اندیشکده راهبردی تبیین- محمود عباس، رئیس حکومت خودگردان فلسطین، 26 سپتامبر 2019 در سخنرانیاش در هفتاد و چهارمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل اعلام کرد که بلافاصله پس از پایان نشست مجمع عمومی سازمان ملل خواستار برگزاری انتخابات سراسری فلسطین است و از طرفهای بینالمللی میخواهد بر این انتخابات نظارت داشته باشند. او گفت هر طرفی که موجب عدم برگزاری انتخابات در زمان مقرر شود مسئولیت همه نتایج منفی عدم برگزاری را بر عهده خواهد داشت. ابومازن در این سخنرانی مدعی شد به دموکراسی ایمان دارد و برگزاری انتخابات در سال های 1996، 2005 و 2006 نشاندهنده این اعتقاد است. او جنبش حماس را مسئول عدم برگزاری انتخابات پس از سال 2007 توصیف کرد.[1] این گفتههای محمود عباس در مجمع عمومی سازمان ملل این تصور را در جامعه جهانی به وجود آورد که فلسطین در آستانه یک انتخابات جدید قرار گرفته است که میتواند منجر به تشکیل مجلس و کابینه جدید فلسطین شود. ابومازن در حالی در مجمع عمومی سازمان ملل از انتخابات سراسری سخن گفت که طی ماههای قبل از آن صرفا از برگزاری انتخابات مجلس قانونگذاری سخن گفته بود.[2]
سؤال اینجا است که ابومازن که از سال 2007 و پس از پیروزی حماس در انتخابات وقت، تا کنون از قدرتگیری دولت حماس جلوگیری کرده چقدر در برگزاری انتخابات جدی است و آیا حقیقتاً میخواهد این انتخابات برگزار شود؟ برگزاری این انتخابات به چه تمهیدات و مقدماتی نیاز دارد و چه چشماندازی برای آن وجود دارد؟ اگر این انتخابات برگزار شود آیا حمایت منطقهای و بینالمللی از این انتخابات صورت خواهد گرفت؟ و اینکه در صورت برگزاری انتخابات آن طور که ابومازن ادعا کرده است، آیا این انتخابات میتواند در کرانه باختری، نوار غزه و قدس برگزار شود؟
انتخابات در فلسطین
در فلسطین دو نوع انتخابات برگزار میشود: انتخابات سراسری و انتخابات محلی.[3] انتخابات سراسری به انتخاباتی گفته میشود که در سراسر فلسطین به طور عمومی برگزار میشود و در آن همه فلسطینیانی که واجد شرایط رأی دادن باشند شرکت میکنند. این انتخابات شامل انتخابات ریاست حکومت خودگردان و مجلس (یا شورای) قانونگذاری فلسطین میشود. در این دو انتخابات-که به طور مجزا برگزار میشوند- همه فلسطینیهای داخل و خارج فلسطین شرکت میکنند و یکبار به نامزدهای ریاست حکومت خودگردان رأی میدهند و یکبار هم نمایندگان مجلس قانونگذاری فلسطین را انتخاب میکنند. انتخابات محلی، انتخاباتی است که اهالی هر منطقه برای انتخاب شوراهای محلی منطقهشان در آن شرکت میکنند و برای هر منطقه یک شورای محلی انتخاب میشود تا امور منطقه را اداره کند. آنچه ابومازن در سخنان خود به آن اشاره کرد، انتخابات سراسری بود. لذا شامل انتخابات محلی نمیشود.
