اندیشکده راهبردی تبیین – بامداد دوشنبه اول بهمنماه 97، رژیم صهیونیستی اهدافی از خاک سوریه را که ادعا میکرد انبارهای ذخیره سلاح متعلق به ایران و یک اردوگاه آموزشی در فرودگاه بینالمللی دمشق بوده، بمباران کرد. دقایقی پس از شنیده شدن صدای انفجار، سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی، مسئولیت این حملات را بر عهده گرفت. پس از آن، ارتش این رژیم با صدور بیانیهای آن را حمله به مواضع نیروهای ایرانی اعلام کرد. نتانیاهو نیز سهشنبه (2 بهمن) در نشست خبری مشترک با رئیسجمهور اوکراین، گفت: «اسرائیل به مقابله با تلاشهای ایران برای استفاده از سوریه، لبنان و غزه بهعنوان پایگاههایی برای حمله به اسرائیل ادامه میدهد»[1]. این حملات که صهیونیستها تلاش فراوانی برای رسانهای شدن آن انجام دادند، واکنشهای مختلفی را بین بازیگران منازعه سوریه بهدنبال داشت. سیدحسن نصرالله دبیرکل جنبش حزبالله لبنان در گفتوگو با شبکه المیادین اعلام کرد: «در هر لحظهای ممکن است در سوریه و از جانب سران سوریه و محور مقاومت تصمیم دیگری برای مقابله با تجاوزهای اسرائیل گرفته شود». وی همچنین در پاسخ به مجری برنامه که پرسید: «محور مقاومت چطور پاسخ نتانیاهو را خواهد داد و آیا ممکن است تلآویو هدف قرار بگیرد؟»، افزود: «هر چیزی ممکن است. ارزیابی و مشورت و بررسی وضعیت به طور دائم ادامه دارد». بشار الجعفری، نماینده دائم سوریه در سازمان ملل متحد هم در نشست شورای امنیت درباره غرب آسیا، خواستار توقف این حملات شد. ایران نیز مانند دفعات گذشته سیاست سکوت را اتخاذ کرد و واکنش رسمی خاصی نسبت به این حملات نشان نداد اگرچه دریادار شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، سخنانی در این خصوص طرح کرد.
واکنش روسها اما قابل تأمل بود. وزارت دفاع روسیه در بیانیه خود گزارش داد که حمله اسرائیل به محورهای غربی، جنوب غربی و جنوب دمشق انجام شده و سامانه پدافند ضد موشکی سوریه 30 موشک و بمب هدایت شده را دفع کرده است. طبق این گزارش چهار نظامی سوریه کشته و شش نفر دیگر زخمی شدند و زیرساختهای فرودگاه بینالمللی دمشق به شکل جزئی آسیب دیده است[2]. واکنش روسها که بیشتر شبیه به اعلام گزارش حمله از سوی یک ناظر بینالمللی بیطرف بود و مباحث مطرحشده درباره اینکه آنها هنگام حملات رژیم صهیونیستی، برخی سامانههای دفاع موشکی خود مستقر در سوریه را غیرفعال میکنند، این پرسش اساسی را به وجود میآورد که چرا روسیه بهطور صریح و قاطع حملات رژیم صهیونیستی را محکوم نمیکند یا اقدامی برای عدم تکرار آنها انجام نمیدهد؟ روسیه بهعنوان یکی از مهمترین بازیگران عرصه میدانی و سیاسی سوریه که ازجمله حامیان دولت بشار اسد محسوب میشود، براساس کدام استراتژی در حال ایفای نقش است و در پازل پیچیده تحولات غرب آسیا و بهویژه سوریه، چه جایگاهی را برای خود متصور است؟ نوشتار حاضر تلاش میکند تا این پرسشها را بررسی و تحلیل کند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
جایگاه روسیه در معادلات سوریه
