بخش نخست مقاله منتشر و جهت مطالعه میتوانید اینجا کلیک نمایید.
ارتباط FDD با رژیم صهیونیستی
اندیشکده راهبردی تبیین- بنیاد دفاع از دموکراسی از زمان تأسیس، خود را متعهد به دفاع از رژیم صهیونیستی در مقابل آنچه که تهدید ایران میخواند، میداند. این بنیاد در جریان مذاکرات هستهای منتهی به برجام، موضع خود را بر این استوار کرده بود که ایران در هیچ سطحی اجازۀ غنیسازی اورانیوم نداشته باشد و بایستی به سیاست اعمال حداکثری تحریمها بازگشت، به عبارت دیگر FDD، با توافق هستهای برجام که دولت دموکرات اوباما بانی آن بود، مخالف بود و تلاش بسیاری نیز برای عدم تصویب این توافق در کنگره انجام داد.[1] این همان موضعی که بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی و رهبر حزب لیکود نیز دستکم در ظاهر با آن همسو بود. همسویی نتانیاهو و FDD، صرفأ در حوزۀ ایران و توافق هستهای خلاصه نمیشود بلکه در بحران فلسطین و اسرائیل و طرح موسوم به معاملۀ قرن نیز مشاهده میشود. FDD در موضع واحد با دولت ترامپ و با این پیش فرض که دولت نتانیاهو با طرح معاملۀ قرن موافق است، فلسطینیها را به قبول این توافق و از دست ندادن این فرصت ترغیب میکند.[2] بنابراین نوعی نزدیکی بین FDD و دولت راستگرای نتانیاهو در موضوعات مرتبط با رژیم صهیونیستی مشاهده میشود. این موضوع نیازمند بررسی ریشههای این رابطۀ نزدیک است.
کلیفورد می بنیانگذار FDD، در سال 1977 به سمت مدیر ارتباطات کمیتۀ ملی حزب جمهوریخواه انتخاب میشود. در 24 آوریل 2001، می و دو تن از طرفداران اصلی رژیم صهیونیستی درآمریکا، سازمانی به نام «عبری برای حقیقت»[3] یا EMET را ثبت کردند که می هدف از ایجاد این سازمان را « آموزش جهت ارتقای تصویر اسرائیل در آمریکای شمالی و درک عمومی از مسائل تأثیرگذار بر روابط اسرائیلی- عربی» عنوان کرد. اما پس از حملات 11 سپتامبر، می تصمیم به گسترش مأموریت گروه میگیرد و اسم آن را نیز به بنیاد دفاع از دموکراسیها تغییر میدهند. مأموریت جدید گروه، «توسعۀ لوازم آموزشی جهت ریشهکنکردن تروریسم در سراسر جهان» تعیین شد و مأموریت دفاع از رژیم صهیونیستی همچنان جز اهداف اصلی این گروه باقی ماند. اگر به سوابق سرمایهگذاران اصلی این بنیاد توجه شود تقریبأ تمامی آنها یهودیانی هستند که سابقۀ طولانی در حمایت از سازمانهای طرفدار رژیم صهیونیستی دارند اما کسانی مانند شلدون ادلسون، برنارد مارکوس و نیوتون بکر[4] علاوه بر داشتن چنین تاریخی از حمایتها، ارتباطات بسیار نزدیک نیز با گروههایی دارند که متحد ملیگراهای راستگرای اسرائیلی به شمارآمده و طرفدار ایدۀ اسرائیل بزرگتر شامل بیتالمقدس شرقی و شهرکهای کرانۀ باختری محسوب میشوند. گروههایی مانند سازمان صهیونیستی آمریکا و اتحاد مسیحیان برای اسرائیل.[5]
اغلب کارمندان و مدیران این بنیاد نیز از افرادی انتخاب شدهاند که سابقۀ دفاع از رژیم صهیونیستی در مقابل منتقدانش را دارند. قائممقام می در سالهای اولیۀ فعالیت FDD شخصی اسرائیلی به نام نیر بومس[6] بود که در سفارت اسرائیل در واشتگتن کار کرده بود. توبی درشوویتز که از مدیران ارشد FDD است، به مدت 14 سال مسئول ارتباطات سازمان ایپک بوده است. جاناتان شنزر معاون پژوهشی FDD نیز سابقۀ فعالیت در موسسۀ واشنگتن برای خاور نزدیک را دارد که موسسهای مرتبط با ایپک است. بنیاد دفاع از دموکراسیها، همچنین برنامههایی برای اعزام دانشجویان و پژوهشگران به سرزمینهای اشغالی دارد که این افراد را با سیاستهای رژیم صهیونیستی با فلسطینیان آشنا کنند و نگرشی منفی در ذهن آنها در قبال دولت فلسطینی ایجاد کنند. بنا به گزارشهایی نگاه FDD در این برنامهها همسو با حزب لیکود و راستگرایان صهیونیستی بوده است.[7]