نظام انتخاباتی فلسطین
در حال حاضر نظام انتخاباتی فلسطین، نظام فهرستهای انتخاباتی است. این نظام براساس قانون انتخابات سال 2007 [4]تعریف شده است. براساس این نظام، هر یک از احزاب و گروههای فلسطینی یک فهرست از نامزدهای خود را برای حضور در انتخابات معرفی میکند. مردم کل فلسطین در انتخابات شرکت کرده و هر کس میتواند به یک فهرست رأی بدهد. در پایان رأیگیری هر حزبی که تعداد آراء بیشتری را به دست آورده باشد به تناسب درصدی که از کل آراء به دست آورده به همان میزان اعضای فهرستی که معرفی کرده، صاحب کرسی مجلس خواهند شد.[5] مثلا اگر یک حزب فهرستی 40 نفره ارائه کرده باشد و در انتخابات، 25% از کل آراء را به دست بیاورد. 25% از فهرست این حزب ( درمثال مذکور 10 نفر) صاحب کرسی خواهند شد. رئیس حکومت خودگردان برای یک دوره 4 ساله انتخاب میشود و بیش از دو دوره متوالی نمیتواند ریاستش تکرار شود. نمایندگان مجلس نیز برای یک دوره 4 ساله انتخاب میشوند.
پیش از این طبق قانون انتخابات سال1995، نظام انتخاباتی براساس اکثریت آراء دوایر انتخابی بود. کل فلسطین به 16 دایره انتخاباتی تقسیم میشد و هرکس در هر دایره انتخاباتی اکثریت را به دست میآورد، وارد مجلس میشد. سال 2005 قانون انتخابات فلسطین تغییر کرد و نظام انتخاباتی تلفیقی از نظام اکثریتی و فهرستها شد. قانون انتخابات سال 2007، نظام انتخاباتی را به نظام فهرستهای انتخاباتی تغییر داد.[6]
سابقه برگزاری انتخابات سراسری
انتخابات سراسری برای انتخاب رئیس حکومت خودگردان و اعضای مجلس (یا شورای) قانونگذاری اولین بار در سال 1996 برگزار شد. در پی توافقنامه اسلو در سال 1993 و پس از آن ورود یاسر عرفات و اعضای سازمان آزادی بخش فلسطین به نوار غزه، حکومت خودگردان تأسیس شد تا به عنوان حاکمیتی موقت، امور فلسطینیان ساکن کرانه باختری و نوار غزه را اداره کند.
پس از تأسیس حکومت خودگردان، سال 1996 اولین انتخابات ریاست حکومت خودگردان و مجلس قانونگذاری فلسطین برگزار شد. در این انتخابات یاسر عرفات با 87.28% آراء ، رئیس حکومت خودگردان شد و تا زمان مرگش در سال 2004 در این سمت باقی بود. در همین سال انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین نیز برگزار شد و جنبش فتح با کسب 50 کرسی از 88 کرسی مجلس، اکثریت کرسیها را به دست آورد و مسئول تشکیل دولت شد. احمد قریع به عنوان نخستوزیر، دولت را تشکیل داد و پس از آن محمود عباس قبل از فوت یاسر عرفات به این پست رسید. [7]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
در انتخابات ریاست حکومت خودگردان در سال 2005، محمود عباس با 62.52% آراء به ریاست حکومت خودگردان رسید و فهرست «التغییر و الاصلاح» وابسته به جنبش حماس با کسب 74 کرسی از مجموع 132 کرسی مجلس توانست اکثریت کرسیهای مجلس را به دست آورده[8] و اسماعیل هنیه به عنوان رئیس این فهرست مسئول تشکیل دولت شد که با کارشکنیهای جنبش فتح، منجر به جدایی نوار غزه از کرانه باختری گردید و دو دولت در نوار غزه و کرانه باختری به وجود آمد.
عدم برگزاری انتخابات از سال 2006
پس از مانع تراشیهای جنبش فتح که با کمک آمریکاییها صورت گرفت، تلاش شد دولت حماس را از اهرمهای قدرت محروم سازند. این فرآیند به درگیریهای شدیدی بین جنبش فتح و حماس در نوار غزه شد. ابومازن بلافاصله پس از پیروزی حماس دستور داد اعضای فتح در آخرین جلسات مجلس قانونگذاری، ریاست دستگاههای امنیتی را از وزارت کشور حکومت خودگردان و شخص نخستوزیر به ریاست حکومت خودگردان منتقل کردند.
