یک روس را هم همینطور.”»
او اضافه میکند: «طعنه لاوروف باعث شد برخی خندههای عصبی سر دهند، ولی جلسه به پایان رسید. ناامید، برای صرف شام با تیم مذاکرهکننده آمریکا راهی سالن غذاخوری شدم. دور یک میز گرد و بزرگ نشستیم و هنگام صرف ششمین شنیتسل وینی آن هفته، درباره آنچه رخ داده بود، حرف زدیم. برای اولین بار از موقع شروع گفتوگوها به این فکر میکردم که باید وین را بدون توافق ترک کنیم.»
البته، ترک وین بدون توافق اتفاق نیفتاد و کری و ظریف-چنانکه دستکم حالا پیدا است- سرانجام توانستهاند اختلافات را حل کنند. وزیر خارجه سابق آمریکا فرآیند رسیدن به این مرحله پایانی را شرح داده است.
کری نوشته فردای آن روز به اتاق ظریف رفته و با او صحبت کرده است: «حرفهایم را اینطور شروع کردم: “جواد، میخواهی این کار به سرانجام برسد یا نه؟ کمی درباره مخاطرات موجود و مسیری که پیموده بودیم تا به جایی برسیم که در آن قرار داشتیم صحبت کردیم. جواد به من گفت که با تهران صحبت کرده و تصورش این است که پاسخ آنها به برخی از ایدههایی که داشته سازنده بوده. میخواست با هم رایزنی کنیم ببینیم میتوانیم از لبه پرتگاه دور شویم یا خیر. گفتم تمایل دارم حرفهایشان را بشنوم، اما برخی موارد معین هستند که نمیتوانیم نادیدهشان بگیریم. آن گفتوگو را با این احساس ترک کردم که جواد شب گذشته فکر کرده و برخی مسائلی که تصور میکرد غیرقابل عبور هستند را حل کرده است.»
اختلافات، اما آنطور که از روایت کری برمیآید تا 13 جولای، یعنی تنها یک روز قبل از نهایی شدن برجام ادامه داشتهاند. در این روز، ظریف در جلسهای که در اتاق تیم آمریکایی در هتل کوبورگ جریان داشت در حال برشمردن دلایل مخالف بودن ایران با نهایی شدن توافق بوده که ظاهراً اتفاقات بعدی، روال ماجرا را تغییر داده است.
کری ماجرا را اینطور شرح میدهد: «هر روز میگذشت اما ظریف هنوز قادر نبود خودش را به جایی برساند که بله بگوید. عصر ۱۳ جولای که هفدهمین شب حضور ما در وین بود، ظریف، لاوروف، فدریکا موگرینی، مسئول جدید سیاست خارجی اتحادیه اروپا را به اتاق آمریکا در کوبورگ دعوت کردم. فدریکا جایگزین کاترین اشتون شده و همان موقع به شناخت خوبی از ظریف و لاوروف رسیده بود. با پاهای درب و داغانم که روی یک صندلی گذاشته شده بود نشسته بودم و داشتیم به حرفهای ظریف گوش میکردیم که داشت دلایل خودش را درباره اینکه چرا توافقی که ما در حال حرکت به سمتش بودیم به اندازه کافی برای ایران خوب نبود را یکی یکی علامت میزد. نزدیکهای نیمهشب، لاوروف که قصد داشت روز بعد عازم ازبکستان شود حرفهایش را قطع کرد و گفت: “جواد، شاید مسئله این است که اصلاً اختیار توافق کردن را نداری؟ اگر اینطور است، به ما بگو. داری وقتمان را تلف میکنی”.»
وزیر خارجه سابق آمریکا نوشته سخنان لاوروف، ظریف را عصبانی کرده و باعث شده که او برای خروج از اتاق جلسه به سمت درب برود، اما توانسته منصرفش کرده و بار دیگر او را سر میز برگرداند.
او نوشته است: «ظریف از حرفهای تحریکآمیز لاوروف خشمگین شد. مخالفت شدیدش با طعنه لاوروف را اینطور نشان داد که با عصبانیت از روی مبل بلند شد و به سمت در رفت. با حداکثر سرعتی که میتوانستم از جایم پریدم و تلوتلوخوران با عصایم به سمتش دویدم تا جلویش را بگیرم. در حالی که تلاش میکردم ظریف را آرام کنم به او گفتم:”این را میدانم که سرگئی نمیخواست به تو توهین کند. ساعتهای سخت و طولانی را صرف این کار کردهایم و حالا قابل درک است که تنشها اوج گرفتهاند. ما تصور نمیکنیم کار دیگری باشد که بتوانیم انجام بدهیم. توافق، اینجا است. لحظه حقیقت فرا رسیده؛ میخواهی آن را بپذیری یا ردش میکنی؟ بعد از چند لحظه، اذعان کرد که آماده پذیرفتن توافق است؛ فقط -از میان چندین موردی که مطالبه کرده بود- یک چیز دیگر میخواست تا توافق را از دیدگاه خودش منصفانه کند.»