موضع کلیفورد می، در مورد مسئلۀ فلسطین بسیار به موضع نتانیاهو نزدیک است و معتقد است تا زمانی که فلسطینیها از به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی سربازمیزنند راه حل دودولتی کارآمد نخواهد بود. وی در سال 2009 دولت اوباما را برای تحت فشار قرار دادن نتانیاهو برای شروع مذاکرات مورد انتقاد قرار داد و پیشنهاد مورد علاقۀ نتانیاهو یعنی توسعۀ اقتصادی کرانۀ باختری را مطرح کرد.[8]
نقش و نفوذ FDD در دولت ترامپ
در جریان انتخابات ریاست جمهوری FDD تمایلی به حمایت از ترامپ برای ریاست جمهوری نداشت و رهبران آن نسبت به مواضع ناسازگار ترامپ در مورد مسائل خارجی و نظامی ایالات متحده نگران بودند. این موضوع باعث ایجاد شکاف بین اعضای این بنیاد شده بود. بعضی پژوهشگران FDD مثل اریک ادلمن در کمپینهای مخالف ترامپ شرکت میکردند و در مقابل، مایکل لدین ادعای فاشیست دانستن ترامپ را رد و از او حمایت میکرد. همچنین پس از انتخاب ترامپ بیشتر تحلیلگران این بنیاد به دنبال مذاکرۀ مجدد با ایران و اصلاح توافق هستهای و وارد کردن موضوعات موشکی و منطقهای به مذاکرات احتمالی بودند، سیاستهایی که به مواضع اعلامی دولت ترامپ بسیار نزدیک هستند. خروج دولت آمریکا از توافق هستهای نیز مورد تأیید FDD قرار گرفت.[9]
با وجود اینکه ارتباط چندان شفافی میان FDD و کارشناسان آن با دولت ترامپ وجود ندارد و پژوهشگران FDD و به خصوص آنها که سمت رسمی در دولت ترامپ ندارند ارتباط خود با سیاستهای دولت را علنی نمیکنند اما سیاستهای دولت ترامپ در حوزۀ ایران و رژیم صهیونیستی اشتراکات بسیاری با تحلیلهای منتشر شده توسط FDD دارد.[10] [11]این بنیاد سیاست تغییر رژیم در ایران را با اصرار زیاد دنبال میکند و در این زمینه به دنبال تأثیرگذاری بر دولت ترامپ است. ریول مارک گرخت پژوهشگر FDD و تحلیلگر سابق CIA در مقالهای عنوان میکند که پتانسیل گذار دموکراتیک در ایران که آرزویی بیش از 100 ساله است وجود دارد، او می نویسد «تظاهرات خیابانی متعددی در ایران مشاهده شده است که پایه های رژیم را به لرزه درآورده است، کشور یک آتشفشان است ما میخواهیم فوران کند».[12]
از همکاریهای آشکاری که FDD و پژوهشگران آن با دولت ترامپ دارد میتوان به فعالیتهای مارک دوبوویتز اشاره کرد که از مدیران FDD و مسئول برنامۀ ایران در این بنیاد است. وی خود تأیید کرده است که بارها به شورای امنیت ملی دولت ترامپ به صورت مکتوب مشورت داده است که اولین آنها بلافاصله بعد از مراسم تحلیف ریاست جمهوری بوده است. اریک لوربر نیز که مدیر مرکز قدرت اقتصادی و مالی در FDD و کارشناس حوزۀ تحریمها و ضدپولشویی است سابقۀ مشاور ارشد در مسائل تروریسم و اطلاعات مالی در وزارت خزانهداری را دارد. از دیگر نمونههای ارتباط کارشناسان FDD با دولت ترامپ میتوان به سامانتا رویچ مدیر مرکز ابتکار تکنولوژی و سایبری اشاره کرد، وی معاون شورای مشاوران اطلاعاتی رییسجمهور است و همچنین عضو شورای مشاوران وزارت انرژی نیز محسوب میشود.[13]
شرایط فعلی ایران از نگاه بنیاد دفاع از دموکراسیها
