اندیشکده راهبردی تبیین – اتحاد عربی-عبری تا به امروز در حکم رؤیایی بود که شرایط حاکم بر منطقه مسیر تحقق آن را سد کرده بود، اما به نظر میرسد که امروز رژیم صهیونیستی پس از پاشیدن بذر روابط با کشورهای عربی، در آستانه برپایی جشن اتحاد اقتصادی، امنیتی و استراتژیکی خود با اعراب قرار گرفته و به میزان قابل توجهی از حوزه بهبود روابط سیاسی جلو افتاده است. رژیم صهیونیستی به تدریج پرده از مهمترین پروژههای مشترک خود با برخی رژیمهای عربی کنار زده و به دنبال آغاز حرکت قطار خود بر ریل روابط با این کشورها از تلآویو تا ریاض و ابوظبی است. بیشترین خسارت و زیان ناشی از فصل جدید روابط عربی-صهیونیستی، متوجه قضیه فلسطین است. «اسرائیل کاتس» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در جریان دیدار خود از ابوظبی، طرح اتصال عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس به بندر حیفا از طریق خاک اردن و خط آهن موسوم به خط آهن صلح که هدف آن شکوفایی اقتصادی است را علنی کرد. مسیر تجاری کوتاه، ارزان و با امنیت بالا که مهمترین کارکرد آن کمک به اقتصاد کشورهاست. با علنی شدن این پروژه مشترک و همنشینی اعراب و رژیم صهیونیستی در نشست اقتصادی بحرین، روابط سری آنها جنبه عینی به خود گرفت. خط آهن صلح از بندر حیفا و به سمت بیسان در مرز سرزمینهای اشغالی سال 1948 با اردن کشیده شده و در ادامه از طریق پل «شیخ حسین» به اردن میرسد و سپس از آنجا به شهر «إربد» در شمال این کشور امتداد مییابد و در نهایت به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و عربستان منتهی میشود. وزیر ارتباطات رژیم صهیونیستی در سال 2016 اعلام کرد که با عملیاتی شدن این بخش از پروژه، خط آهن حجاز که 111 سال قبل در دوره عثمانی ساخته شد، مجددا بعد از 64 سال تعطیلی، احیا شده و فعالیت خود را با اتصال به شبکه ریلی فلسطین از سر میگیرد[1]. خط آهن عربی-صهیونیستی کشور اردن را به یک مرکز مواصلاتی تبدیل کرده و به مثابه یک پل زمینی دسترسی شهروندان کشورهای عربی به ساحل مدیترانه را تسهیل میکند. مقامات رژیم صهیونیستی امیدوارند که از طریق خط آهن صلح، یک دوره طلایی در روابط آنها با کشورهای عربی رقم بخورد، زیرا از این طریق مرزهای عربی را بدون درگیری و با رضایت حکام آنها درنوردیده و پس از ورود به ائتلافی امنیتی، استراتژیک و اقتصادی با اعراب، رؤیای خود در کسب پیروزهای بزرگ را محقق خواهند ساخت.
کشورهای عربی و در رأس آنها عربستان سعودی با توسعه یافته خواندن اقتصاد رژیم صهیونیستی بر لزوم توسعه روابط با این رژیم و تأمین مالی پروژه خط آهن به عنوان یک مسیر امن مواصلاتی و تسریع کننده همکاریها تأکید دارند. تلاش هماهنگ برای تلطیف فضای روابط اعراب-رژیم صهیونیستی، همکاری و همراهی برخی رژیمهای عربی با طرح موسوم به معامله قرن و رویکرد تبدیل رژیم صهیونیستی از دشمن تمامی اعراب به یک متحد مهم و به حاشیه راندن قضیه فلسطین، همگی در راستای طرح بزرگتر خاورمیانه جدید در حال پیگیری و اجراست. رژیم صهیونیستی با بهرهگیری از این پل سیاسی- اقتصادی تلاش دارد که خود را از انزوای فعلی در منطقه خارج و دیوار بلند عربی را که فلسطینیها با تکیه بر آن از قضیه خود دفاع میکردند فرو بریزد[2].
موانع اجرای طرح راهآهن
عدالت: عادیسازی روابط اعراب-رژیم صیونیستی یک مسئله فرمالیته نیست، بلکه در واقع سازگاری جهان عرب با اشغالگری و پذیرش امتیازات رژیم صیونیستی در خصوص زمین و جمعیت است. برای اولین بار «إبا ایبان» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در دهه 60 میلادی، هدف از عادی سازی را ایجاد روابط عادی با اعراب در تمامی سطوح و با دور زدن کلیت مسئله فلسطین توصیف کرد. نباید از نظر دور داشت که هدف رژیم صهیونیستی، عادیسازی بدون عدالت است که هم مهاجرت هر چه بیشتر یهودیان از طریق اشغال زمینهای فلسطینیان را تسهیل میکند و هم این عادیسازی فرمولی برای بیثباتی بیشتر در غرب آسیا، اردن و کشورهای اطراف آن خواهد بود. صلح رژیم صهیونیستی با مصر که در آن قضیه فلسطین نادیده گرفته شد، به توانمند شدن تلآویو برای گسترش شهرکسازی و یهودیسازی منجر شد. بنابراین هرگونه عادیسازی با رژیم صهیونیستی به معنای تداوم اشغالگری، ریشهکن کردن قضیه فلسطین، آوارگی فلسطینیان و رها کردن حقوق تاریخی و عدالت است[3].