جان کری، بعد از این اتفاق سراغ اعضای تیم مذاکرهکننده آمریکایی رفته و نظر آنها را درباره اعطای یک امتیار دیگر به ایران، به منظور مجاب کردن ظریف جویا شده؛ با وجود این، او از همکارانش خواسته امتیازی را پیشنهاد دهند که اهمیت چندانی نداشته و هزینهای برای طرف آمریکایی ایجاد نکند.
در کتاب کری ماجرا اینطور شرح داده شده است: «با سرعت هر چه تمامتر به اتاق بغلی رفتم. رابرت مالی از شورای امنیت ملی [آمریکا]، جان فاینر و وندی شرمن در آنجا منتظر تازهترین خبرها بودند. ” چیزی پیدا کنید که بدون هزینهتراشی برای ما و بدون اینکه ذرهای در مسائل اساسی تغییر ایجاد شود باعث شود او (ظریف) بتواند مشکلات را پشت سر بگذارد. تنها مانعی که الان وجود دارد همین است. نظری دارید؟” نگاه کردم و دیدم که همه شانه بالا میاندازند.»
طبق ادعای کری، در این نقطه سرپرست کارشناسان مسائل تحریمی آمریکا پیشنهادی مطرح کرده که خودش هم فکر نمیکرده مورد موافقت ظریف واقع شود. جان کری، اما این پیشنهاد را نزد ظریف برده و به تأیید وی رسانده است.
در کتاب آمده است: «کریس بکمایر، کارشناس مسائل تحریمی ما با احتیاط شروع به صحبت کردن کرد و گفت: “یک چیزی هست…” خزانهداری آمریکا از قبل آماده شده بود نام ۱۲ نفر از کسانی که در فهرست ایرانیهای تحت تحریم قرار داشتند را از این فهرست خارج کند. ما آن موقع، از این تصمیم برای لحظهای مثل حالا صرفنظر کردیم و این کارتی بود که ایالات متحده در جیب عقب ما گذاشته بود. حالا وقتش بود که آن را بازی کنیم. کریس توصیه کرد: “اینها آدمهای چندان اثرگذاری نیستند. ممکن است [خروج این افراد از فهرست تحریمها] کافی نباشد.”. اما من میدانستم که چیزی که اهمیت داشت ژست این مسئله و احترام گذاشتن به تصمیمهای سختی بود که ایرانیها گرفته بودند. عصایم را قاپیدم و به سمت در رفتم.
دوباره وارد اتاقی شدم که سرگئی و جواد در آن نشسته بودند. به جواد گفتم ما میخواهیم برای اینکه کار را به خاتمه برسانیم، یک گام دیگر برداریم. فهرست اسامیای که آماده بودیم آنها را از تحریمها خارج کنیم را به او دادم و پرسیدم: “توافق تمام است؟”
بعد از نیمه شب بود و فرصت یا انرژی زیادی برای جشن گرفتن باقی نمانده بود. بعد از آنکه با هم دست دادیم، به اتاقم برگشتم و در آنجا با رئیسجمهور تماس گرفتم تا خبر را به او برساند.
او از من تشکر کرد و من از او تشکر کردم. به او گفتم خودم را برای مبارزهای که با کنگره پیش رو داریم آماده میکنم. توافقی که میخواستیم را به دست آورده بودیم، حالا باید نگهش میداشتیم.»
افشای پردهای ناگفته از کارشکنیهای ضدایرانی فرانسه
«سابوتاژ» (کارشکنی) لغتی فرانسوی است و احتمالاً انعکاسی از جهانبینی فرانسوی هم محسوب میشود. این گزارهای بود که اولین بار، «لوران فابیوس»، وزیر خارجه اسبق فرانسه با کارشکنی در حصول توافق موقت ژنو آبانماه سال ۱۳۹۲ صحتش را ثابت کرد.
چنانکه اکنون مشهور است در آن زمان، در حالی که همه طرفها آماده اعلام توافق موقت ژنو بودند فرانسه با اصرار دقیقه ۹۰ بر مطالبات غیرواقعبینانه از حصول توافق جلوگیری کرد.
در ماههای آینده و در خلال مذاکرات هستهای تا زمان حصول برجام، موضعگیریهای تُند فرانسویها و به سینه زدن سنگ صهیونیستها تا اندازهای به واقعیت روزمره گفتوگوها تبدیل شده بود که دیگر نه امر غیرمعمول تلقی میشد و نه توجهی جلب میکرد.
