ترکیه پسا غربی اردوغان

هرچند آمریکا دیگر نمی تواند جریانِ تاریخ را عوض کرده و بار دیگر ترکیه را به اردوگاه غرب و اروپا بازگرداند ولی واشنگتن همچنان قادر است روابطی اثرگذار با ترکیه ای که وارد عصرِ پسا غربی شده است برقرار نماید.

اندیشکده راهبردی تبیین: سیاست خارجی ترکیه طی سال‌های اخیر از یک ویژگی خاص برخورده که توجه بسیاری از کارشناسان بین‌المللی را به خود جلب کرده است. این ویژگی عبارت است از تغییر جهت‌های آنی و تلاش برای مانور دادن در میان طیف‌های مختلف قدرت چه در سطح بین‌المللی و چه در سطح منطقه‌ای. «آسلی آیدین تاشاباش» و «جرمی شاپیرو» از اعضای غیرمقیم اندیشکده «بروکینگز» و همچنین «شورای اروپایی روابط خارجی» طی مقاله‌ای در «فارن افرز» به بررسی ریشه‌های این موضوع پرداخته‌اند و با ذکر تغییرات هویتی در ترکیه و تصورات اردوغان از افول غرب و شکل‌گیری یک نظم چندقطبی به عنوان دو عامل تعیین‌کننده در اتخاذ این رویکرد معتقدند آمریکا دیگر نمی‌تواند ترکیه را به اردوگاه غرب بازگرداند اما می‌تواند روابطی اثرگذار مبتنی بر منافع دوجانبه با این کشور برقرار کند. متن زیر چکیده‌ای از مقاله مذکور است.

نکات مهم:

1-اردوغان به مردم ترکیه قول داده است تا ترکیه را در رده ۱۰ کشور قدرتمند دنیا قرار دهد؛ چنین وعده ای در کنار گفتار و کردار های اردوغان طی سالهای گذشته نشان می دهد که ترکیه اردوغان بالاخره پس از دهه های طولانیِ جستجو، بالاخره هویت خود را یافته است ؛ هویتی که هدفش  قوی شدن در ترکیه ای پسا غربی است! زین پس، ترکیه دیگر از غرب الهام نمی گیرد و دنبال تأیید شدن از جانب غرب نیست و بیش از این به غرب هم متکی نخواهد بود.

2-در حالیکه تا پیش از به قدرت رسیدن اردوغان، ترکیه در مسیر ارج نهادن به هویت غربی و تقویتِ آن قرار گرفته بود ولی امروزه در ترکیه افراد به سختی در حوزه های عمومی از آرمانها یا نهاد‌های غربی دفاع می کنند. تحلیلگرانِ رسانه ای و سیاستمدارانِ تُرکی، با ریاکارانه و استثماری دانستنِ غرب ، آمریکا، اروپا و ناتو را به سُخره گرفته و مدعی تلاش آنها برای تحت انقیاد درآوردن ترکیه می شوند. لیبرال های طرفدارِ غرب در ترکیه از برنامه‌های پربیننده تلویزیونی و صفحات نخست روزنامه ها کنار زده شده اند! ترکیه دیگر در مسابقاتِ موسیقیِ « یورو ویژن » که از سال ۱۹۵۶ برپا بوده است شرکت نمی‌کند. اردوغان، آشکارا در پیِ گسستنِ ایدئولوژیک، فرهنگی و هویتی از غرب برآمده است.

3-در سیاست خارجیِ ترکیه هم شاهد عدول از غرب محوری هستیم. از زمان تلاش برای کودتا علیه اردوغان در سال ۲۰۱۶ تاکنون بطور پیوسته شاهد وخامت در روابط ترکیه با غرب می باشیم. اردوغان به آمریکا بیشتر به عنوان یک رقیب می نگرد تا یک همکار هر چند ترکیه فعلا قصدِ جدا شدن از اردوگاه ناتو را ندارد. تصور اردوغان این است که غرب رو به افول است و جهان در آستانه شکل گیری نظامی چند قطبی قرار گرفته است ؛ نظامی که طبق دیدگاه اردوغان، در اُفقِ آن چشم انداز ظهور ترکیه به عنوان قدرتی بزرگ نوید داده می شود.