۳۰ سپتامبر ۲۰۱۵ بود که روسیه به درخواست دولت سوریه بهصورت جدی وارد فاز مبارزه مستقیم با دولت اسلامی عراق و شام شد[3]. تاریخی که بسیاری آن را آغاز فصل تازهای از نقشآفرینی روسها در تحولات منطقه غرب آسیا میدانند. فارغ از اینکه روسیه بر اساس برنامهریزی از پیش تعیینشده گام در منطقه پر فراز و نشیب غرب آسیا گذاشت و یا ناگزیر از نجات متحد استراتژیک خود بود، عملکردش در این سه سال با همکاری ایران و متحدان، مانع از تحقق هدفی شد که بسیاری از بازیگران منطقهای و فرامنطقهای چند قدم بیشتر با آن فاصله نداشتند؛ سقوط بشار اسد. حالا اما با کنترل دولت سوریه بر بخشهای مهمی از خاک این کشور و پذیرش تدریجی اسد از سوی معارضان دیروز، روسیه پیروزمندانه صحنهگردان تحولات داخلی سوریه شده است و بدون ایجاد فضای رسانهای و بحرانهای غیرضرور با طرفهای مختلف در منازعه، خط مشی مشخصی را پیش میبرد. این خط مشی و شیوه عملکرد، میتواند شاخصهها و اهداف متعددی داشته باشد:
1-تعامل با همه!
روسیه از آغاز حضور در بحران سوریه، با هدف بقای بشار اسد در قدرت، همکاری نظامی نزدیکی با ایران و متحدانش داشته است. نقشه فعلی سوریه اگرچه دو کانون بحران در شرق رود فرات و مناطق شمالی هممرز با ترکیه دارد؛ اما گویای تسلط ارتش سوریه بر مناطق مهمی از این کشور است. با تحولات ناشی از اعلام خروج آمریکا از سوریه در ماههای آینده و تمایل ترکیه به عملیات نظامی در شرق فرات، احتمال مذاکره کردها با بشار اسد برای ورود ارتش به این مناطق وجود دارد. بنابراین دست بالای تحولات میدانی سوریه اکنون با اسد و متحدانش است. از اینرو فاز تحولات میدانی در سوریه در مراحل پایانی قرار دارد. در فاز سیاسی اما بازیگران متعدد، اهداف متفاوت و بعضاً متناقضی را دنبال میکنند؛ فارغ از اهداف کشورهای حاشیه خلیج فارس در برقراری رابطه مجدد با سوریه و بازگشت این کشور به اتحادیه عرب، ایران و متحدانش از یکسو و رژیم صهیونیستی از سوی دیگر مهمترین سطح تنش و تعارض در سوریه را دارند. تحولات میدانی و مواضع سیاسی و رسانهای اخیر طرفین این واقعیت را آشکارا نشان میدهد. رژیم صهیونیستی به مواضع مختلفی از خاک سوریه -ازجمله فرودگاه دمشق- حمله و آن را اعلام میکند و ایران و متحدانش احتمالاً جنوب سوریه را فاز جدیدی برای تقابل با تهدیدات اسرائیل تلقی میکنند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
اسرائیل معتقد است موشک فرودآمده در جولان از مناطقی شلیک شده که روسیه قول داده بود، نیروهای ایرانی آنجا مستقر نشوند[4] که این ادعاها نشان از توافق ضمنی آنها با روسیه دارد. بنابراین روسها تلاش میکنند تا در مسیری گام بگذارند که اولاً خود با هیچیک از طرفها وارد تنش سیاسی نشوند و ثانیاً تنش و منازعه احتمالی طرفها را کنترل کنند. در این چارچوب، روسیه بهدنبال راهی میانه بین اسرائیل و ایران است تا منافع هردو در سطحی از تعارض قرار نگیرد که منجر به برخورد نظامی دامنهدار و گسترده شود. در سطح کلان تحولات اما روسیه آنچنان که «سرگئی ریبابکوف» معاون وزیر خارجه روسیه مطرح کرد، ایران را «متحد» خود نمیداند و به امنیت اسرائیل متعهد است[5]. از سوی دیگر شاید این فرضیه نیز تا حدی قابل تأمل باشد که پایان عمر داعش بهعنوان دشمن مشترک ایران و روسیه، میتواند یکی از مهمترین علتهای همکاری میان دو کشور در سوریه را از بین ببرد. وجود دشمن مشترک، اشتراک را به جای افتراق مینشاند. روندهای سیاسی برای تعیین نوع حکومت آینده، بنیانهای قانون اساسی، مشارکت بازیگران در قدرت و امنیت اسرائیل زمینههایی برای اختلاف بین ایران و روسیه هستند که ایران باید به فکر مدیریت آنها باشد.