اکثر تحلیلهای FDD دربارۀ ایران، معطوف به فعالیتهای منطقهای ایران و موضوع هستهای و تحریمها است. این بنیاد منتقد سیاستهای اوباما در مورد ایران است و محدود کردن توافق برجام به موضوع هستهای را اشتباه میداند. همچنین مخالف ایجاد موازنۀ قدرت میان ایران و عربستان و به رسمیت شناختن نفوذ ایران در منطقه است. علاوه بر اینها با وجود اینکه سیاستهای ترامپ در قبال ایران و اعمال سیاست فشار حداکثری را مناسب میداند اما درکل این سیاستها را نیز نامنسجم و سرگردان توصیف میکند. تمایل ترامپ به خروج نیروهای آمریکایی از منطقه و به خصوص سوریه را غیرمعقول میداند و مذاکرات بدون پیششرط با ایران و آن هم فقط در موضوع هستهای را نگرانکننده و تکرار اشتباه اوباما میداند.[14]
تحلیلهای این بنیاد بر این نکته متمرکز هستند که اعمال فشار حداکثری و تحریم تمام نهادها، اشخاص و حوزههای دولتی یا غیردولتی که ابزار تأمین مالی دولت ایران هستند، موجب بروز اعتراضات مردمی و ناآرامیها در ایران شده و زمینه را برای گذار به دموکراسی فراهم میکند. همچنین با توجه به این تحلیلها، این سیاست در نهایت حکومت ایران را با کشاندن به میز مذاکره، به دست کشیدن از برنامۀ هستهای و برنامۀ موشکی و سیاست خارجی کنونی خود، خواهد کشاند.[15] [16] [17]در حوزۀ داخلی ایران، این بنیاد با ارائۀ چهرهای بسیار تیره از اوضاع سیاست داخلی ایران و طرح ادعاهای نقض حقوق بشر، خواستار اعمال تحریمهای همهجانبه علیه تمام نهادهای حاکمیتی مرتبط با سیاست داخلی ایران است. پس از تحریم اخیر دفتر رهبری انقلاب توسط دولت ترامپ، تزوی کان از تحلیلگران FDD، از این تحریمها استقبال کرده و همچنین با مطرح کردن قوۀ قضاییه، پلیس و سازمان بسیج، این نهادها را ناقضان اصلی حقوق بشر در ایران معرفی میکند و خواستار تحریم روسای این نهادها شده است. وی در این تحلیل نوشته است:« تحریم این سرکوبگران، موجب ایجاد راهی جهت بیان همبستگی با گرفتاریهای مردم ایران میشود.»[18]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
FDD در حوزۀ مسائل منطقهای کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه را نگران کننده و باعث افزایش نفوذ ایران و ایجاد اتحادهای کارآمد غیرغربی در منطقه میداند. اتحاد نتیجهبخش روسیه و ایران در سوریه یکی از این موارد است که موجب ایجاد فرصت برای ایران جهت اتصال زمینی این کشور به لبنان و دریای مدیترانه شده است و به باور ریول مارک گرخت از پژوهشگران FDD، در آینده نزدیک احتمالأ چین نیز به اتحادهای رقیب غرب خواهد پیوست. گرخت نگرانی عمدۀ فعلی خود را عدم تمایل ایالات متحده برای مقابله با اتحاد ایران و روسیه عنوان میکند و معتقد است اگر آمریکا در یمن نیز به همین شکل برخورد کند و حمایت نظامی خود را از عربستان در جنگ با یمن قطع کند حوثیهای یمن قطعأ دست بالاتر را خواهند داشت. وی آمریکا را به دخالت نظامی بیشتر در خاورمیانه دعوت می کند. گرخت مینویسد: «بدون دخالت آمریکا علیه محور روسیه و جمهوری اسلامی، ایران به قدرت مسلط شمال خاورمیانه بدل شده است. جنگ تحریمهای ترامپ علیه تهران احتمالأ بلندپروازیهای رژیم روحانیون را سست کند؛ اگر رهبر عالی، علی خامنهای با انجام مذاکرات جدید با واشنگتن موافقت کند تنها احتمالأ این بلندپروازیها به تأخیر خواهند افتاد. دیپلماسی، همان طور که اوباما را به کاهش گستردۀ تحریمها در ازای یک توافق هستهای سوق داد و منجر به چشمپوشی از بلندپروازیهای منطقهای جمهوری اسلامی شد، میتواند ترامپ را نیز به همین سمت سوق دهد.»[19]
