اندیشکده راهبردی تبیین- کشور روسیه به دلیل برتریهای نظامی و سیاسی در آسیا و شرق اروپا، قدرت مهمی به شمار میرود. این کشور در سال گذشته با تبعات کرونا بهویژه در حوزه اقتصادی درگیر بود. کاهش قیمت نفت، مسأله جدی برای اقتصاد رانتیر روسیه محسوب میشود. در ابعاد دیپلماتیک، روسیه در رو.ند توسعه نفوذ منطقهایاش در چهار مورد کوشید. در دو پرونده در حوزه پیرامونی نزدیک یعنی بلاروس و قرهباغ تلاش نمود تا ضمن حفظ متحدانش به آنها گوشزد کند که چشم دوختن به غرب حاصلی برای آنان در پی نخواهد داشت. در دو پرونده سوریه و لیبی نیز در تقابل با آمریکا، اروپا و همچنین ترکیه، در یکی در همراهی با دولت مستقر و در دیگری علیه آن گام برداشت. در حوزه بینالمللی نیز رویدادهای تنشآلودی با غرب مانند اتهامها نسبت به مداخلاتش در انتخابات آمریکا و مجادله با برخی دولتهای اروپا در پروندههای حقوقبشری بهویژه در مورد ناوالنی مد نظر بوده است.
بلاروس
اعلام پیروزی الکساندر لوکاشنکو در انتخابات ریاستجمهوری بلاروس در مرداد ۱۳۹۹ با موجی از اعتراضهای خیابانی با ادعای تقلب در انتخابات روبرو شد. روابط روسیه با بلاروس مدتی قبل از انتخابات به دلیل اختلاف بر سر قیمت نفت صادراتی مسکو به مینسک، دچار تنش بود. این تنش با بازداشت ۳۰ عضو یک شرکت امنیتی خصوصی روسی به نام واگنر توسط دولت بلاروس تشدید شد که لوکانشنکو مدعی شد قصد داشتهاند علیه او در جریان انتخابات مداخله کنند. او که از ۲۰۰۴ به بهانههای حقوقبشری تحت تحریمهای اتحادیه اروپا قرار گرفته بود؛ از ۲۰۱۳ درصدد بهبود روابط با غرب برآمد که به لغو تحریمهای مالی اتحادیه اروپا در ۲۰۱۶ و بازگشایی سفارت آمریکا در ۲۰۱۹ انجامید. اما ادعای تقلب در انتخابات و تداوم اعتراضهای خیابانی، اتحادیه اروپا را بار دیگر در تقابل با لوکاشنکو قرار داد[۱]. مسکو در ساعات ابتدایی پیروزی لوکاشنکو را تبریک گفت ولی موضعی له یا علیه مخالفانش اتخاذ نکرد. زیرا احتمالاً گمان داشت این منازعه بدون دخالت غرب پایان خواهد یافت، به خصوص که لزوماً جناحهای مخالف لوکاشنکو نیز غربگرا و مخالف مسکو نبودهاند و روسیه نیز دلیلی نمیدید که به دولتی منفور در چشم معترضان بدل شود. ولی سفر «سوتلانا تیخانوفسکایا» نامزد رقیب به لیتوانی، تحریم بلاروس از سوی اتحادیه اروپا و کشف ارتباط «شورای هماهنگی مخالفان» با اوکراین، سبب شد روسیه به حمایت از لوکاشنکو بپردازد. زیرا بلاروس به دلیل شباهت فرهنگی و زبانی، بیش از دیگر همسایگان روسیه برای این کشور اهمیت دارد. بلاروس علاوه بر اهمیت سیاسی، اهمیت اقتصادی بالایی نیز برای روسیه دارد. زیرا از آن برای دور زدن برخی تحریمهای غرب بهره میبرد. همچنین با سرمایهگذاری در حوزه نفت و گاز این کشور، اهرمهای فشار بیشتری در برابر اروپا به دست میآورد. در نهایت پوتین به دولت بلاروس تضمین داد که امنیت مرزی آن را تأمین میکند و همچنین پیشنهادهایی برای کمک جهت جبران کسری بودجه این دولت ارائه داد. لاوروف نیز بیان داشت که از فرآیندی درونی و نه تحمیلی از خارج برای گفتوگوی مخالفان و دولت استقبال میکند.
