اندیشکده راهبردی تبیین- در مدت اخیر اخبار منتشرشده از لبنان و عراق نشان از تحرکات نظامی و امنیتی جدید رژیم صهیونیستی در این دو کشور علیه مواضع گروههای مقاومت همچون حزبالله و حشدالشعبی داشته است. به اذعان صهیونیستها این رژیم سعی داشته با انجام عملیاتهایی به منافع محور مقاومت ضرباتی را وارد کند و این امر موجب واکنشهایی در عراق و لبنان شده است. حال سؤالی که ایجاد میشود این است که واکنشهایی که در عراق و لبنان صورت گرفته، چه شباهتها و تفاوتهایی داشته است که این نوشتار سعی در بررسی آن دارد.
با نگاهی به سیر تحولات جبهه مقاومت میتوان دریافت که این جبهه با یک روند تحولی روبرو بوده است بهطوریکه جبهه مقاومتی که در اوایل قرن بیستم بهصورت محلی با هویت فلسطینی و عربی در مقابل توسعهطلبی صهیونیستها شکلگرفته بود بعد از چند دوره ناکامی با پیروزی انقلاب اسلامی ایران با رهبری جمهوری اسلامی ایران به یک جبهه منطقهای و حتی فرامنطقهای با هویت فراملی و اسلامی تبدیل شده که از آن بهعنوان محور مقاومت یاد میشود. محور مقاومت به اذعان اسناد راهبردی صهیونیستها امروز تبدیل به بزرگترین تهدید رژیم صهیونیستی شده[1] و همین امر درگیری میان طرفین را اجتنابناپذیر کرده است.
گفتنی است یکی از راهبردهای ثابت رژیم صهیونیستی انجام عملیاتهای تهاجمی در محیط پیرامون خود بوده است بهطوریکه با نگاهی به تاریخ این رژیم میتوان با فراز و نشیبی تداوم این راهبرد را مشاهده کرد که به دلیل قدرت هوایی و موشکی آن بیشتر نمود و بروز داشته است. حملات هوایی به مصر در سال 1956، حملات متعدد به مقر فلسطینیان در اردن و جنوب لبنان در دهههای 60 و 70 میلادی، حملات به زیرساختهای سوریه در دهه 70 میلادی، حمله هوایی به تأسیسات اتمی عراق در 1981 و حملات متعدد رژیم صهیونیستی به مواضع محور مقاومت در سه دهه اخیر را میتوان در این راستا بیان کرد. به دلیل اینکه تهدید درک شده توسط رژیم صهیونیستی از سوی رهبری این محور یعنی جمهوری اسلامی ایران دارای فاصله جغرافیایی است و همچنین از هزینههای درگیری بالا برخوردار است، این رژیم سعی دارد از یک سو با حملات نظامی محدود و کنترل شده به منافع ایران در نزدیکی مرزهایش ضمن ممانعت از بالا رفتن هزینههای درگیری، پاسخی مستقیم به تهدیدات بدهد. برای مثال این رژیم اقدام به حملات محدود و هدفمند موشکی و هوایی به برخی از مواضع جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت در سوریه کرده است، البته این حملاتِ محدود را بدون تبلیغات گسترده انجام میدهد تا از کنترل خارج نشود و ابعاد آن فراگیر نشود.
از سوی دیگر راهبرد رژیم صهیونیستی علیه ایران، اقدام غیرمستقیم است به اینگونه که با حمله و ضربه واردکردن به شرکای راهبردی و گروههای مقاومت حامی ایران، آن را تحتفشار قرار دهد که هدف آن بالا بردن هزینه همپیمانی با ایران و محور مقاومت در کشورهای میزبان این گروههاست. بر اساس ادعای صهیونیستها تعداد این عملیاتها در سه سال اخیر بیش از 200 مورد در سوریه بوده است[2]؛ اما در دو ماه اخیر به نظر میرسد رژیم صهیونیستی جغرافیای عملیاتی خود را گسترش داده و لبنان و عراق را نیز مورد تهاجم قرار داده است. برای مثال میتوان به حمله دو پهپاد بمبگذاری شده به منطقه ضاحیه بیروت پایتخت لبنان که از مکانهای حضور گسترده شیعیان و حزبالله لبنان است در 25 اوت 2019 و پایگاه ستاد نظامی گروه جبهه مردمی برای آزادی فلسطین در منطقه قوسایا، در مرز لبنان و سوریه در 26 اوت اشاره کرد و همچنین حملات رژیم صهیونیستی به مقرهای حشد الشعبی در عراق در ماههای اوت و سپتامبر 2019. این عملیاتها با واکنشهای مختلفی در عراق و لبنان مواجه بود که برخی از آنها دارای شباهت و برخی دیگر دارای تفاوت با یکدگر بود. برای مقایسه واکنشهای عراق و لبنان نسبت به حملات رژیم صهیونیستی میتوان موارد زیر را مطرح کرد:
واکنشهای مردمی
یکی از نقاط مشترک موضعگیریهایی که در عراق و لبنان صورت گرفت، واکنش منفی مردمی به تجاوزهای رژیم صهیونیستی بود. در این بین برخی از رسانههای همسو با احزاب و جریانهای سیاسی مخالف محور مقاومت سعی داشتند این محور را عامل افزایش تنش در عراق و لبنان نشان دهند اما موفقیت آنچنانی در این امر کسب نکردند و به دلیل وجهه بسیار بد رژیم صهیونیستی در میان مردم عراق و لبنان، عموم موضعگیریهای مردمی در محکومیت این اقدامات بود. بهطوریکه با نگاهی به مصاحبهها و همچنین رصد فضای مجازی این دو کشور میتوان دریافت که مردم نسبت به تهاجمهای جدید رژیم صهیونیستی به کشورهای خود مواضع منفی اتخاذ کرده و این امر را غیرقابلقبول دانستهاند.
