اندیشکده راهبردی تبیین- شورای امنیت سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ در ژوئن ۲۰۱۰ فروش هر گونه تسلیحات متعارف و نامتعارف به ایران را مشمول تحریم قرار داد. ولی سابقه تحریمهای تسلیحاتی به بهانه ادعای ابعاد نظامی برنامه هستهای ایران به بسیار پیش از صدور این قطعنامه بازمیگردد. مشخصات تحریمهای تسلیحاتی مرتبط با برنامه هستهای در جدول زیر ذکر شده است[۱].
در مذاکرات منتهی به برجام مقرر شد که این تحریمها نیز بهمانند دیگر تحریمهای اِعمالی در برنامه هستهای ایران، لغو گردد. با این حال اختلاف ایران و طرفهای مقابل بر سر زمان لغو آن به چالشی در مذاکرات بدل شد و نهایتاً طبق بند پنجم پیوست دوم قطعنامه ۲۲۳۱ راهحل میانه بر آن قرار گرفت که تا اکتبر ۲۰۱۹ هر مورد خرید از مبدأ یا فروش به مقصد ایران صرفاً با مجوز شورای امنیت مجاز باشد و پس از گذشت ۵ سال و یا در اثر تأیید آژانس مبنی بر ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران، به طور کلی مرتفع گردد. هر چند از ایران میخواهد که از توسعه موشکهای بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هستهای خودداری کند. توصیهای مبهم که تفاسیر متعدد از آن محل مناقشه قرار گرفت. چنانچه بریتانیا، فرانسه و آلمان معتقدند هر موشکی که قادر به حمل ۵۰۰ کیلوگرم کلاهک جنگی تا بُرد حداقل ۳۰۰ کیلومتری باشد، در این دایره قرار میگیرد و به همین جهت عمده آزمایشهای موشکی ایران پس از برجام را محکوم کردهاند[۲]. گرچه آمریکا درصدد تمدید نامحدود این تحریمها برآمده ولی بعید است موافقت چین و روسیه را کسب کند و حتی در صورت اصرار بر بازگشت قطعنامههای پیشین، مخالفت جدی این دو دولت میتواند اعتبار آنها را متزلزل و اِعمال دوباره آن محدودیتها را مختل نماید. با این پیشفرض، در صورت لغو این تحریمها، واکنشهای متعددی از سوی همسایگان ایران بهویژه قدرتهای اصلی غرب آسیا بروز خواهد یافت که میتواند بر سیاست خارجی منطقهای جمهوری اسلامی مؤثر واقع شود.
عربستان
دولت سعودی بیشک از مهمترین مخالفان منطقهای رفع تحریم تسلیحاتی ایران است. زیرا نگران دستیابی جبهه مقاومت به تسلیحات پیشرفتهتری است که میتواند موقعیت ایران را در نبردهای نیابتی به شدت تقویت کند. حاکمان این کشور در وهله اول در حال رایزنی گسترده با آمریکا و متحدان اروپاییشان برای تمدید این تحریمها هستند. آنان انتظار دارند که منافع مشترک امنیتی غرب و بلوک دولتهای کشورهای حاشیه خلیج در ممانعت از گسترش نفوذ ایران و گروههای صهیونیستستیز در منطقه، به تداوم ممنوعیت منجر شود. زیرا در حال حاضر سعودی، امارات و بحرین با خریدهای تسلیحاتی گسترده از آمریکا و برخی دولتهای اروپایی مانند بریتانیا و فرانسه سعی کردهاند مانع از تغییر موازنه قدرت به نفع ایران شوند و تزریق تسلیحات ضدموشکی، هوابُرد و زمینی همسطح آنان به ایران، این منفعت را خدشهدار میکند[۳]. ولی عربستان اگر از مسیر غرب نتواند به موفقیت برسد، مسیر شرق را به آزمون خواهد گذاشت. همکاریهای اقتصادی با چین بهویژه در زمینه فروش نفت و همچنین گسترش روابط سیاسیاش با روسیه در سالهای اخیر در مسائل منطقهای، زمینه گفتوگویی را فراهم میکند که هدف آن جهت تحدید تسلیحات خریداریشده ایران و حداقل اجتناب این دو قدرت جهانی از فروش برخی سلاحها مثلاً موشکهای کروز ضدکشتی یا توسعه ناوگان هوایی و پهپادی است که دولتهای حاشیه خلیج فارس برای امنیت خود نگرانکننده میدانند[۴].