رقابت: افزایش نفوذ اقتصادی چین در منطقه غرب آسیا، نگرانی هایی را برای آمریکا به وجود آورده و شواهد حاکی از آن است که واشنگتن درصدد منع متحدانش برای گسترش روابط با چینیهاست. یکی از عمدهترین راهبردهای چین در غرب آسیا و آفریقا، دسترسی به بنادر، آبراهها، تنگهها و خطوط حمل و نقل دریایی است که این امر واشنگتن را نگران کرده است. تلاش رژیم صهیونیستی برای تقویت روابط اقتصادی خود با چین به منظور قرارگیری بندر حیفا و خط آهن آن در پروژه کلان چینیها، نگرانی آمریکا از نفوذ چین در حیاط خلوت خود را در پی داشته است، به ویژه که چینیها مناقصه ساخت بندر جدید در حیفا را نیز برنده شدهاند. سرمایه گذاری عظیم چین در دریای مدیترانه و ساخت دو بندر چند میلیارد دلاری در نزدیکی مناطق بحرانی رژیم صهیونیستی، باعث افزایش نگرانی دولت آمریکا از تبعات این سرمایه گذاری و متأثر شدن روابط آتی تل آویو-واشنگتن شده است. مجلس سنای آمریکا در چارچوب پیشنویس قانون بودجه دفاعی سال 2020 نسبت به سرمایه گذاری های وسیع چینیها در بندر حیفا هشدار داده است. بند شماره ۱۲۸۹ پیشنویس این قانون میگوید، آمریکا به شدت نسبت به اجاره بندر حیفا به چین نگران است. به ویژه آنکه ناوگان ششم دریایی آمریکا در نزدیکی این منطقه مستقر بوده و واشنگتن در آینده برنامههایی برای استقرار نیروهای پیشرفته دریایی در بندر حیفا دارد. مقامات کاخ سفید نیز بارها در این زمینه به نتانیاهو هشدار داده و حتی تهدید به کاهش شدید همکاری امنیتی خود با رژیم صهیونیستی کردهاند[4]. علاوه بر رقابت چین و آمریکا، پروژه ریلی حیفا رقیب دیگری به نام خط آهن ایران-عراق-سوریه دارد که میتواند بهترین مسیر ممکن برای وصل شدن چین به مدیترانه باشد و چین نیز تفاهمنامهای را برای مشارکت در این پروژه امضا کرده است. انتظار میرود که خط آهن مزبور پس از عبور از سوریه، عراق، ایران، پاکستان و چند کشور دیگر به چین برسد. بنابراین رقابت چین و آمریکا از یکسو و رقابت برای قرارگیری در پروژه چینی «یک کمربند-یک راه» به عنوان دو مانع و چالش در مقابل خط آهن صلح عربی-صهیونیستی محسوب میشوند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
امنیت: در کنار مزایای اقتصادی-سیاسیِ خط آهن صلح برای رژیم صهیونیستی و کمک به خروج آن از انزوا، موانع و چالشهای امنیتی که این خط آهن با آن مواجه است را نیز باید در نظر گرفت. هر چند کشورهای عربی برای عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی تلاش کرده و گامهای مهمی برداشتهاند، اما تا کنون به غیر از اردن و مصر، دیگر کشورهای عربی هنوز رژیم صهیونیستی را به رسمیت نشناختهاند که این امر میتواند پیشرفت این پروژه را متوقف کرده یا با تأخیر اساسی مواجه سازد، چرا که گشودن کانالهای اقتصادی تا حدود زیادی تابع ایجاد روابط سیاسی و دیپلماتیک است[5]. رژیم صهیونیستی همچنین در سایه شرایط پیچیده حاکم بر غرب آسیا که اشغالگری این رژیم و آواره کردن مردم فلسطین و تهدید امنیت و ثبات منطقه نیز در شکلگیری آن نقش اساسی دارد، نگران حمله مسلحانه به این تأسیسات ریلی است. مخالفت ملتهای عربی با برپایی روابط سیاسی و دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی در نقش یک مانع بزرگ برای خط آهن مشترک عمل خواهد کرد که روند احداث خط آهن و توسعه روابط اقتصادی و تجاری با تلآویو را به مخاطره خواهد انداخت. البته مشکل اساسی به خود خط آهن مربوط میشود که در نقش یک چاقوی دو لبه عمل میکند. زیرا به کشورهای عربی این امکان را میدهد که در آینده و در صورت لزوم از آن به عنوان یک برگه فشار بر رژیم صهیونیستی استفاده کنند. با توجه به شرایط حاکم بر منطقه و احتمال تشدید فضای روابط اعراب و رژیم صهیونیستی، اختلال در کارکرد و فعالیت خط آهن مذکور میتواند به عنوان ابزار فشاری از سوی طرفین مورد استفاده قرار گیرد[6].