واکنشهای رسمی و دولتی
با نگاهی به موضعگیریهای رسمی و دولتی در لبنان و عراق میتوان دریافت که دولتهای آنها در سطوح مختلف همچون رئیسجمهور، نخستوزیر و رئیس پارلمان و وزیر خارجه به محکومیت این اقدام پرداختهاند بهطوریکه در لبنان میشل عون، سعدالحریری، نبیه بری و جبران باسیل هر یک در این زمینه در قالب بیانیه و سخنرانی به محکومیت این حملات پرداختند و در عراق نیز برهم صالح، عادل عبدالمهدی، محمد الحلبوسی و محمد علی الحکیم حملات رژیم صهیونیستی را محکوم کردند. دولت لبنان در راستای این محکومیت اقدام به شکایت علیه رژیم صهیونیستی در شورای امنیت سازمان ملل کرد و دولت عراق نیز در این زمینه تحرکاتی داشته ولی با استدلال عدم وجود مستندات، هنوز این شکایت را به سازمان ملل ارائه نداده است. البته دولت عراق اقدام به تشکیل کارگروه تحقیق کرده که تاکنون گزارش رسمی در این زمینه صادر نشده است. به نظر میرسد دولتهای عراق و لبنان اگرچه به محکومیت تجاوز رژیم صهیونیستی پرداختند ولی هیچیک علاقهای به واکنش نظامی به این تحولات ندارند و سعی دارند امور را در سطوح سیاسی و دیپلماتیک پیگیری نمایند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
واکنش گروهها و جریانات مقاومت
گروههای مقاومت در لبنان و عراق به شکل گسترده به محکومیت تجاوزات رژیم صهیونیستی پرداخته و هریک هشدار دادند که در زمان و مکان مناسب به تلافی اقدام صهیونیستها خواهند پرداخت. برای مثال ابومهدی مهندس نائب رئیس ارشد حشدالشعبی ضمن محکوم کردن رژیم صهیونیستی و آمریکا تهدید کرد با تمام ابزاری که در اختیار حشد الشعبی است مانع تداوم این حملات خواهند شد و همچنین وی در چهارم سپتامبر 2019 دستور تشکیل نیروی هوایی حشدالشعبی را صادر کرد[3]؛ اما واکنش حزبالله شدیدتر بود بهطوریکه سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی خود در 31 اوت اعلام کرد که تجاوز به لبنان بیپاسخ نمیماند[4]. در پی این تهدید، نیروهای حزبالله لبنان در تاریخ دوم سپتامبر 2019، چند هدف از جمله یک خودرو نظامی را در داخل مرزهای رژیم صهیونیستی مورد هدف قرار داد و اعلام کرد که هرگونه اقدام رژیم صهیونیستی بیپاسخ نخواهد ماند. این عملیات در نوع خود یک عملیات ویژه بود؛ نخست اینکه حزبالله لبنان بعد از جنگ سیوسه روزه رسماً مسئولیت عملیات خود در داخل سرزمینهای اشغالی را پذیرفت و دوم اینکه رژیم صهیونیستی با یک واکنش محدود، نشان داد که قدرت بازدارندگی حزبالله لبنان افزایش یافته است و ارتش این رژیم با چالش بزرگی در مرزهای شمالی خود روبرو است.