بازیگر دیگر در تحولات سوریه، ترکیه است و روسیه در عرصه سیاسی نیز تمایل ندارد تا دستور کار کنترل و سپس حل و فصل منازعه سوریه را بدون هماهنگی و همکاری با سایر بازیگران بهویژه ترکیه پیش ببرد. به همین دلیل پوتین با وجود بررسی موضوع ادلب در نشست تهران، چند روز بعد در سوچی با اردوغان توافق دیگری را انجام داد که براساس آن، ارتش سوریه هنوز موافقت با عملیات نظامی در ادلب را دریافت نکرده است. بنابراین یکی از اصول سیاست خارجی روسیه در سوریه، همکاری و تعامل با همه طرفهای درگیر است و روسها میخواهند با همه مهرههای شطرنج سوریه بازی کنند. روسیه در عین حال که با همه بازیگران عرصه سوریه کار میکند و تلاش دارد تا نقشآفرینی آنها را کنترل کند، بهدنبال محدودکردن آنها نیز هست. مخالفت احتمالی روسها با منطقه امن 30 کیلومتری مورد درخواست ترکیه در شمال سوریه را از این منظر میتوان ارزیابی کرد. چه اینکه پوتین در دیدار اخیر با اردوغان بر پیگری توافق «آدنا» میان ترکیه و سوریه تأکید کرد و تلویحاً خط بطلانی کشید بر آرزوهای اردوغان برای ایجاد منطقه امن.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
2-روسیه میتواند!
علاوه بر متغیرهای میدانی و سیاسی، روسیه به لحاظ روانی و پرستیژ بینالمللی نیز بهدنبال اثبات توانایی خود در مدیریت منازعات در سوریه و اثبات انگارههای ذهنی در تثبیت این تواناییهاست. روسها تلاش میکنند به بازیگری بلامنازع تبدیل شوند که دستور کار تحولات را تعریف و دیگران را برای عمل به چارچوب مشخصشده ترغیب کنند. آنها در حال ایفای نقشی در سوریه هستد که دیگران ناامید از بازیگری روسیه نشوند. رنجش ترکها از روسیه، نزدیکی به آمریکا را بهدنبال خواهد داشت. ناامیدی رژیم صهیونیستی از توانایی روسیه برای تأمین امنیت مرزهای شمالی (جولان) در برابر تهدیدات ایران و متحدانش نیز باعث فشار نتانیاهو به آمریکا برای ایفای نقش بیشتر در سوریه خواهد شد. بنابراین هرگونه رفتار غلط روسها و ایجاد بیاعتمادی و عدم اطمینان میتواند باعث چرخش در استراتژی «خروج» ترامپ باشد و این همان نکتهای است که روسیه از آن بیم دارد. در این شرایط روسیه تا تأمین نظر ترکیه، اجازه عملیات ارتش سوریه در ادلب را نمیدهد و برای اثبات اینکه دغدغههای امنیتی اسرائیل را درک میکند نیز تلاش میکند تا مانع از بروز منازعه بین تهران و تلآویو شود.
