در 17 فروردین 1396 پس از جنجال رسانههای صهیونیستی، وزارت خارجه روسیه بیانیهای را بر روی خروجی سایت خود قرار داد که همه تحلیلگران را شوکه نمود.[1] بیانیهای که میتوان از منظری آن را بسیار با اهمیت و تاریخی دانست. در بیانیه وزارت خارجه روسیه آمده است: «ما مجدداً تعهد خود بر اصول مورد تأیید سازمان ملل براي حل مشکل فلسطين و اسراييل که شامل به رسميت شناخته شدن وضعيت اورشلیم (قدس) شرقي بهعنوان پايتخت کشور فلسطيني که در آينده تشکيل خواهد شد است را مورد تأکید قرار میدهیم در همين زمان باید اعلام کنيم در قالب چنين مفهومي اورشلیم (قدس) غربي را پايتخت کشور اسراييل میبینیم.»
در بخشی از این بیانیه تأکید شده است با اشاره به اینکه فلسطینیان و رژیم صهیونیستی، حدود سه سال است که در مذاکرات سیاسی برای حل مناقشات میان دو طرف شرکت نکردهاند، آمده است: «مسکو عمیقاً نگران این موضوع است.»
- روسیه؛ نخستین بازیگر در به رسمیت شناختن پایتختی قدس هرچند مشروط
لازم است در ابتدا بر این موضوع تأکید داشت که هرچند روسیه در بیانیه خود شناسایی قدس غربی به پایتختی رژیم را منوط به تشکیل دولت فلسطینی به پایتختی قدس شرقی بهمنظور تحقق مذاکرات صلح و طرح دو دولت نموده است؛ اما این شناسایی از لحاظی بسیار مهم و سرنوشتساز است.
این اقدام از اهمیت تاریخیای برخوردار است؛ زیرا تاکنون نه در طرحهای صلح عربی یا اروپایی و نه در قطعنامههای سازمان ملل (مانند 242)، قدس غربی به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی ذکر نشده است. روسیه تاکنون بر اساس قطعنامههای سازمان ملل و طرح دو دولت سیاستهای خود را در پرونده فلسطین دنبال نموده است. ضمن آنکه روسها در برهههایی همانند جنگهای غزه و مذاکرات صلح میان تشکیلات و رژیم مواضعی بسیار محکم و خوب در دفاع از حقوق فلسطینیان داشتهاند که دلیل آنهم حمایت از قطعنامههای سازمان ملل بوده و لذا نوار غزه و کرانه را جزو دولت فلسطینی میدانند؛ اما اقدام اخیر روسها تخطی از سیاست کلان همیشگی آنان است و باید دید که آیا تشکیلات خودگردان و حامیان سازشگر عربی وی هم در ادامه عادیسازی روابط به این امر تن خواهند داد؟ واکنش جریان سازش مشخص خواهد کرد که تصمیم اخیر روسها جایگاه مسکو را به عنوان میانجی مذاکرات تقویت خواهد کرد یا خیر؟
- مقدمهای برای انتقال سفارتهای کشورهای غربی و آمریکا به قدس
یکی از موضوعات چالشی در ماههای اخیر موضوع انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس بوده است. البته ترامپ اولین کسی نیست که وعده انتقال سفارت را میدهد، بلکه اکثر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا طی 40 سال گذشته؛ از جرالد فورد گرفته تا باراک اوباما این وعده را تکرار کردهاند، ولی این سفارتخانه هنوز از سر جایش تکان نخورده است! یکی از دلایل عدم انتقال سفارت به قدس آن است که سیاست کلان آمریکا در پرونده فلسطین و مذاکرات صلح، تحقق طرح دو دولت بر اساس مرزهای 1967 سازمان ملل است و بر اساس طرح دو دولت، قدس غربی هرگز به عنوان پایتخت رژیم به رسمیت شناخته نشده است. بلکه یکی از دلایل مطرح شدن انتقال سفارت از سوی جریانهای صهیونیستی و تندرو در آمریکا مقدمه سازی حقوقی و سیاسی به منظور مطرح کردن به رسمیت شناختن قدس غربی بهجای تلآویو به پایتختی است.
به نظر میرسد ترامپ 3 گزینه معقول و امکانپذیر، پیش روی خود دارد: 1- عقب نشینی از این اقدام با توجه به پیامدها 2- انتقال سفارت به قدس غربی بهمنظور کاهش فشارهای بینالمللی (مرزهای 1948) 3- مستقر شدن سفیر آمریکا در قدس و اقدامات پیوسته و ادامهدار طی زمانی نسبتاً طولانی برای آماده کردن مقدمات انتقال سفارت به این شهر.[2] ذکر این نکته ضروری است که هرچند قدس غربی بر اساس قطعنامه «مرزهای 1948» سازمان ملل جزو خاک رژیم صهیونیستی است، اما از آنجایی که ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی تقسیمبندی شرقی و غربی را قبول ندارد، انتقال سفارت آمریکا به هرکجای قدس شریف، به معنی انتقال سفارت به محدوده اشغالی از نظر سازمان ملل و به رسمیت شناختن کل قدس (از دید صهیونیستها: اورشلیم) به پایتختی رژیم صهیونیستی است. لذا این اقدام کاملاً برخلاف قطعنامههاست و قطعاً واکنشها و تبعات شدیدی برای رژیم به همراه خواهد داشت.
