دو دیدگاه درباره محور مقاومت: «مشارکت یا عدم مشارکت در قدرت»

طی سال‌های اخیر مشکلات و معضلات اقتصادی و اجتماعی در کشورهایی نظیر عراق، لبنان، یمن و مناطقی مانند نوار غزه فزاینده بوده است. به همین دلیل برخی تحلیلگران معتقدند حضور و مشارکت گروه‌های مقاومت مانند حشدالشعبی، حزب‌الله، حماس و ... در ساختار رسمی قدرت و نظام سیاسی این کشورها مسیر نادرستی بوده که طی سال‌های اخیر دنبال شده است.

 

🔸 این دیدگاه معتقد است آمریکا و غرب با ابزارهای گوناگون سیاسی، اقتصادی و حقوقی نوعی از «انسداد ساختاری» در جوامع هدف ایجاد کرده‌اند که نتیجه بدیهی آن بن‌بست‌های موجود در نظام سیاسی عراق و لبنان است. در چنین فضایی، گروه‌های مقاومت قربانی طراحی آمریکا شده و پس از گذشت یک دوره زمانی و بروز ناکارآمدی‌های فراوان، در تیررس اعتراضات مردمی و فشارهای خارجی قرار خواهند گرفت.

🔸 در سوی مقابل اما دیدگاه دیگر معتقد است اگرچه سیاست غرب در کشورهایی نظیر عراق و لبنان از دیرباز همان انسداد و بن‌بست ساختاری با هدف دخالت‌های گسترده بوده، اما تبعات و چالش‌های عدم مشارکت گروه‌های مقاومت در ساختار رسمی قدرت بسیار بیشتر از آسیب‌های مشارکت است.

🔸 این دیدگاه بر این باور است که برای مثال عدم مشارکت گروه‌های مقاومت در پارلمان‌ها، می‌تواند سلاح مشروع مقاومت و حتی موجودیت آن‌ها را با تهدیدات جدی روبه‌رو کند. علاوه بر اینکه سلاح نرم و امکان سیاست‌ورزی را از گروه‌های مقاومت گرفته و آن‌ها را گاهی به کاربرد سلاح سخت در سیاست داخلی مجبور می‌سازد.

✅ در مجموع دیدگاه دوم میان تصمیم‌گیران گروه‌های مقاومت در منطقه هواداران بیشتری دارد و مسیر طی‌شده تاکنون نیز همینگونه بوده است؛ چه‌اینکه سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان چند هفته پیش در نشستی با حضور اعضای حزب‌الله صراحتا این دیدگاه را مورد تأیید قرار داد.

☘️ اندیشکده راهبردی تبیین🌿

ارسال دیدگاه