روسیه تلاش میکند تا میان برداشتهای متراکمی که از ناتوانی آمریکا در حل چالشها و بحرانهای مختلف غرب آسیا در افکار عمومی وجود دارد و در افغانستان، عراق، یمن و سوریه به وضوح مشاهده شد، خود و تواناییهای خود را به اثبات برساند. اگرچه پویشهای امنیتی در غرب آسیا بهنحوی است که حمایت آمریکا از متحدان سنتیاش تداوم خواهد داشت، اما همکاریهای مشترک نفتی روسیه و عربستان، واکنش گرم پوتین نسبت به ولیعهد سعودی در اجلاس G20 با وجود واکنشهای سرد دیگران و اظهار نظر برخی از مقامات روس مبنی بر متعهد بودن این کشور به امنیت اسرائیل را میتوان تلاش مسکو برای ظهور در منطقهای دانست که بسیاری معتقدند نقش آمریکا در آن در حال تضعیف است. روسها همچنین با عقد قراردادهای نظامی فروش تسلیحات و توافق برای کنترل بازار نفت با عربستان در سال 2018 در تلاش برای برقراری رابطه بهتر با کشورهای منطقه هستند. علاوه بر اینها و براساس تحولات کلان بینالمللی به نظر میرسد اعمال تحریمهای آمریکا علیه روسیه، درگیری روسیه با غرب بر سر پرونده اکراین و چالشهای مختلف مانند وقایع روزهای اخیر در ونزوئلا، روسیه را در شرایطی قرار داده است که نه میتواند و نه میخواهد تا منافع اسرائیل در سوریه را نادیده بگیرد[6] و پروندهای جدید در تقابل با غرب بگشاید.
پاسخ احتمالی ایران و متحدان
واکنشها و پاسخهای احتمالی روسیه، سوریه و ایران نسبت به تداوم حملات نظامی رژیم صهیونیستی به خاک سوریه متفاوت خواهد بود. این واکنشها قاعدتاً تابعی از توان بازیگران و محاسبات هزینه-فایده است. براساس مطالب پیشگفته، روسها تمایلی برای چالش در روابط خود با اسرائیل ندارند؛ اگرچه نمیتوانند نسبت به رفتارهای اخیر آنها بیتفاوت نیز باشند. بنابراین به نظر میرسد روسها به موازات رایزنی با ایران برای رعایت خطوط قرمز اسرائیل، سامانههای دفاع موشکی سوریه را نیز فعال و تقویت خواهند کرد. باید انتظار داشت که واکنش روسها متناسب با سطح تنش، ابعاد دیگری نیز بیابد. اما راهبرد روسیه در نهایت مدیریت منازعات، القای توانایی مدیریت خود به دیگران و ایجاد اطمینان و حس بینیازی ترکیه و اسرائیل از آمریکا از طریق فهم دغدغههای امنیتی و منافع آنها در سوریه است.
سوریه نیز گزینههای قابل اتکایی در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی ندارد. چالشها و معضلات بشار اسد در معادلات شرق فرات، وجود هستههای خاموش داعش در برخی نقاط، تلاش ترکیه برای ایجاد منطقه امن در شمال سوریه و اشغال برخی از این مناطق، پیروزیهای میدانی اخیر هیأت تحریرالشام در مناطقی از ادلب، مذاکرات و ترکیب کمیته تدوین قانون اساسی سوریه و موضوع مهم آغاز بازسازی این کشور جنگزده، برخی از مهمترین دغدغهها و نگرانیهای بالفعل بشار اسد است که امکان گزینهای بیش از مانور رسانهای در قالب تهدید به پاسخ را برای سوریه فراهم نمیکند، اگرچه طی ماههای اخیر ثابت شده که سوریه نسبت به عملیات پدافندی در مقابل اسرائیل، آماده است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr5', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr5", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