احتمالاً در صورتی که مسیرهای دیپلماتیک عربستان برای جلوگیری از تقویت تسلیحاتی ایران به بنبست بخورد، تلاش میکند با اجماع در شورای همکاری خلیج فارس، فشارهایی اقتصادی از جمله در زمینه کاهش قیمت نفت و در نتیجه کاهش توان مالی ایران برای خریدهای بیشتر، اِعمال کند. ولی این نیز مسیر همواری نیست. رابطه مساعد عمان با ایران در کنار تنشهای عربستان با قطر و محافظهکاری کویت در تشدید تنش با ایران، از جمله عواملی است که مسیر اجماع علیه ایران در دولتهای حاشیه خلیج فارس را دشوار ساخته است. در عین حال که این نکته را نمیتوان از نظر دور داشت که تقویت وجهه مقتدر ایران در منطقه، سبب کاهش انگیزه و اراده دولتهای رقیب عربی برای تشدید تنش و افزایش آمادگی آنان برای گفتوگو در مسائل اختلافی شود. نکتهای که دستگاه سیاست خارجی به خوبی باید از آن بهرهبرداری کرده و تهدید احتمالی را به فرصت بدل سازد.
ترکیه
سیاستهای منطقهای ترکیه بهگونهای تدوین شده که با هر دو سوی منازعه درباره تحریمهای تسلیحاتی ایران اختلافنظر دارد. از یکسو در شمال سوریه از گروههای تروریستی حمایت میکند که در حال مبارزه با دولت اسد و نیروهای مقاومت تحت حمایت ایران هستند و از سوی دیگر در شرق سوریه با گروههای کُردی مبارزه میکند که متحد آمریکا محسوب میشوند. اهمیت روابطش با روسیه و بهویژه انتظاراتی که از این دولت در ازای رفتارش در لیبی دارد نیز موضوع دیگری است که ترکیه را به سوی سکوت در خصوص تمدید یا رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران سوق میدهد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
گرچه ترکیه تمایلی به تقویت موضع نظامی ایران بهویژه در حوزه سیستمهای موشکی، برای مثال خرید اس۴۰۰ از روسیه نداشته باشد ولی تهدید جدی نیز از سوی ایران احساس نمیکند زیرا مسأله فوریتر ایران، مبارزه با تروریسم و خروج نظامیان آمریکایی از منطقه بهخصوص خلیج فارس میباشد. همانطور که تنشهایی نظامی محدود در ادلب میان ایران و ترکیه نیز متأثر از فضای مذاکرات آستانه متوقف شد. در عین حال ممکن است ترکیه به این مسأله به عنوان فرصتی برای فروش برخی تسلیحات سبک و غیرراهبردی به ایران نیز بنگرد. فرصتی که به دلیل نگرانی از واکنش آمریکا و اِعمال تحریمهای ثانویه علیه صنایع دفاعی این کشور، آن را موکول به پیروزی احتمالی بایدن و احیای برجام نماید[۵].
پاکستان
ایران و پاکستان تهدیدی علیه یکدیگر محسوب نمیشوند. زیرا پاکستان از جانب هند تهدید وجودی احساس میکند و سابقه حمله رژیم بعثی به ایران و همچنین ظهور تروریسم داعش، اهمیت مرزهای غربی را در امنیت سختافزاری ایران افزایش داده است. در عین حال که گفتوگو با پاکستان به هدف انعقاد قراردادهای خرید و فروش دوجانبه تسلیحات نیز میتواند مشوق دیگری برای همکاریهای بیشتر منطقهای باشد. برای مثال احتمالاً ایران تمایل به خرید هواپیماهای جنگنده چندمنظوره جیاف۱۷ سبکموتوره پاکستان داشته باشد که بهطور مشترک با چین تولید شده است[۶]. ولی سیاستها در خصوص صلح و چگونگی ثبات در همسایه مشترک، افغانستان محل اختلاف است. این اختلافها در صورت اجرای توافق آمریکا با طالبان و خروج نظامیان این کشور از افغانستان بیشتر نمود خواهد یافت. چنانچه ایران حامی تمرکز اقتدار نظامی در کابل و صلح در پرتوی اجماع سیاسی کلیه گروههای افغانستانی است ولی حمایتهای جدی پاکستان از طالبان میتواند این روند را ناهموار سازد. در این شرایط ایران با دستیابی به تسلیحات قویتر، میتواند با انعقاد قراردادهای فروش به افغانستان، ارتش و نیروهای پلیس این دولت را در موقعیتی نسبتاً بهتر در برابر گروههای شبهنظامی قرار داده و موازنه نیروها را تا حدی به نفع دولت کابل تقویت کند که به بهبود ارتباط دوجانبه و تعمیق نفوذ در این کشور را برای ایران به دنبال دارد. در عین حال این مسأله باید منوط به طی فرآیندهای مذاکرات بینالافغانستانی و تمایل گروه طالبان به راهحل سیاسی باشد تا به تنش در رابطه ایران با این گروه و همچنین پاکستان منجر نشده و بیشازپیش، آتش کشتار در این سرزمین شعلهور نشود.