اسماعیل هنیه در 20 فوریه 2006 به ریاست دولت رسید اما با کارشکنیهای فتح کاری از پیش نمیبرد. هنگامی که مقر دستگاه امنیتی حکومت خودگردان به دستورات هنیه گوش نمیداد، دستگاه امنیتی مستقلی که از نیروهای گردانهای عزالدین قسام شکل گرفته بود تمامی مقرهای دستگاه امنیتی حکومت خودگردان را تصرف کرد و نیروهای حامی ابومازن از غزه گریختند. بدین شکل جنبش حماس براساس دولتی که به ریاست اسماعیل هنیه تشکیل داده بود، حاکمیت نوار غزه را در اختیار گرفت.
در 14 ژوئن 2007 محمود عباس اسماعیل هنیه را از پست نخستوزیری عزل کرد اما هنیه این اقدام ابومازن را غیرقانونی توصیف کرده، اعلام کرد در پست خود باقی خواهد ماند. هنیه از این زمان تا سال 2013 که خودش برای تشکیل دولت وفاق ملی اقدام به انحلال دولتش کرد نخستوزیر دولتی بود که فقط بر نوار غزه حاکمیت داشت.
محمود عباس 15 ژوئن، سلام فیاض، وزیر مستعفی دولت خودش در دوران یاسر عرفات را مسئول تشکیل دولت فوقالعاده کرد. دولتی که تنها با دستور رئیس حکومت خودگردان و بدون دریافت رأی اعتماد از مجلس قانونگذاری تشکیل شده بود. این دولت با تغییر رئیس تا زمان تشکیل دولت وفاق ملی در سال 2013 روی کار بود. دولتی که تنها در کرانه باختری حاکمیت داشت و قانوناً از مشروعیت آراء مردم برخوردار نبود.
آشتی ملی فلسطین و انتخابات سراسری فلسطین
تشکیل دو دولت در کرانه باختری و نوار غزه موجب شد پروندهای در فلسطین با عنوان «آشتی ملی فلسطین» باز شود. این پرونده در حقیقت تلاش مصر برای ایجاد آشتی بین دو طرف بود. سابقه آشتی ملی فلسطین به تأسیس حکومت خودگردان در بدو ورود به فلسطین باز میگردد. هنگامی که محمد دحلان تلاش میکرد با پوشش دستگاه امنیتی حکومت خودگردان، مقاومت را در نوار غزه و کرانه باختری سرکوب کند. این پرونده در سال 2005 که اختلافات اوج میگرفت در قالب یک سند ارائه شد. این سند را مصر ارائه کرد و همین سند پایه آشتی ملی فلسطین شد.
آشتی ملی فلسطین در حقیقت در تلاش است تا با ایجاد نقاط مشترک بین دو جنبش فتح و حماس، یک دولت وحدت ملی ایجاد کند اما امکان آن تا امروز فراهم نشده است. مهمترین دلیل عدم توفیق پرونده آشتی ملی فلسطین تفاوتهای بنیادین بین فتح و حماس است. فتح به دنبال سازش و حماس به دنبال مقاومت است به همین دلیل امکان ایجاد تفاهم بین آنها وجود ندارد.
در پرونده آشتی ملی فلسطین پروندههای مختلفی وجود دارد که طی سالهای گذشته مورد بررسی قرار گرفته است یکی از این پروندهها پرونده انتخابات است که هیچگاه به نتیجه نرسیده است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
پیشنیازهای برگزاری انتخابات
برگزاری انتخابات به مقدمات و پیشنیازهایی بستگی دارد که فراهم شدن آنها ضروری است.
- اهتمام برای برگزاری انتخابات در کرانه باختری و نوار غزه
یکی از لوازم اولیه برگزاری انتخابات یکی شدن نوار غزه و کرانه باختری است. یعنی هر دو منطقه به نوعی خود را آماده برگزاری انتخابات کنند. در حال حاضر حکومت خودگردان خواستار آن است که حاکمیت غزه را در اختیار داشته باشد اما حماس نیز اجازه نمیدهد حکومت خودگردان با ورود به نوار غزه مقاومت را به سازش بدل سازد. لذا امکان برگزاری انتخابات در نوارغزه در زمانی که حماس اجازه فعالیت مستقل به کمیته مرکزی انتخابات حکومت خودگردان در نوارغزه نمیدهد فراهم نیست.