ایران و متحدانش اما تنها بازیگرانی هستند که ظرفیت پاسخ به حملات رژیم صهیونیستی را دارند؛ ظرفیتی که البته به نظر میرسد در مقطع کنونی به دلیل برخی ملاحظات سیاسی و میدانی، برای واکنشی گسترده به کار گرفته نشود. ایران در ماههای اخیر سیاست سکوت را در سوریه پیش گرفته است و در تحلیلی کلی تمایلی به تنش نظامی گسترده در مقطع فعلی ندارد. روندهای سیاست داخلی لبنان و دولت تازه تشکیلشده این کشور و بهدنبال آن تمرکز حزبالله در این عرصه، تلاش تهران برای همکاریهای اقتصادی با اروپا و کاهش اثر تحریمهای واشنگتن و رویکرد ایران برای منزویسازی سیاستهای سخت ترامپ، ملاحظاتی است که تهران را از پاسخ گسترده به حملات اسرائیل بازمیدارد. علاوه بر اینها ایران در عرصه میدانی تحولات سوریه نیز اولویتهای دیگری برای خود قائل است که شاید مشارکت در بازسازی، نقشآفرینی در آینده سیاسی و حتی استقرار برخی سامانهها و تجهیزات دفاعی در سوریه، بخشی از این اولویتها باشد. با این وجود، ایران قصدی برای از دست دادن فرصت بهدست آمده در جبهه جولان ندارد. به هرروی ورای واکنشهای مطرحشده، پرسش اساسی این است که روسیه تاکجا امکان مدیریت تحولات سوریه را دارد؟ روسها چگونه و تا چه زمانی میتوانند تنشهای فزاینده میان ایران و اسرائیل را مدیریت کنند؟ به نظر میرسد مسکو راه دشواری در پیش دارد.
جمعبندی
نوشتار حاضر با توجه به حملات اخیر رژیم صهونیستی به جنوب سوریه و واکنش روسیه به این حملات، تلاش کرد تا این پرسش را مطرح کند که چرا روسها واکنش سیاسی و نظامی مؤثری در برابر این حملات نشان نمیدهند و سپس پاسخهای احتمالی خود را در قالب دو مقوله میل روسیه به تعامل با همه بازیگران و اثبات توانایی مدیریت منازعه، صورتبندی کرد. در انتها نیز برخی واکنشهای احتمالی آینده بازیگران مختلف بررسی شد. در این چارچوب، مهمترین پاسخ احتمالی میتواند تقویت حضور نظامی و بازسازی تجهیزات و سامانههای دفاعی سوریه در بخش جنوبی خاک این کشور از سوی ایران و متحدانش باشد.
منابع
[1]«نتانیاهو: ایران قدرتمندترین نیروی اسلامی است»، خبرگزاری فارس، منتشر شده در تاریخ 2 بهمن 1397، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.farsnews.com/news/13971102000188
[2] «وزارت دفاع روسیه: چهار نظامی سوری در حملات اسرائیل کشته شدند»، خبرگزاری ایرنا، منتشرشده در تاریخ 1 بهمن 1397، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://www.irna.ir/fa/News/83178382
[3] «گاهشمار جنگ داخلی سوریه؛ آنچه گذشت»، سایت یورونیوز، منتشرشده در تاریخ 15 مارس 2018، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://fa.euronews.com/2018/03/15/syrian-civil-war-7th-anniversary-chronology
[4] Israel strikes Iranian targets in Damascus after missile fired at Golan Height, CNN, published in 22 January 2019, Can be retrieved from the link below:
https://edition.cnn.com/2019/01/21/middleeast/israel-strikes-iran-targets-syria-intl/index.html
[5]»Are Russia, Iran engaged in tug of war over Syria?«, AL-MONITOR, published in 30 January 2019, Can be retrieved from the link below:
https://www.al-monitor.com/pulse/originals/2019/01/russia-iran-syria-rivalry.html
[6] برای نگاهی اجمالی به مسائل و تنشهای فیمابین ر.ک به: «روابط آمریکا و روسیه؛ مسائل و چشماندازها»، وبسایت اندیشکده راهبردی تبیین، منتشرشده در 24 اردیبهشت 97، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://tabyincenter.ir/26104/26104