بنیاد دفاع از دموکراسیها خروج ایالات متحده از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری بر ایران را دارای موفقیتهای قابل توجه برای آمریکا میداند، چراکه برجام با حفظ توانایی غنیسازی اورانیوم برای ایران، بعد از انقضای آن زیرساخت لازم برای ساخت سلاح هستهای را نگه میدارد و با خارج شدن از برجام و اعمال تحریمهای حداکثری بر ایران زمینه برای بازگشت مجدد ایران به میز مذاکره و برچیدن ظرفیت غنیسازی فراهم شده است. ضمن اینکه علاوه بر ایجاد ناکارآمدی در داخل، مردم را از حکومت ناراضی کرده و فشار را بر رهبران ایران افزایش داده و شاید حتی موجب تغییر رژیم در ایران شود. FDD حتی عنوان میکند آمریکا باید برای یک جنگ نظامی با ایران نیز آماده باشد چون ایران در داخل در وضعیتی است که توانایی مقابله طولانیمدت با آمریکا را ندارد بنابراین رهبران ایران مذاکره را به دریافت یک ضربۀ خارجی قابل توجه ترجیح خواهند داد. ریول مارک گرخت در مقالهای مینویسد: «رژیم از لحاظ سیاسی در موقعیت پرمخاطرهای است. طبقۀ متوسط خشمگین ایران از احتمال اصلاح و بهبود اوضاع، دست شستهاند. عدم وفاداری طبقات ضعیفتر به رژیم نیز رو به فزونی گذاشته است، طبقاتی که زمانی به دلیل وجود یک دولت رفاهِ گران، در کنترل رژیم بودند. طبقۀ روشنفکر دیگر باور ندارد که عقیده و آزادی با یکدیگر هماهنگ خواهند شد. و جوانان نیز به سختگیرترین منتقدان رژیم تبدیل شدهاند.» به باور گرخت، ایران تنها به دنبال افزایش اهرمهای خود در مذاکرات احتمالی آینده است.[20]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
راهبرد بنیاد دفاع از دموکراسیها علیه ایران
میتوان گفت ایران مهمترین پروژه حال حاضر FDD است. تمرکز این بنیاد در حوزۀ ایران بر تحریمها، فعالیتهای مالی و اقتصادی حکومت، موضوع هستهای، فعالیتهای منطقهای و موضوعات داخلی ایران معطوف شده است.[21] FDD، توافق برجام را توافقی ناکافی میدانست و پس از خروج آمریکا از برجام از این اقدام استقبال کرد و همچنین اعلام کرده است که دولت ترامپ باید شرایط را به گونهای ترتیب دهد که رئیس جمهور بعدی آمریکا کار سختی برای بازگشت به آن داشته باشد. این بنیاد در سایت اینترنتی خود نوشته است که باید تهران را به نقطهای رساند که گزینهای جز مذاکره بر سر طیف جامعی از موضوعات نداشته باشد و تنها راه تضعیف ایران در داخل و خارج، گسترش ابعاد موضوعات و افزایش فشار است.
FDD در یادداشتی که در سایت خود منتشر کرده است راهبرد پیشنهادی خود را در قبال ایران اعلام کرده است و دولت ترامپ را به در نظر گرفتن نکات گفته شده فرامیخواند. اینکه دولت ترامپ چه دیپلماسیای را با جمهوری اسلامی باید اعمال کرده و توافق احتمالی بین ایران و آمریکا چه مختصاتی بایستی داشته باشد.[22]
از نظر نویسندگان این یادداشت هدف تحریمهای حداکثری وادار کردن ایران به بازگشت به میز مذاکره است و تأثیر تحریمها باید به قدری گسترده باشد که ایران را به پذیرش توافقی جامع وادار کند. توافقی که به سه موضوع اصلی پرداخته باشد: برنامۀ هستهای، برنامۀ موشکی و همچنین سیاستهای خارجی.
طبق این یادداشت چنان توافقی باید از سبک کردن یکبارۀ تحریمها خودداری کرده و حداکثر اهرمهای فشار باید در تمام طول مدت مذاکرات توسط آمریکا حفظ شود. همچنین آمریکا باید از جداکردن موضوع هستهای از فعالیتهای منطقهای خودداری کرده و این موضوعات باید همزمان در این توافق لحاظ شود. به باور FDD، هر دولت آمریکایی که به دنبال مذاکره با ایران است باید حکومت را به لبۀ پرتگاه سقوط برده و یک خطر موجودیتی برای آن به وجود آورد. در غیر این صورت هر توافقی که به دست آید، بیشتر از اینکه موجب تغییر جمهوری اسلامی شود، به یک معامله شباهت خواهد داشت که باعث خواهد شد جمهوری اسلامی ظرفیتهای کلیدی خود را به مثابۀ اهرمی در مقابل فشارهای آمریکا حفظ کند.