واکنش جریانات و احزاب سیاسی
اگرچه اکثر احزاب و جریانات سیاسی به محکومیت اقدام نظامی رژیم صهیونیستی پرداختهاند اما هریک بر اساس میزان نزدیکی و تعارضات خود با جریانات مقاومت واکنش نشان دادند. در عراق اکثر جریانات سیاسی ضمن محکومیت این حملات تلاش داشتند که مانع از تصمیم گروههای مقاومت و دولت برای اقدام نظامی شوند و بیان داشتند که باید در این زمینه تحقیق بیشتر و البته صبوری بیشتری داشت. برای مثال مقتدی صدر در موضعگیری منفعلانه خود ضمن محکومیت حملات به پایگاههای حشد الشعبی نسبت به انجام این عملیات توسط رژیم صهیونیستی اظهار تردید کرد و با ذکر مصالح جریانی و حزبی خود خواستار تجمیع حشد الشعبی در دولت عراق و خروج نیروهای عراقی از سوریه شد و همچنین به واکنش عجولانه نسبت به این تجاوزات و ورود عراق به تعارضات منطقهای هشدار داد[5]. ایاد علاوی نیز دولت عراق را تشویق به ارائه شکایت در شورای امنیت سازمان ملل کرد و نسبت به بروز جنگ نیابتی در عراق هشدار داد. همچنین سید عمار حکیم نیز ضمن محکوم کردن این حملات به حشد الشعبی نسبت به تبدیل عراق به محل ذخیره سلاح غیر عراقی هشدار داد[6]. در این بین برخی از احزاب و جریانات هشدارهایی را در زمینه عدم ورود عراق به منازعات منطقهای دادند و با انتقاد از گروههای مقاومت، ایشان را متهم به اجرای طرحهای منطقهای ایران در عراق کردهاند که نتیجه آن ورود عراق به ناامنی و بیثباتی امنیتی بوده است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
در لبنان موضعگیری احزاب و جریانات تا قبل از واکنش حزبالله موضعی در جهت محکومیت اقدام تحریکآمیز رژیم صهیونیستی بود ولی بعد از واکنش حزبالله به تجاوزات رژیم صهیونیستی شاهد اختلافنظر شدیدی بودیم. برای مثال احزاب وابسته 14 مارس که مخالف جریان مقاومت و حزبالله هستند اقدام به اظهار نظر و صدور بیانیههایی کردند که حزبالله لبنان عامل این حملات بوده است و تقریباً موضعی همسو با صهیونیستها اتخاذ نمودند برای مثال سمیر جعجع اعلام کرد که حزبالله به دنبال وارد کردن لبنان به جنگی است که مربوط به لبنان نیست[7] و یا سعد الحریری و فؤاد سنیوره نیز حزبالله را متهم به برپایی جنگی مخرب در لبنان کردند؛ اما جریانات وابسته به هشت مارس همگی با حمایت از واکنش حزبالله، مواضعی همسو با محور مقاومت اتخاذ کردند. تفاوت دیدگاه جریانات و احزاب عراقی و لبنانی در مورد تجاوزات رژیم صهیونیستی موجب شکلگیری موج رسانهای در این کشورها شد بهطوریکه در دو ماه اخیر شاهد مطالب و برنامههای تلویزیونی متفاوت و اظهارنظرهای کارشناسان همسو با جریانات و احزاب متبوع خود بودیم.
نتیجهگیری
بررسی مقایسهای واکنش عراق و لبنان به حملات رژیم صهیونیستی نشاندهنده این است که محور مقاومت اگرچه با کارشکنی افراد و جریانات نزدیک به محور غربی، عبری و عربی روبرو است ولی ماهیت اقدامات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی قدرت مانور محور مقاومت را افزایش داده است و این محور میتواند با واکنشهای مناسب و بهموقع مانع از تداوم و تشدید این تجاوزها شود که نمونه موفق آن را بهخصوص در لبنان شاهد هستیم.
منابع
[1] «سند راهبردی ارتش رژیم صهیونیستی از موقعیت اسرائیل در منطقه و تهدیدات علیه آن پرده برداشت»، ایسنا، 7 بهمن 1396، قابلدسترسی در:
https://www.isna.ir/news/96110703660
[2] David M. Halbfinger, Ben Hubbard and Ronen Bergman, “The Israel-Iran Shadow War Escalates and Breaks Into the Open”, The New York Times, 28 August 2019, available at: https://www.nytimes.com/2019/08/28/world/middleeast/israel-iran-shadow-war.html
[3] «ابومهدي المهندس يعلن تشكيل قوة جوية للحشد الشعبي و يكلف حنتوش مديراً»، ناس، 5 سبتمبر 2019، متاحة علی:
https://www.nasnews.com
[4] «نصرالله: الرد على الاعتداء الإسرائيلي أمر محسوم»، المیادین، 31 آب 2019، متاحة علی:
http://www.almayadeen.net/news/politics/1335949/
[5] «خط و نشان مقتدی صدر برای رژیم صهیونیستی: صهیونیستها پایانشان در عراق خواهد بود»، العالم، 5 شهریور 1398، قابلدسترسی در:
https://fa.alalamtv.net/news/4400571
[6] «علاوی خواستار شکایت رسمی بغداد از رژیم صهیونیستی به شورای امنیت شد»، ایسنا، 10 شهریور 1398، قابلدسترسی در:
https://www.isna.ir/news/98061004803
[7] «جعجع خطاب به نصرالله: ما با درگیر کردن لبنان به جنگی ویرانگر مخالفیم»، العربیه فارسی، 2 سپتامبر 2019، قابلدسترسی در:
https://ara.tv/6748j