قرهباغ
مهرماه ۱۳۹۹ بار دیگر بحران قرهباغ میان آذربایجان و ارمنستان به درگیری نظامی انجامید و این بار نیروهای نظامی باکو با حمایت آنکارا توانستند بخشهای مهمی را آزاد سازند. مسکو که از متحدان سنتی ایروان محسوب میشود، این بار مقداری صبر کرد و پس از شکستهای متوالی نیروهای ارمنستان به مثابه میانجیگر وارد شده و در تدوین طرحی که بر حضور نیروهای روسیه به مثابه حافظ صلح تأکید داشت، به ایفای نقش پرداخت. روسیه به دلیل آنکه خود را وارث اتحاد جماهیر شوروی قلمداد میکند، نمیخواست که با جانبداری از یکی از دو جمهوریهای بازمانده از دولت پیشین، هژمونی منطقهای خود در محدوده قفقاز را خدشهدار سازد[۲]. در عین حال به دلیل رویکردهای غربگرایانه پاشینیان از ۲۰۱۸ که در چینش کابینه وی و دعوت از دارونعجماوغلو، کارشناس مشهور آمریکایی برای ساماندهی امور اقتصادی، نمود یافت؛ روسیه را از وی دور ساخت. مسکو که پیشتر در جریان صدور قطعنامههای پیشین شورای امنیت، پذیرفته بود که مسئله در چارچوب گروه مینسک حلوفصل شود، این بار در روند گسترش عمق راهبردیاش در ژئوپلتیک قفقاز، مستقل از غرب ورود کرده و حتی در مخالفت ضمنی با گروه مینسک، همراهی نسبی با ترکیه داشت. بنابراین درباره ارمنستان نیز مانند بلاروس، پس از مدتی ورود کرد تا این دو متحد دریابند که نهایتاً این روسیه است که پشتیبانی اصلی آنان میباشد و غرب تکیهگاه محکمی برایشان نخواهد بود.
سوریه
مسکو از ۲۰۱۵ با ورود نظامی به بحران سوریه از دولت مستقر به ریاست بشاراسد به حمایت پرداخت. توسعه موقعیت این کشور در حوزه دریای مدیترانه و دسترسی به آبهای آزاد و همچنین جلوگیری از استقرار متحدان آمریکا در منطقه از مهمترین دلایل اقتصادی و سیاسی روسیه برای ورود به این بحران بود. روسیه نهفقط در حوزه نظامی ارتش سوریه را در تسلط بر تمامیت ارضی این کشور یاری کرد که با تماس با برخی گروههای سیاسی مخالف دولت تلاش نمود بُعد دیپلماتیک قویتری از خود در سطح منطقه به نمایش بگذارد. برگزاری جلسات کمیته قانون اساسی با پشتیبانی مسکو در تابستان ۱۳۹۹ مهمترین نمود این اقدامها بود. تداوم مذاکرات آستانه در طول سال که آخرین جلسات آن در بهمن ۱۳۹۹ برگزار شد نیز، نمود دیگری از اقدامهای دیپلماتیک روسیه برای مدیریت بحران سوریه بود. در عین حال که در عرصه میدانی، وضعیت نسبتاً آرام بوده و پس از عملیات موسوم به «سحر ادلب» در زمستان ۱۳۹۸ که به آزادسازی بخشهایی از این استان مهم انجامید، جز درگیریهای پراکنده میان برخی نیروهای روسیه و ترکیه و برخی حملات انتحاری علیه کاروانهای روسیه، منازعه جدی مشاهده نشد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
لیبی
لیبی پس از سقوط قذافی شاهد نبرد داخلی خونباری بود. از ۲۰۱۴ خلیفه حفتر از فرماندهان نظامی ارتش در برابر دولت مستقر به ریاست فائزالسراج ایستاد و از ۲۰۱۹ بخشهای مهمی از مناطق نفتخیز جنوب لیبی را به تصرف خود درآورد. ترکیه و قطر از دولت سراج که گرایشهای اخوانی در آن بروز دارد، حمایت کردند و در مقابل، مصر، عربستان و امارات به حمایت از حفتر برخاستند. روسیه نیز از مداخله در لیبی سه هدف اصلی را در پی دارد: بازیابی جایگاه بینالمللی این دولت به عنوان بازیگری که برای حل مسائل باید به آن رجوع کرد؛ توسعه نفوذ در ژئوپلتیک دریای مدیترانه که منافع اقتصادی چشمگیری در حوزه انرژی دارد و سرانجام حفظ لیبی در دایره متحدان روسیه که از دیرباز در این شمول میگنجید[۳]. در عین حال حمایت از حفتر برای روسیه، برخلاف دیگر حامیانش، بیش از سویههای ایدئولوژیک، از رویکردی عملگرایانه برمیخیزد. مخالفت با دولت مورد حمایت آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و افزایش سطح تعامل با کشورهای حاشیه خلیج فارس از این دلایل است. بهواسطه همین رویکرد عملگرایانه بوده که در شهریور ۱۳۹۹ پس از حمایت نظامی آنکارا از طرابلس و جلوگیری از سقوط پایتخت توسط حفتر، روسیه درصدد توافق با ترکیه برآمد که هر دو درصدد ثبات در لیبی برای کسب منافع اقتصادی و همچنین مخالفت با گسترش نفوذ غرب در این کشور هستند.