در راهبرد پیشنهادی FDD آمده است که تا زمانی که ایران آمادۀ پذیرش یک توافق با در نظر گرفتن تمام موضوعات نباشد آمریکا باید فشار اقتصادی جدید بر ایران را حفظ و فعالیتهای ایران را با ابزارهای لازم تحت نظر داشته باشد. دولت ترامپ نباید مذاکرات را با دادن امتیازهای اقتصادی یا هستهای آغاز کند. همچنین باید امیدِ به روی کارآمدن یک دولت دموکرات در آمریکا و احیای برجام را با ایجاد دیوار بلندی از تحریمها از بین ببرد تا رییسجمهور بعدی نتواند به سادگی به این توافق بازگردد. باید به همۀ شرکتها و نهادهای مالی خارجی نیز اعلام شود که این تحریمها پابرجا خواهند ماند. FDD پیشنهاد میکند دولت ترامپ نهادهایی مانند بانک مرکزی را تروریستی اعلام کند، در این صورت بازگشت به برجام که محدود به برنامۀ هستهای است بسیار دشوار خواهد شد. این بنیاد مطرح میکند که حتی زمانی که مذاکرات در جریان است نیز آمریکا می تواند محدودیتهای اشاعه و تهیه تکنولوژی موشکی را در ارتباط نزدیک با دوستان آمریکا افزایش دهد. و مینویسد: « اگر ایران به دنبال مذاکرۀ جدی و جامع است باید بداند که راه فراری برای رهایی از فشاری که دولت ترامپ، آن را ترتیب داده است، وجود ندارد.»
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
بنیاد دفاع از دموکراسیها در ادامۀ راهبرد پیشنهادی خود به این نکته میپردازد که آیا نیت ایران برای مذاکرات واقعی است یا به دنبال وقتکشی تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا است. در این راستا چند علامت و نشانه جهت قضاوت مطرح میکند که که تحقق این علائم به منزلۀ این است که ایران برای رسیدن به توافق انگیزۀ کافی دارد:
- وجود شکافها و اختلافها میان نخبگان سیاسی، نظامی و مذهبی.
- تظاهرات خیابانی ممتد که نشانگر عدم هماهنگی میان جامعه و سیاستهای دولت است.
- به وجود آمدن مشکلات مالی برای شرکا و نیروهای نیابتی ایران در منطقه.
- کاهش صادرات نفت ایران به زیر یک میلیون بشکه در روز به مدت حداقل شش ماه.
- کاهش قابل توجه نرخ ارزش ریال در برابر دلار آمریکا در بازار آزاد.
- تأیید اینکه حسابهای متعلق به طرفهای ثالث یا معافیتهای حقوق بشری جهت ممانعت از تحریمها استفاده نمیشود و داراییهای ایران همچنان بلوکه بوده و به داخل کشور وارد نمیشود.
- کاهش قابل توجه ذخایر ارزی خارجی به خصوص از ماه می 2019.
- رشد منفی تولید ناخالص داخلی به مدت حداقل سه تا شش ماه از ماه می 2019.
این بنیاد، دو شکل از اجرای تعهدات ایران ذیل توافق احتمالی را مطرح میکند: 1- شکل فیزیکی که شامل حذف و نابودی زیرساختهای به باور آمریکا غیرضرور یک برنامۀ صلحآمیز و یا ازبین بردن ظرفیتهای موجود است. برای مثال نابودی سانتریفیوژها، خروج اورانیوم غنیشده با غلظت پایین، دسترسی کامل به مراکز سپاه پاسداران که آمریکا و دیگران مشکوک به فعالیت هستهای در آن مکانها هستند، یا نابودی موشکهایی که در آستانۀ «ظرفیت هستهای» رژیم کنترل تکنولوژی موشکی(MTCR) هستند. 2- شکل سیاسی که شامل دادن تعهد جهت عدم استفاده از ظرفیتهای فعلی و عدم به کاربردن این ظرفیتها درآینده در حالی این ظرفیتها به شکل فعلی خود باقی میمانند. چنین شکلی از اجرا میتواند شامل موارد زیر باشد: حفظ ظرفیت تولید سلاحهای کوچک اما نه انتقال سلاحهایی که پیش از این تولید شدهاند، حفظ توانایی غنیسازی اورانیوم بدون انجام آن، حفظ موشکهایی که مطابق آستانۀ MTCR هستند نه آزمایش یا انتقال آنها. واشنگتن باید متناسب با هر یک از تهدیدها، یکی از این دو شکل را اعمال کند. در این راهبرد پیشنهاد میشود که اگر ایران با شرایط فیزیکی به مقابله برخواست و اعلام کرد که به دلایل دفاعی و علمی نیاز به چنان ظرفیتهایی دارد و سعی در اقناع اروپاییان در این زمینه داشت، دولت ترامپ بایستی با برجسته کردن فعالیتهای مخرب ایران در خاک اروپا، اروپاییها را در این موضع با خود همراه کند.
