سناریوهای واکنش اسرائیل به عملیات موشکی ایران

♦️ سناریوهای واکنش اسرائیل به عملیات موشکی ایران

#گزارش_کوتاه

🔹 دنیل‌بایمن، کارشناس ضدتروریسم «مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی» طی یادداشتی در «فارن‌پالیسی» مورخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ به ارزیابی سناریوهای احتمالی واکنش حکومت اسرائیل به حملات موشکی ایران پرداخت.

🔸 بایمن در توضیح تفاوت این عملیات با حمله ایران به عین‌الاسد به یک تفاوت و یک شباهت اشاره کرده، تفاوت اینکه در حمله به عین‌الاسد، تهران صرفاً درصدد «اعاده حیثیت در برابر ترور وقیحانه شخصیت مهم و محبوبی چون سلیمانی» بود ولی در حمله به فلسطین اشغالی، «فراتر از اعاده حیثیت، درصدد احیای بازدارندگی بود». شباهت اینکه در هر دو مورد، ایران «مقیاس حمله را به گونه‌ای طراحی کرده که صرفاً موجب رعب و وحشت و درجاتی از آسیب شود» ولی به جنگ نینجامد. زیرا اولاً تعداد موشک‌های پرتابی به سوی مناطق اشغالی اندک بوده، ثانیاً اهداف نیز صرفاً نظامی بوده‌اند و ثالثاً متحدان ایران مانند حزب‌الله نیز در این عملیات مشارکت نداشته‌اند.

🔹 نویسنده توضیح می‌دهد که فرآیند جنگ غزه تاکنون برای ایران دستاورد بیشتری به همراه داشته تا برای اسرائیل. اسرائیل ضربه جدی به حماس زده ولی هنوز آن را نابود نکرده حال‌آنکه ایران توانسته عادی‌سازی ریاض و تل‌آویو را به تأخیر انداخته، زندگی عادی ساکنان مناطق اشغالی را مختل و و فضای منطقه و جهان را ضداسرائیلی‌تر کند. پس تهران دلیلی ندارد که در این شرایط با ورود به نبرد مستقیم با اسرائیل، برای خود هزینه بیشتری ایجاد کند. به‌خصوص که «با چالش‌های اقتصادی، نارضایتی‌های داخلی و تروریسم قومی» روبروست و در صورت مداخله آمریکا به نفع اسرائیل در یک جنگ تمام‌عیار، «ایران قطعاً شکست خواهد خورد و در پایان بازنده نبرد منطقه‌ای خواهد بود».

🔸 بایمن معتقد است ایران از خط قرمز مهمی عبور کرده که همانا حمله مستقیم به مناطق اشغالی فلسطین بود. و اگر اسرائیل بخواهد مقابله‌به‌مثل کند، «می‌تواند بسیار بیشتر از این حمله، به ایران آسیب بزند». ولی اسرائیل به دلیل وجود حزب‌الله، از حمله مستقیم به ایران اجتناب خواهد کرد. پس اسرائیل برای احیای بازدارندگی‌اش چه خواهد کرد؟

🔹 نویسنده به ۲ ملاحظه فنی که مانع حمله مستقیم اسرائیل به ایران شده یا آن را دشوار ساخته، اشاره می‌کند. اولاً تنها حریم هوایی مطلوب برای اسرائیل، از اردن به سوریه و سپس عراق خواهد بود. زیرا عربستان تمایلی به تسهیل حریم هوایی‌اش برای حمله به ایران ندارد. ترکیه نیز مسیر طولانی‌تری است. مسیر اردن به سوریه و عراق نیز، قطعاً منجر به درگیری گسترده‌تر گروه‌های مقاومت با اسرائیل خواهد شد که عملاً نابودی این گروه‌ها را به پیش‌نیاز حمله مستقیم به ایران بدل می‌کند. ثانیاً تعداد و تسلیحات زیردریایی‌های اسرائیل در اقیانوس هند که از آن‌ها امکان پرتاب موشک به ایران را داشته باشد، محدود است.

🔸 پس به نظر بایمن تنها سناریوی باقی‌مانده برای اسرائیل «هدف‌گیری پرسنل و دارایی‌های نظامی ایران در سوریه و لبنان، و احتمالاً در آینده در عراق و یمن» است. به‌ویژه که دولت آمریکا نیز به جهت کنترل بازار انرژی، مانع اراده اسرائیل برای حمله مستقیم به ایران و گسترش نبرد منطقه‌ای است. هر چند که «یک اشتباه محاسباتی ساده در یکی از دو طرف یعنی تهران و تل‌آویو، مانند این باور که دشمن به هر حال حمله شدیدتری خواهد داشت، می‌تواند به یک پیش‌گویی خود تحقق‌بخش بدل شده و آتش‌بازی روز شنبه را به یک انفجار بزرگ تبدیل کند».

✅ به نظر می‌رسد مهم‌ترین پیامد این عملیات برای سیاست خارجی منطقه‌ای آمریکا در غرب آسیا، این باشد که اولاً تا اطلاع ثانوی از کاهش نیروهای نظامی‌اش در منطقه به خصوص عراق و سوریه خودداری کند، زیرا گمان دارد که حضور این نیروها برای بازدارندگی علیه ایران، مفید است. ثانیاً تلاش‌هایش برای تحکیم روابط اعراب و اسرائیل را، ناظر به کمک‌های اردن به پدافند نظامی اسرائیل، تقویت خواهد کرد و فضای لازم برای ارائه امتیاز به عربستان جهت پذیرش توافق ابراهیم، مهیاتر خواهد شد.اشراق

 

ارسال دیدگاه