- آزادی حضور در انتخابات
برای برگزاری انتخابات لازم است تمامی کسانی که شرایط حضور در انتخابات را دارند بتوانند آزادانه در این انتخابات شرکت کنند. اما در حال حاضر حکومت خودگردان اجازه ورود اعضای حماس و گروه های مقاومت به انتخابات را نمیدهد. از سوی دیگر بسیاری از نمایندگان فراکسیون حماس در زندانهای دستگاه امنیتی حکومت خودگردان به سر میبرند و حماس خواستار آن است که پیش از برگزاری هر انتخاباتی این زندانیان آزاد شوند. این مسئله تحت عنوان «پرونده زندانیان سیاسی» یکی از بن بستهای پرونده آشتی ملی است.
افق انتخابات
براساس دادههای فوق و اختلافاتی که در آشتی ملی فلسطین وجود دارد میتوان گفت افق روشنی برای انتخابات سراسری فلسطین وجود ندارد. چرا که اختلاف و تضاد ماهوی بین دو جنبش فتح و حماس موجب شده این انتخابات تا کنون برگزار نشود. براساس نظرسنجیهایی که به طور دورهای برگزار میشود جنبش حماس هنوز از فتح بالاتر است و تا زمانی که اینگونه باشد حکومت خودگردان انتخابات را برگزار نخواهد کرد چرا که همچون سال 2006 قدرت سیاسی را از دست خواهد داد. و این مسئله خط قرمز صهیونیستها و آمریکاییهاست و آنها به حکومت خودگردان اجازه نخواهند داد بگذارد گروههای مقاومت قدرت سیاسی و قانونی را در فلسطین به دست آورند.
جدیت ابومازن
با توجه به افق مبهم انتخابات فلسطین میتوان گفت ابومازن در برگزاری این انتخابات چندان جدی نیست و مطرح کردن آن همانگونه که در سخنرانی مجمع عمومی هم مطرح کرد تنها برای انداختن مسئولیت عدم برگزاری انتخابات بر دوش حماس و گروههای مقاومت بوده است که به طور ضمنی به آنها اشاره کرده است.
هدف نهایی ابومازن
براساس اخباری که 2 هفته پس از سخنان ابومازن در رسانههای فلسطینی منتشر شده، ابومازن قصد دارد انتخابات سراسری را با الگو گرفتن از انتخابات قبرس، تنها در کرانه باختری برگزار کند. در قبرس انتخابات تنها در بخش یونانی قبرس برگزار میشود اما نتایج آن در تمام قبرس اجرا میشود. این سخنان را احمد مجدلانی در سخنانی که در نشست کمیتهی اجرایی ساف برگزار شد ارائه کرده است.[9]
ابومازن سابقه این اقدام را دارد، او در سال 2014 انتخابات شوراهای محلی و شهرداریها را تنها در کرانه باختری برگزار کرد. سال 2018 با انحلال مجلس قانونگذاری فلسطین، انتخابات شورای ملی (مجلس الوطنی) فلسطین را در کرانه باختری برگزار کرد و آن را جایگزین مجلس قانونگذاری کرد. حالا هم نوبت انتخابات ریاست حکومت خودگردان و مجلس قانونگذاری فلسطین است.
حمایتهای منطقهای و بینالمللی
پیش از مطرح شدن «معامله قرن» تمامی غربیها از جمله اتحادیه اروپا و ایالات متحده با برگزاری انتخابات سراسری موافقت میکردند. اما با ارائه معامله قرن و اختلافاتی که بر سر آن به وجود آمده است. آمریکاییها و حامیان یهودی صهیونیستها با آن مخالفت خواهند کرد چرا که برگزاری انتخابات سراسری به معنای تأسیس کشور مستقل فلسطین است و آنها با آن مخالفاند. اما سایر طرفهای بینالمللی مثل اروپا، روسیه و کشورهای آسیای غربی که خواستار اجرای طرح دو دولت هستند با آن موافق هستند و از آن حمایت خواهند کرد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
برگزاری انتخابات در قدس
در انتخابات سالهای 1996 و 2005 و 2006 فلسطینیان قدس در انتخابات شرکت کردند اما صهیونیستها اعلام کردهاند اجازه برگزاری انتخابات فلسطینی در قدس شرقی را نخواهند داد. آخرین انتخابات سال 2016 شهرداریها نیز تنها در حومه و نقاط اطراف شهر قدس برگزار شد. به نظر میرسد اگر انتخاباتی هم برگزار شود به دلیل ممانعت و عدم اجازه صهیونیستها در شهر قدس برگزار نشود.