جبهه مقاومت
ارسال تسلیحات از سوی ایران به گروههای مقاومت در عراق، لبنان و سوریه از مهمترین نگرانیهای رژیم صهیونیستی است که حاکمان اشغالگر قدس را به تکاپو برای تمدید این تحریمها واداشته است[۷]. فشارهای فزاینده اقتصادی آمریکا به دولت لبنان میتواند محرک خوبی برای اقناع این دولت به انعقاد قرادادهای تسلیحاتی با قدرتهای جهانی و منطقهای آسیا باشد و این فرصت مناسبی برای دسترسی ارتش این کشور به تسلیحات ایرانی بهویژه توان پهپادی برای مقابله با تهدیدات تروریستی و رژیم صهیونیستی است. فرصتی که برای تقویت ارتش سوریه در جنگ داخلی بیشتر تسهیل میشود. ولی درباره دولت عراق به دلیل تشتت مواضع و اختلافات درونی میان حامیان و مخالفان گروههای مقاومت در این کشور، نمیتوان به آسانی قضاوت کرد. تقویت تسلیحاتی گروههای مبارز علیه تروریسم در عین حال که میتواند به برتری مواضعشان منجر شود، میتواند به محملی برای تشدید چالش میان آنان و دولت عراق و بهانهای برای فضاسازی علیه ایران در افکار عمومی این کشور نیز بدل شود. علاوه بر اینکه احتمالاً آمریکا نیز دولت عراق را برای جلوگیری از قراردادهای تسلیحاتی با ایران، تحت فشار قرار خواهد داد و این مسأله احتمالاً تا قبل از پایان مذاکرات راهبردی دو دولت و تصمیمگیری درباره حضور نظامیان آمریکایی در عراق، مسکوت گذاشته میشود.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
جمعبندی
رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران در سازمان ملل علاوه بر امکان ارتقای توان نظامی کشور با خریدهای مهم و گزینششده از چین و روسیه، به دلیل امکان انعقاد قراردادهای خرید و فروش سلاح با ترکیه و پاکستان و تسهیل صدور تسلیحات به دولتهای افغانستان، سوریه و لبنان، تأثیر مهمی در تقویت عمق راهبردی کشور خواهد داشت. برگزاری مانورهای مشترک نظامی از دیگر راهکارهایی است که در رفع سوءتفاهمها و نگرانیهای برخی همسایگان و مقابله با فضاسازی آمریکا و صهیونیستم مبنی بر ایرانهراسی میتواند مؤثر واقع شود. برای مثال مانور مشترک در خلیج فارس با ترکیه، قطر و عمان و یا مانور مشترک با پاکستان و افغانستان میتواند مد نظر قرار بگیرد.
منابع
[۱] عبدالله عابدینی، مقایسه تحریم تسلیحاتی علیه ایران در قطعنامه ۲۲۳۱ و قطعنامههای پیش از آن، فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره ۷۲، تابستان ۱۳۹۵٫
[۲] بیبیسی فارسی، تحریم تسلیحاتی شورای امنیت درباره ایران چیست، ۳۱ خرداد ۱۳۹۹٫
https://www.bbc.com/persian/iran-53123075
[۳] کریستین فونتنروس، خلیج [فارس] نظارهگر حرکت واشنگتن به سوی تحریمهای ایران در سازمان ملل است، شورای آتلانتیک، ۲۰ خرداد ۱۳۹۹٫
[۴] جاناتان فولتون، آیا چین به مهمترین تأمینکننده تسلیحات ایران بدل میشود، شورای آتلانتیک، ۲۰ خرداد ۱۳۹۹٫
https://www.atlanticcouncil.org/blogs/iransource/will-china-become-a-major-arms-supplier-to-iran/
[۵] سابان کارداس، رفع تحریم تسلیحاتی ایران و نگاهی به گزینههای ترکیه، شورای آتلانتیک، ۲۰ خرداد ۱۳۹۹٫
[۶] باربارا اسلاوین، خریدهای تسلیحاتی ایران محدود و گزینششده خواهد بود، شورای آتلانتیک، ۲۰ خرداد ۱۳۹۹٫
[۷] یودی اونتال، رفع تحریم تسلیحاتی سازمان ملل پاداشی به ماجراجوییهای ایران، شورای آتلانتیک، ۲۰ خرداد ۱۳۹۹٫