همکاریها با چین
تقویت روند روابط دوجانبه با چین به عنوان دو عضو دائم شورای امنیت، بُعد دیگری از سیاست خارجی مسکو در سال گذشته بود که به واسطه رقابت هر دو با ایالات متحده در ابعاد نظامی و اقتصادی، اهمیت دارد. دو کشور که چندین سند همکاری در خصوص انتقال فناوریهای نسل نوی اینترنت، تجارت الکترونیک، برنامه هستهای و حوزه کشاورزی به امضا رسانده بودند، در سال گذشته گفتگوهایی پیرامون انتقال انرژی از جمله احداث خطوط لوله گاز و انرژیهای برق و زغال سنگ نیز به انجام رساندند[۴]. فروش تسلیحات از جانب روسیه به چین، توسعه همکاریهای مشترک در تولید تسلیحات جدید، همکاریها در خصوص فروش نفت روسیه به چین و همچنین انتقال فناوریهای هستهای، از مهمترین مواردی است که نگرانیهای تصمیمگیران ایالات متحده را برمیانگیزد.
انتخابات آمریکا
از مهمترین رویدادهای سیاست خارجی روسیه در سال گذشته، برگزاری انتخابات آمریکا بوده است. در اردیبهشت ۱۳۹۹، کمیته اطلاعات سنای آمریکا گزارش جامعه اطلاعاتی این کشور مبتنی بر ادعای مداخله روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ ایالات متحده به نفع کمپین ترامپ را تأیید کرد. بدینترتیب یکی از محورهای انتقادی کمپین تبلیغاتی دموکراتها علیه روسیه، احتمال مداخله مجدد مسکو در انتخابات آمریکا بود. این ادعا نهفقط از سوی دموکراتها بلکه از سوی برخی دولتمردان نیز تأیید شد. بهگونهای که رییس افبیآی و مدیر امنیت ملی آمریکا در نشست مشترکی در مهر ۱۳۹۹ هشدار دادند که ایران و روسیه در شبکههای اجتماعی درصدد عملیات روانی علیه رأیدهندگان آمریکایی هستند. ادعاهایی که همواره از سوی کرملین تکذیب شد. این رویداد را با توجه به مزیت نسبی ترامپ بر بایدن برای روسیه میتوان درک کرد. بهواقع فارغ از صحتوسقم این ادعا، روابط شخصی نسبتاً مساعد ترامپ با پوتین و همچنین سیاست خارجی «اول آمریکا»ی کاخ سفید که راه را بر توسعهطلبیهای مسکو در رقابت با ناتو در اروپا، هموار میکرد؛ بهوضوح نشان میداد مطلوبیت مسکو پیروزی ترامپ میباشد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
مسئله ناوالنی
الکسیناوالنی از رهبران اعتراضهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲ علیه پوتین، در مرداد ۱۳۹۹ مسموم شد و سپس برای مداوا به آلمان منتقل شد. دولتهای غربی، کرملین را به دسیسه برای قتل وی متهم کردند. ادعایی که از سوی روسیه تکذیب شد. با این حال ناوالنی با بازگشت به مسکو در دی ۱۳۹۹، بار دیگر آتش تنش را در این کشور شعلهور کرد. وی بلافاصله بازداشت و محاکمه شد. حامیان وی اعتراضهای خیابانی را سامان دادند و اتحادیه اروپا در کنار آمریکا خواستار آزادی وی شدند. به نظر میرسد در شرایطی که خروج ناوالنی از روسیه و حضورش در آلمان، سبب فروکاستن تنشها و آرامش در کشور شده بود و دولت روسیه نیز اصراری بر بازگشت وی و محاکمهاش نداشت، میتوان احتمال دخالت دولتهای غربی در ترغیب وی به بازگشت به مسکو و تنشآفرینی در جامعه روسیه را محتمل دانست. زیرا از یکسو مستمسک خوبی برای ایجاد پروندههای بهاصطلاح نقض حقوق بشر در روسیه خواهد بود و از سوی دیگر سبب میشود دولت پوتین چندصباحی به مدیریت بحرانهای داخلی مشغول شود.