جمع بندی
برگزاری انتخابات سراسری در فلسطین به دلیل اختلافات ریشهای بین جنبشهای فتح و حماس و تفاوت دیدگاه مقاومت و سازش امکان پذیر نیست. و ابومازن با علم به این مسئله دم از انتخابات زده است. او به دنبال اتهام زدن به حماس و گروههای مقاومت و برگزاری انتخابات یک طرفه در کرانه باختری و تعمیم نتایج آن به کل فلسطین از جمله نوار غزه است.
از وجه دوم به دلیل آنکه صهیونیستها به دنبال معامله قرن هستند و طرح دو دولت را کنار گذاشتهاند اجازه برگزاری این انتخابات را به فلسطینیها نخواهند داد. از آنجا که بدون هماهنگی صهیونیستها حکومت خودگردان نخواهد توانست این کار را انجام دهد باید گفت امکان برگزاری این انتخابات تقریبا محال است. مگر آنکه دولتی در رژیم صهیونیستی روی کار آید که به طرح دو دولتی اعتقاد داشته باشد. به نظر میرسد با شکستهایی که نتانیاهو اخیرا در انتخابات رژیم صهیونیستی متحمل شده است ابومازن به این گزینه امیدوار شده است.
منابع
[1] الرئيس الفلسطيني محمود عبّاس: سنجري انتخابات عامّة وأدعو الأمم المتحدة وجهات دولية للإشراف عليها، الأخبار الأمم المتحدة،9/10/2019 فی:
https://news.un.org/ar/story/2019/09/1040402
[2] داوود عبدالرؤوف، الانتخابات الفلسطينية.. دعوات يواجهها تعنت حماس ورفض إسرائيل، العين الإخبارية، 27/9/2019، في:
https://al-ain.com/article/palestinian-elections-hamas-israel
[3] قوانین الانتخابات ، موقع لجنة الانتخابات المرکزية، فی:
http://www.elections.ps/tabid/667/language/ar-PS/Default.aspx
[4] قرار بقانون لسنة 2007 بشأن الانتخابات العامة، موقع لجنة الانتخابات المرکزية، في:
http://www.elections.ps/Portals/30/pdf/GeneralElectionsElection_Law_Decree2007_AR.pdf
[5] قانون الانتخابات العامة، موقع لجنة الانتخابات المرکزية، في:
http://www.elections.ps/tabid/820/language/ar-PS/Default.aspx
[6] النظام الانتخابي للانتخابات العامة، موقع لجنة الانتخابات المرکزية، في:
http://www.elections.ps/tabid/670/language/ar-PS/Default.aspx#2
[7] الديمقراطية في فلسطين – الانتخابات الفلسطينية العامة لرئيس السلطة الوطنية الفلسطينية و أعضاء المجلس التشريعي 1996، موقع لجنةالانتخابات المرکزية، في:
http://www.elections.ps/Portals/30/pdf/ElectionsReport1996-full2.pdf
[8] التوزيع النهائي لمقاعد المجلس التشريعي، موقع لجنةالانتخابات المرکزية، في:
http://www.elections.ps/Portals/30/pdf/PLC2006-ResultsFinalDistributionOfPLCSeats_AR.pdf
[9] مخطط لقيادة “فتح” باستبعاد غزة من الانتخابات.. هذه تفاصيله، فلسطين الآن، 20/10/2019، فی:
https://paltimesps.ps/post/239185