هدف‌گذاری حذف حماس در چارچوب طرح کلی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای منطقه قابل تبیین است. ایالات‌متحده به دنبال تمرکز بیشتر بر شرق آسیا و هم‌زمان جلوگیری از گسترش نفوذ رقبای جهانی در منطقه غرب آسیا است. درحالی‌که چین با برنامه‌های اقتصادی ازجمله طرح کمربند-جاده و توافق‌های مشارکت راهبردی نفوذ خود را در منطقه گسترش داده است ایالات‌متحده با طرح‌هایی مانند کریدور عرب-مد و پیگیری روند عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی به دنبال حفظ نفوذ خود در منطقه از طریق ایجاد ترتیبات سیاسی و امنیتی جدید است.
🔸یکی از چالش‌های آمریکا در این رابطه شرایط عربستان برای عادی‌سازی و تبادل امتیازاتی در موضوع فلسطین بوده است که باوجود گروه‌های مقاومت فلسطینی در غزه امری دشوار به نظر می‌رسد. آمریکا اکنون فرصت را برای حذف حماس مناسب می‌بیند تا با سازش یک‌طرفه با برخی گروه‌های فلسطینی و پیشبرد روند عادی‌سازی تحقق طرح‌های ژئوپلیتیکی خود را برای چندین دهه تضمین کند و زمینه‌های افزایش نفوذ رقبا را در منطقه کاهش دهد.
🔸درصورتی‌که رژیم صهیونیستی بتواند توان سیاسی و نظامی حماس و جهاد اسلامی را در غزه حذف کند، کنترل غزه را به تشکیلات خودگردان بدهد و با حمایت و فشار آمریکا با جریان سازش‌کار فلسطینی توافقی یک‌طرفه امضا کند، فلسطینی‌ها را خلع سلاح نموده و یک خودمختاری محدود به آن‌ها بدهد، شرایط برای پیشبرد عادی‌سازی مناسب‌تر می‌شود.
🔸 این امر با حذف یکی از محورهای مقاومت ضمن این‌که توازن قوا و معادله بازدارندگی را به ضرر ایران تغییر می‌دهد قدرت نرم ایران در منطقه که حمایت از فلسطین یکی از عناصر اصلی تقویت‌کننده آن است را با نشان دادن این‌که رویکرد مقاومت یک رویکرد شکست‌خورده است با چالش جدی روبرو می‌سازد.
✅ بر این اساس ایالات‌متحده درحالی‌که به دنبال اجتناب از ورود مستقیم به جنگ‌های بزرگ در راستای کاهش هزینه‌ها و تمرکز منابع بر شرق آسیا و تقویت طبقه متوسط داخلی این کشور است و راه انداختن یک جنگ گسترده علیه ایران در راستای منافع این کشور نیست، تلاش می کند تا با حمایت کامل از رژیم صهیونیستی یک جنگ غیرمستقیم و نیابتی علیه حلقه‌های ضعیف‌تر محور مقاومت به‌منظور جلوگیری از گسترش نفوذ ایران و تضعیف جایگاه خود در منطقه دنبال می‌کند.
☘️ اندیشکده راهبردی تبیین🌿
▫️@Tabyincenter