بعد از پرداختن به جنبههای نظامی و هستهای توافق، نویسندگان یادداشت FDD به مسائل حقوق بشری نیز پرداختهاند. از نظر آنها «در هر توافقی، واشنگتن باید به دنبال مطرح کردن حقوق بشر و اشتیاق صد سالۀ ایرانیان جهت رسیدن به حکومت قانون و نمایندۀ مردم باشد». در این سند به ترامپ پیشنهاد شده است که از اهرم حقوق بشر برای فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی استفاده کند: «ترامپ احتمالأ میتواند از حقوق بشر و آرزوهای دموکراتیک ایرانیان به طور موثر علیه نخبگان حاکم جمهوری اسلامی بهره ببرد. واشنگتن بایذ علاوه بر 12 نکتۀ پومپئو، درخواستی نیز برای برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه که دیگر، شورای نگهبان نامزدهای آن را تأیید نکند، داشته باشد…». به باور نویسندگان این سند، چشمپوشی از حقوق بشر، روایت جمهوری اسلامی را که واشنگتن اهمیتی برای مردم ایران قایل نیست، تأیید میکند.[23]
پینوشتها و منابع
[1] https://www.fdd.org/analysis/2018/06/06/protecting-america-from-a-bad-deal-ending-u-s-participation-in-the-nuclear-agreement-with-iran/
[2] https://www.fdd.org/analysis/2019/07/03/palestinians-opportunity-of-the-century/
[3] Hebrew for truth
[4] Newton Becker
[5] http://www.slate.com/articles/news_and_politics/foreigners/2015/08/foundation_for_the_defense_of_democracies_inside_the_small_pro_israel_think.html
[6] Nir Boms
[7] http://www.slate.com/articles/news_and_politics/foreigners/2015/08/foundation_for_the_defense_of_democracies_inside_the_small_pro_israel_think.html
[8] http://www.slate.com/articles/news_and_politics/foreigners/2015/08/foundation_for_the_defense_of_democracies_inside_the_small_pro_israel_think.html
[9] https://rightweb.irc-online.org/profile/foundation_for_defense_of_democracies/
[10] https://www.fdd.org/analysis/2019/07/02/new-sanctions-may-deal-heavy-blow-to-supreme-leaders-business-empire/
[11] https://www.washingtontimes.com/news/2019/jul/2/palestinians-opportunity-of-the-century/
[12] https://rightweb.irc-online.org/profile/foundation_for_defense_of_democracies/
[13] https://www.politico.com/story/2017/06/25/trump-iran-foreign-policy-regime-change-239930
[14] https://www.fdd.org/analysis/2019/06/25/foreign-interference-everywhere/
[15] https://www.fdd.org/analysis/2019/06/28/new-iran-sanctions-present-a-serious-long-term-challenge-to-the-regime/
[16] https://www.fdd.org/analysis/2019/06/25/foreign-interference-everywhere/
[17] https://www.fdd.org/analysis/memos/2019/06/26/what-yes-with-iran-looks-like/
[18] https://www.fdd.org/analysis/memos/2019/06/26/what-yes-with-iran-looks-like/
[19] https://www.fdd.org/analysis/2019/06/25/foreign-interference-everywhere/
[20] https://www.fdd.org/analysis/2019/06/16/america-can-face-down-a-fragile-iran/
[21] https://www.fdd.org/projects/iran-program/
[22] https://www.fdd.org/analysis/memos/2019/06/26/what-yes-with-iran-looks-like/
[23] https://www.fdd.org/analysis/memos/2019/06/26/what-yes-with-iran-looks-like/