میتوان این اقدام روسیه و صراحت بیان پذیرش قدس غربی منوط به آینده پیش رو، شرایط سیاسی و حقوقی را برای آنکه ترامپ سفارت را به قدس انتقال دهد و سپس سخن از پایتختی قدس غربی و یا کل قدس شریف به میان بیاورد، مهیا نموده است.
ذکر این نکته هم ضروری است که برخی تحلیل گران معتقدند که جریان روس تبار مسئولین و سران تلآویو روسیه را مجاب نمودهاند با این اقدام نفوذ و لابی خود را در رژیم بیش از پیش افزایش دهد. مبنای تحلیل این طیف آن است که اقدام روسیه پاتکی به ترامپ برای به دست آوردن حمایت لابی صهیونیستی با انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس بوده و به نوعی این اقدام پیشدستانه است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
- چالشی برای سیاست اتخاذی ایران در روابط با روسیه
نتانیاهو و پوتین طی دو سال گذشته بارها از طریق دیدارهای دوجانبه یا تماس تلفنی با یکدیگر ارتباط برقرار نمودهاند. ارتباطاتی که نشان دهنده میزان سطح روابط دوسویه بود. بیشتر تحلیلها و اخبار از این دیدارها حول موضوع پرونده سوریه، بلندیهای جولان، ایران و بخشی کمی هم مذاکرات صلح با واسطهگری روسها انجام میگرفت؛ اما بیانیه اخیر وزارت خارجه روسیه و شناسایی قدس غربی به پایتختی رژیم، این هشدار را روشن نمود که سطح روابط دوجانبه و راهبردی کرملین و تلآویو در سطحی عالی و در موضوعات مهم دیگری هم تداوم داشته است. امری که میتواند معادلات بینالمللی و منطقهای در پرونده فلسطین و به تبع آن روابط و کنش ایران در منطقه دچار تغییر نماید.
به نظر میرسد جمهوری اسلامی روابط خود را با روسیه بالاخص در پرونده سوریه، خارج از همکاری روسها با رژیم صهیونیستی تعریف نموده است. یا به عبارتی میتوان گفت مولفه روابط روسیه و رژیم، در چگونگی، کیفیت وسطح همکاری میان تهران و مسکو محاسبه نشده است و به نوعی ایران با پیش گرفتن سیاست نادیدهگیری روابط مسکو و تلآویو، روابط خود را با روسها را تاکنون مدیریت نموده است.
اما بیانیه و تصمیم اخیر روسها نشان داد که این سیاست اتخاذی ایران در روابط با روسیه شاید در مراحلی با چالشهای جدیتری روبرو شود. ضمن آنکه توقع افکار عمومی داخلی، منطقهای و حامیان مقاومت از ایران، عدم مصلحت سنجی در روابط با روسیه در زمانهای تداخل منافع و سیاستها در موضوع فلسطین است. امری که نخست باید درک و سپس برای آن راهکار و سناریوهایی با کمترین هزینه چاره اندیشی شود. در صورتی که روسیه در موضوع فلسطین بیش از زمان فعلی نقش آفرینی نماید و لابیهای صهیونیستی بتوانند بر سیاستهای کرملین تأثیرگذار باشند، رفتار ایران با همسایه شمالی بسیار مهم و چالشی خواهد بود.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
- جمعبندی
در پایان میتوان بهطور خلاصه نکات این رویداد را که باید مورد توجه مسئولین و تصمیم سازان قرار بگیرد عبارتاند از:
- اقدام روسها در شناسایی مشروط قدس غربی به پایتختی رژیم، امری بسیار مهم، تاریخی و تأثیرگذار است.
- اقدام روسها میتواند پیش زمینه سیاسی، حقوقی و رسانهای برای انتقال سفارت آمریکا به قدس را مهیا سازد.
- تداوم نزدیکی راهبردی روسها و صهیونیستها روابط تهران و مسکو را دچار چالش خواهد کرد و نیاز به اتخاذ سیاست جدیدی دارد.
- این تصمیم روسها میتواند میز مذاکرات سازش را تغییر دهد و جریان سازش منطقهای با پذیرش میانجیگری روسها و پایتختی قدس غربی، معادلات را بهکلی متحول سازد و فرآیند عادیسازی روابط با رژیم را در کانال جدیدی پیگیری نماید.
پی نوشت:
[1]«Foreign Ministry statement regarding Palestinian-Israeli settlement»:
http://www.mid.ru/en/foreign_policy/news/-/asset_publisher/cKNonkJE02Bw/content/id/2717182
[2] «سناریوهای انتقال سفارت آمریکا در رژیم صهیونیستی از تل آویو به قدس»، اندیشکده راهبردی تبیین، منتشر شده در تاریخ 19 بهمن 1395، قابل بازیابی در پیوند زیر: