♦️ توافق آمریکا با طالبان، الگویی برای مذاکره با گروههای شبهنظامی؟
#تحلیل_کوتاه
🔹 سیاست خارجی آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر تحت عنوان «نبرد با تروریسم» چنان خشونتآمیز به اجرا درآمد که شاید هرگز گمان نمیشد دولت آمریکا با گروههایی که به قصد نابودیشان لشگرکشی کرده بود، به مذاکره بنشیند. اکنون میتوان این پرسش را مطرح کرد که آیا گفتوگو و توافق آمریکا با طالبان، یک مورد خاص بود و یا الگویی تعمیمپذیر؟
🔸 دولت آمریکا طی سالهای پس از اشغال افغانستان و عراق تلاش بسیاری کرد تا تجربه قابلدفاعی از سیاست «تغییر رژیم» ارائه دهد. ولی نهتنها این دو کشور پس از اشغال به سوی رفاه، توسعه و آزادی حرکت نکردند بلکه امنیت و استقلال آنها نیز خدشهدار شد.
🔸 علاوه بر شکست سیاست «تغییر رژیم» که سبب شد آمریکا در مداخله در سوریه بیشتر از دو مورد قبل، جانب احتیاط را بگیرد، مسأله دیگری که تداوم سیاست «نبرد با تروریسم» را با چالش مواجه کرد، رشد بیسابقه اقتصادی چین و تحرکات منطقهای روسیه بود.
🔸 آمریکا برای مهار روسیه و چین نیازمند کاهش هزینههای خود در مقابله با گروههای ضدهژمون در غرب آسیا است. اینکه مذاکره با طالبان به دیگر گروههای شبهنظامی نیز تعمیم یابد، منوط به شرایطی مشابه است که کلیات آن را میتوان چنین برشمرد:
۱️⃣ یک گروه فروملی و محدود به جغرافیایی مشخص باشد که مرزهای مذاکره و توافق احتمالی را تحدید نماید. پس احتمال مذاکره با گروههایی مانند القاعده یا داعش بسیار اندک است.
۲️⃣ گروه مذکور روابط متعین و پایداری با برخی دولتهای منطقهای داشته باشد که امکان میانجیگری و اثرگذاری بر مواضع آنها فراهم شود. مانند روابط طالبان با پاکستان.
۳️⃣ گروه مورد اشاره، از حدی از انعطافپذیری و عملگرایی در رفتار سیاسی و نظامی برخوردار باشد که چشمانداز حصول توافق را روشن سازد.
🔸 با این وصف، به نظر میرسد در صورت اراده آمریکا بر خروج نظامیانش از غرب آسیا میتوان در انتظار مذاکرات مشابهی در عراق، یمن، سوریه و لبنان نیز بود. امری که لازم است دستگاه سیاست خارجی ایران نیز پیشبینیهای لازم را در این خصوص داشته باشد.
☘️ اندیشکده راهبردی تبیین🌿
▫️@Tabyincenter