نتیجهگیری
مهمترین متغیر در دورنمای کوتاهمدت سیاست خارجی روسیه، تغییر دولت در آمریکاست. تیم سیاست خارجی بایدن در عین رویکرد تعاملی در حوزههایی مانند «عدم اشاعه تسلیحات هستهای» با روسیه که آن را در تمدید توافق «استارت جدید» نمود یافته، در حوزههای حقوقبشری و سیاستهای منطقهای مسکو در شرق اروپا، رویکرد تقابلجویانهتری اتخاذ خواهد کرد. به طوری که کامالا هریس بر ضرورت بازپسگیری شبهجزیره کریمه تأکید داشته است. به نظر میرسد پروندههای حقوقبشری و برنامه منطقهای روسیه در شرق اروپا از جمله بحران اوکراین از جمله مسائلی باشند که به سیاستهای تهاجمی آمریکا علیه روسیه شکل دهند و روسیه نیز با توسعه برنامه موشکیاش و عمق راهبردیاش در منطقه به آن پاسخ گوید. در عین حال که بر تقویت همکاریهایش با چین بیفزاید.
در سال گذشته مقالات زیر درباره روسیه در اندیشکده تبیین منتشر شدهاند:
سازگاری و ناسازگاری منافع روسیه و ترکیه، فرصتها و چالشهای ایران؛ شعیب بهمن
نگاه به شرق، راهبرد زمانه انتقال قدرت از آتلانتیک به پاسیفیک؛ عماد هلالات
فرصتهای ایران در تقویت ائتلاف راهبردی چین و روسیه؛ شعیب بهمن
توافق ترکیه و روسیه برای آتشبس در لیبی، اهداف و پیامدها؛ سید محمود حسینی
اعتراضات در بلاروس، تقابل ژئوپلتیک اروپا و روسیه؛ محمودرضا قاضیرهبر
ترکیه-یونان، منازعه در مدیترانه شرقی؛ محمد بذلیخطیبی
مطلوبیتهای روسیه، ترکیه و ایران در بحران قرهباغ؛ احسان کیانی
منابع
[۱] محمودرضا رهبرقاضی، اعتراضات در بلاروس، تقابل ژئوپلتیک اروپا و روسیه، اندیشکده راهبردی تبیین، ۳۱ شهریور ۱۳۹۹، قابل دسترسی در
[۲] احسان کیانی، مطلوبیتهای روسیه، ترکیه و ایران در بحران قرهباغ، اندیشکده راهبردی تبیین، ۲۱ مهر ۱۳۹۹، قابل دسترسی در
[۳] سید محمود حسینی، توافق ترکیه و روسیه برای آتشبس در لیبی، اندیشکده راهبردی تبیین، ۲۹ شهریور ۱۳۹۹، قابل دسترسی در
توافق ترکیه و روسیه برای آتش بس در لیبی: اهداف و پیامدها (بخش اول)
[۴] شعیب بهمن، فرصتهای ایران در تقویت ائتلاف راهبردی چین و روسیه، اندیشکده راهبردی تبیین، ۱۹ شهریور ۱۳۹۹، قابل دسترسی در