اهداف اقتصادی طرح
برخی از اهداف اقتصادی این طرح عبارتند از؛
- استفاده از خط آهن در نقل و انتقال کالا و مسافر میان بندر حیفا و کشورهای مختلف عربی در راستای عادیسازی روابط اعراب-رژیم صهیونیستی صورت میگیرد. این امر منافع فراوان اقتصادی برای رژیم صهیونیستی در بر خواهد داشت و بندر حیفا را از طریق دریای مدیترانه به یک خط استراتژیک بین کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و قاره اروپا بدل خواهد کرد. این امر میتواند باعث کاهش اهمیت و جایگاه کانال سوئز شود که دریای مدیترانه و دریای سرخ را به یکدیگر متصل میسازد.
- از دیگر مزایای اقتصادی این طرح برای رژیم صهیونیستی میتوان به کارآیی آن به عنوان یک ابزار فشار بر برخی کشورهای عربی به ویژه عراق نام برد. عراق وابستگی زیادی به واردات کالا از طریق اردن دارد و این خط آهن با عبور از اردن کلید تلآویو برای تهدید امنیت اقتصادی عراق و برخی از کشورهای عربی خواهد بود.
- ایجاد مسیرهای کوتاه تجاری در منطقه و دسترسی آسانِ رژیم صهیونیستی به منابع نفتی کشورهای عربی منطقه نیز یکی دیگر از مزایای اقتصادی خط آهن صلح ریلی برای این رژیم خواهد بود.
- درنوردیدن بازارهای عربی با حجم گستردهای از تولیدات رژیم صهیونیستی و بهرهگیری از اردن برای انتقال و توزیع کالا در بازار دیگر کشورهای عربی نیز از اهداف و مزایای اقتصادی خط آهن مشترک است.
- تقویت فعالیت بندر «جبل علی» در امارات از طریق شرکت بنادر دبی که هفتمین شرکت در زمینه مدیریت بنادر در سطح جهان محسوب میشود و اداره 78 بندر در 40 کشور جهان را بر عهده دارد نیز یکی از اهداف مهم و مزایای خط آهن صلح به شمار میرود.
- ادعای مقابله با مخاطرات اقتصادی و امنیتی ناشی از مدیریت ایران بر تنگه هرمز و رهایی اعراب و مشتریان آنها از مشکلات تروریسم و دزدی دریایی در تنگه بابالمندب نیز از فواید اقتصادی، سیاسی و امنیتی مطرح شده برای خط آهن مشترک عربی-صهیونیستی محسوب میشود.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
پیامدهای سیاسی اجرای طرح
خط آهن صلح از همان ابتدا به عنوان یک پل سیاسی- اقتصادی و بخشی از پروژه عادیسازی و علنیسازی روابط میان کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی یاد میشد. هدف رژیم صهیونیستی از علنیسازی این پروژه این است که روابط سیاسی خود با اعراب را رسمیت بخشیده و خود را به عنوان یک عضو پذیرفته شده در منطقه غرب آسیا معرفی کند. پروژه خط آهن و تأثیر آن در عادیسازی روابط «عربی-عبری» در کلیت خود کودتایی از سوی رژیمهای عربی بر ضد طرح موسوم به ابتکار عربی است که در نشست بیروت 2002 به تصویب رسید، طرحی که هرگونه عادیسازی با رژیم صهیونیستی را به تشکیل کشور فلسطین به پایتختی قدس شریف و خروج رژیم اشغالگر قدس از سرزمینهای سال 1967 منوط کرده بود. برخی از ناظران سیاسی عرب معتقدند که پروژه خط آهن در واقع عنوانی برای یکی از مراحل آتی معامله قرن خواهد بود که تضییع و دستاندازی بیشتر به حقوق ملی فلسطین را در پی دارد. اقدامات هدفمند ترامپ رئیس جمهور آمریکا در تصفیه قضیه فلسطین و نقش حمایتی وی از رژیم صهیونیستی در تغییر موازین و مقیاسهای پذیرفته شده در غرب آسیا را میتوان تشدید روند انحراف قطبنمای عربی از دشمنِ حقیقی اعراب یعنی رژیم صهیونیستی به سمت یک دشمنِ وهمی و ساخته آمریکا و رژیم صهیونیستی(ایران) دانست تا از این طریق توجیهات و دلایل لازم برای عادیسازی عربی فراهم شود. این در حالی است که ایران هیچ کشور عربی را تهدید نکرده است، اما رژیم صهیونیستی همواره فلسطین و حتی نظام عربی را با تمامی قضایا و فرهنگ آن مورد تهدید و تعرض قرار داده است. در حال حاضر رژیم صهیونیستی در قالب قراردادها و پروژههای مشترک تجاری و عمرانی تلاش دارد تا ضمن همراه کردن مواضع کشورهای عربی با خود، ایران را به عنوان خطر و تهدیدگر اصلی امنیت و ثبات منطقه معرفی کند که مقابله با این تهدید مستلزم همکاری اعراب با رژیم صهیونیستی است. دیدار مقامات و مسئولان رژیم صهیونیستی از مسقط، دوحه، ابوظبی و دبی و همزمانی آن با افزایش فشارها و تحریمها بر ایران و محور مقاومت نیز در راستای بازسازی ساختار دیپلماسی منطقهای با هدف تحقق عادیسازی روابط اعراب-رژیم صهیونیستی قابل بررسی و تحلیل است[7].