اما آنچه در کتاب خاطرات «جان کری»، وزیر خارجه سابق آمریکا درباره یکی دیگر از کارشکنیهای فرانسه آمده به نوعی در بردارنده زوایای تازهای از نحوه رفتار پاریس در خلال گفتوگوها است.
مطابق مندرجات این کتاب، «لوران فابیوس» بعد از نهایی شدن توافق و زمانی که ایران تعهداتش را اجرا کرده بود و به روز اجرای برجام رسیده بود قصد داشته متن توافق را تغییر دهد.
وزیر خارجه سابق آمریکا در کتاب خاطراتش که نام «Every Day is Extra» را برایش انتخاب کرده روایت طرف آمریکایی را از چند و چون توافق در جریان مذاکرات هستهای شرح داده است.
او فصل هجدهم این کتاب را به بازگو کردن تجربیات و خاطرات خود از مذاکره با گروه ۱+۵ و طرف ایرانی اختصاص داده است. وی در این فصل نوشتههای خود را از پیش از آنکه وزیر خارجه شود و از زمان برخی تماسها در عمان آغاز کرده است.
کری در این کتاب ماجرای یک تماس تلفنی از فابیوس را در روز اجرای برجام را شرح داده است. او مینویسد: «وقتی که به وین برگشتیم، در حالی که آماده نهایی کردن اسناد برجام میشدیم، فدریکا موگرینی پیامی دریافت کرد مبنی بر اینکه برای لوران فابیوس سوالهای جدیدی ایجاد شده که میخواهد قبل از آنکه موگرینی سند را به نیابت از اتحادیه اروپا امضا کند، پاسخ داده شوند.»
این موضوع حتی برای جان کری که شاهد تغییر موضعهای فرانسه در دقایق پایانی بوده هم عجیب بوده است. او مینویسد: «این مسئله تعجبآور بود، چون او (فابیوس) قبلاً با تمام چیزهایی که حالا با آن مخالف بود، موافقت کرده بود. ولی او بهطور مشابهی در ژنو، لوزان و وین هم درست در دقایق پایانی، دغدغههای جدیدی مطرح کرده بود.»
«برنامه جامع اقدام مشترک» یا برجام، تیرماه سال ۱۳۹۴ میان ایران و پنج کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل (آمریکا، فرانسه، انگلیس، روسیه و چین) به علاوه آلمان (موسوم به گروه ۱+۵) حاصل شد. این توافق از ۲۶ دیماه سال ۱۳۹۴ اجرایی شد. رویدادی که کری به آن اشاره کرده، مربوط به همین روز است.
جان کری نوشته فدریکا موگرینی بیش از یک ساعت با فابیوس تلفنی صحبت کرد و سرانجام ساعت ۲۱:۳۰ شب تصورش این بود که توانسته تا حدی او را متقاعد کند، اما هنوز موفق به جلب نظرش به صورت کامل نشده است.
وی مینویسد: «زمان میگذشت و میدانستم که اوضاع به زودی آشفته خواهد شد. بنابراین برای اینکه روال کار را سرعت ببخشم، جواد و فدریکا را داخل سوئیت خودم آوردم. با همدیگر به لوران زنگ زدیم.»
کری نوشته سرانجام با فابیوس به توافق رسیدهاند به جای تغییر متن توافق، لحن بیانیه مشترک اتحادیه اروپا و ایران تغییر داده شود. او نوشته است: «ما پیشنهاد کردیم که به جای تغییر توافق که ممکن نبود، میتوانیم لحن بیانیه مشترک ایران و اتحادیه اروپا که قرار بود در کنفرانس خبری منتشر شود را عوض کنیم.»
در ادامه خاطرات او آمده است: «برایش توضیح دادیم که اصلاحات ما چطور نگرانیهای او را برطرف میکند و بعد صبر کردیم تا ببینیم چقدر با این پیشنهاد ما موافق است. آخر سر جواد گفت: “لوران به توافق رسیدیم؟ فابیوس بعد از مکثی کوتاه گفت: بله”.»
فرانسه اکنون در بین کشورهای اروپایی قرار دارد که سخن از ادامه پایبندی به برجام بر زبان میرانند؛ هرچند که اروپاییها هنوز با ارائه تعهدات لازم به ایران و همچنین جبران خسارتهای ناشی از خروج واشنگتن از آن، فاصله دارند.
- این مطلب، صرفاً جهت اطلاعِ مخاطبان، نخبگان، اساتید، دانشجویان، تصمیمسازان و تصمیمگیران بازنشر یافته و الزاماً منعکسکنندهی مواضع و دیدگاههای اندیشکده راهبردی تبیین نیست.
- منبع: فارس