4- ترکیه با حفظِ حضور همزمان خود در ناتو از یکطرف و اردوگاه‌های سیاسیِ مقابلِ غرب از طرفی دیگر ، تلاش می کند تا اثر گذاریِ خود بر مناطقِ مختلف را گسترش دهد. اردوغان تلاش می کند تا به امید فرصت سازی های بیشتر، به دقّت موازنه‌ای حساب شده در میان قدرتهای بزرگ برقرار سازد تا بدینوسیله نفوذِ ترکیه را گسترش دهد. طی دهه اخیر ، روابطِ دو جانبه ترکیه با روسیه رونق یافته است چنانکه ترکیه از اعمال تحریمها علیه روسیه خودداری کرده و مراقبِ روابطِ سیاسی و اقتصادی اش با روسیه بوده است. ترکیه درست شبیهِ قدرتهای میان پایه ، به دنبالِ پرهیز از اتکای راهبردی به یک قدرتِ جهانی و در پیِ یافتنِ مسیری مستقلانه در رقابت میانِ قدرتهای بزرگ جهانی برآمده است. ترکیه اردوغان نمونه ای از قدرتی منطقه‌ای و میان پایه است که واشنگتن کم و بیش باید منتظرِ برآمدن و ظهور آن در دوره آتیِ رقابت‌های ژئوپلیتیک باشد. این قدرت‌هایِ نوظهور و میان پایه، در واقع کاری به رقابت‌های آمریکا با چین و روسیه ندارند بلکه بیشتر در پیِ استقلال از دو طرفِ منازعه و کسبِ منافع بیشتر برای خود هستند.

5-هرچند آمریکا دیگر نمی تواند جریانِ تاریخ را عوض کرده و بار دیگر ترکیه را به اردوگاه غرب و اروپا بازگرداند ولی واشنگتن همچنان قادر است روابطی اثرگذار با ترکیه ای که وارد عصرِ پسا غربی شده است برقرار نماید؛ منظور این است که آمریکا می تواند با ترکیه ای عملگرا ، دارای جاه طلبی های منطقه‌ای و حسابگر ، روابطِ نتیجه بخشی برقرار نماید. در این خصوص لازم است به این نکته توجه داشته باشیم که ترکیه دیگر متحدی ایده آل برای غرب نخواهد بود و این کشور زین پس علاقه ای به پیگیری ارزشهای مشترک با غرب نخواهد داشت؛ منظور ارزشهایی است که در نظمِ جهانیِ مدِّ نظرِ آمریکا اهمیت دارند! باید برخلافِ گذشته از تکرار و تواترِ تماس‌ها میان رهبران آمریکا و ترکیه پرهیز کرده و لازم است رهبری آمریکا ، فقط در موارد ضروری و خاص با اردوغان تماس برقرار نماید زیرا امکان همکاری‌های دو جانبه در خصوصِ چالشهای ژئوپولیتیک یا بسیار کاهش یافته و یا اینکه دیگر چنین فرصتی وجود ندارد. روابط دو جانبه ترکیه و آمریکا زین پس بیشتر شبیه حفظ کردنِ روابطی دوستانه پس از طلاق شده است تا نوعی همکاری ثمربخشِ دو جانبه! با اینحال امکانِ برقراریِ روابطی واقع گرایانه با ترکیه پسا غربی ( بر اساس منافعِ دو جانبه و تراکنشی) برای آمریکا وجود دارد.

6- هرچند ممکن است ترکیه بر این باور باشد که بیش از این نمی تواند در حوزه های امنیتی زیر چتر غرب قرار بگیرد ولی اقتصادِ ترکیه هنوز تا حدِّ زیادی با بازارهای غربی در هم تنیده شده است لذا بدون حمایت‌های غرب از اقتصاد و مالیه ترکیه ، اقتصادِ ترکیه نه تنها همچنان گرفتار آشفتگی باقی خواهد ماند بلکه حتی در معرضِ فروپاشی قرار خواهد گرفت. ترکیه در حوزه‌های اقتصادی از مزایایی برای غرب برخوردار است مخصوصاً در پرتوِ سیاست های کاهش وابستگی‌های اقتصادیِ غرب به چین و تلاش واشنگتن در کاستن از نفوذِ رو به گسترشِ چین در غرب آسیا! متقابلاً حفظِ روابط با آمریکا ( از جهت ابزارِ مناسبِ در اختیارِ آنکارا برای حفظِ موازنه در روابطِ اقتصادی اش با روسیه) نیز برای ترکیه اهمیت دارد.

 

نویسندگان: آسلی آیدین تاشاباش و جِرمی شاپیرو- فارین افرز ۱۱ اوت ۲۰۲۳

برگردان و چکیده: سید قاسم ذاکری

 

منبع:

https://www.foreignaffairs.com/turkey/recep-erdogan-post-western-turkey

ارسال دیدگاه