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
چالش خط آهن برای منافع منطقهای جمهوری اسلامی ایران
جدای از اهداف تجاری و عادیسازی روابط سیاسی عربی-عبری، یکی از اهداف عمده پروژه خط آهن صلح اعراب و رژیم صهیونیستی، دور زدن تنگه هرمز و کاهش اهمیت استراتژیک ایران است. از آنجا که مدیریت ایران بر تنگه هرمز و ضرورت عبور کشتیها و نفتکشها از این تنگه همواره برای کشورهای عربی و رقبای منطقهای ایران آزار دهنده بوده است، برنامهریزی رژیم صهیونیستی در تعیین مسیر خط آهن به گونهای بوده است که بتواند تا حد زیادی از اهمیت استراتژیک تنگه هرمز کاسته و با اتصال عربستان و دیگر کشورهای حاضر در مسیر به آبهای آزاد و تقویت بندر نفتی فجیره، عملا آنها را از تنگنای تنگه هرمز رها سازد. هدفگذاری برای صادرات نفت عربستان و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس به اروپا از طریق بندر بسیار مدرن حیفا در حاشیه مدیترانه که به هفت ترمینال مجهز شده است نیز در راستای دور زدن تنگه هرمز و رقابت با بندر استانبول ترکیه صورت میگیرد، زیرا بندر حیفا با توجه به موقعیت جغرافیایی بسیار نزدیکتر به کشورهای جنوب اروپا مانند ایتالیا، فرانسه و اسپانیا و امکان اتصال به بریتانیا، آلمان و کشورهای اسکاندیناوی از طریق مدیترانه، مسیری مناسب و مقرون به صرفهتر برای مبادلات تجاری محسوب میشود[8].
منابع
[1] – اسرائیل تدشن سکة القطار بین حیفا و بیسان، عرب48، 16/10/2016، قابل بررسی در پیوند زیر:
[2] – من حیفا للخلیج..الریاض و أبوظبی تحققان حلم إسرائیل بقطار للتطبیع، الخلیج اونلاین، 07/07/2019، قابل بررسی در پیوند زیر:
[3] – عادی سازی روابط اسرائیل و اعراب ایران را تضعیف نمیکند، مدار شرقی، 27 اسفند 1397، قابل بررسی در پیوند زیر:
https://madaresharghi.ir/عادیسازی-روابط-اسرائیل-و-اعراب،-ایرا
[4] – برآشفته شدن آمریکا از سرمایهگذاریهای کلان چین در بندر حیفا، ایرنا، 26 خرداد 1398، قابل بررسی در پیوند زیر:
https://www.irna.ir/news/83356500
[5] – قطار النطبیع بین “إسرائیل” والسعودیة، العالم، 28 ژانویه 2018، قابل بررسی در پیوند زیر:
https://www.alalamtv.net/news/3644301
[6] – خط سکة حدید بین تل أبیب و الریاض؛ الأبعاد و الأهداف، الوقت، 17/01/2018، قابل بررسی در پیوند زیر:
http://alwaght.com/ar/News/121964
[7] – یصب فی مشروعین آخرین.. أی علاقة تربط “قطار السلام” بصفقة القرن؟ النجاح الإخباری، 07/11/2018، قابل بررسی در پیوند زیر:
https://nn.ps/news/thqyqt-wtqryr/2018/11/07/169653
[8] -نقشه عربستان و اسرائیل برای تنگه هرمز، مشرق، 20 دیماه 1396، قابل بررسی در پیوند زیر:
https://www.mashreghnews.ir/news/819174
