تاثیر محور مقاومت بر انتخابات کنیست اسرائیل

پارلمان رژیم صهیونیستی یا همان «کنیسِت» از 120 کرسی تشکیل شده است و حزب یا ائتلافی که بتواند بیش از نیمی از کرسی‌های پارلمان را به‌ دست آورد، موفق به تشکیل کابینه خواهد شد.

پارلمان رژیم صهیونیستی یا همان «کنیسِت» از 120 کرسی تشکیل شده است و حزب یا ائتلافی که بتواند بیش از نیمی از کرسی های پارلمان را به‌دست آورد موفق به تشکیل کابینه خواهد شد. اما در تاریخ 64 ساله این رژیم تاکنون هیچ حزبی به‌تنهایی موفق به کسب اکثریت پارلمان و تشکیل دولت غیر ائتلافی نشده‌است. اما تشکیل دولت‌های ائتلافی از اواخر دهه 1990 با یک معضل جدید به نام «ائتلاف های شکننده» روبرو بوده است که همین موضوع سبب گردیده تا در دو دهه اخیر پارلمان‌های رژیم صهیونیستی ماموریت 4 ساله خود را به اتمام نرسانند و پدیده‌ي «انتخابات زودهنگام» به یک عرف سیاسی در این رژیم تبدیل شود. انتخابات پارلمانی کنونی نیز از این قاعده مستثنا نیست و این پارلمان نیز به‌دلیل اختلاف بر سر بودجه 2013 با رای موافق 100 نفر از نمایندگان به لایحه انحلال پارلمان در اکتبر 2012 منحل گردید و مقرر شد انتخابات پارلمانی که طبق روند عادی باید در اکتبر 2013 برگزار می‌شد به‌صورت زودهنگام و 10 ماه زودتر در 22 ژانویه 2013 برگزار شود. هر چند که «موفاز» انحلال پارلمان را زیرکی نتانیاهو برای کسب کرسی‌های بیشتر در پارلمان دانست.

انتخابات گذشته و کابینه ائتلافی نتانیاهو

در انتخابات پارلمان هیجدهم رژیم صهیونیستی که در سال 2009 میلادی برگزار شد احزاب راست و مذهبی موفق به کسب اکثریت کرسی‌های پارلمان شدند و در مجموع 65 کرسی از 120 کرسی را از آن خود کردند. بنابراین بنیامین نتانیاهو که در آن مقطع رهبر اپوزیسیون – در آن زمان کابینه در دست حزب کادیما بود- به حساب می‌آمد مامور تشکیل کابینه شد. بنیامین نتانیاهو موفق شد با مشارکت احزاب راست (لیکود و اسرائیل بیتینو) احزاب مذهبی (شاس، خانه یهودی و یهودیت تورات متحد) و حزب چپ کار ائتلافی پهن دامنه را به‌وجود آورده و کابینه را تشکیل دهد. اگرچه در این ائتلاف بر سر موضوعاتی چون امنیت ملی، فرایند صلح، جدایی دین از سیاست و دموکراسی اختلاف نظر وجود داشت اما کابینه هیجدهم کابینه باثباتی بود و حتی پس از انشقاق در حزب کار که منجر به جدایی ایهود باراک از این حزب و تشکیل حزب استقلال توسط وی شد نیز ثبات کابینه حفظ شد چرا که حزب استقلال به رهبری باراک 5 کرسی از 13 کرسی حزب کار را با خود همراه کرد و با ادامه حضور در کابینه هر چند ائتلاف نتانیاهو از 74 کرسی به 66 کرسی کاهش یافت اما همچنان اکثریت پارلمان را در اختیار داشت.

فضای حاکم بر انتخابات پارلمان نوزدهم

فضای انتخابات پارلمان نوزدهم حول سه محور اصلی شکل گرفته است که این سه محور عبارتند از:

1.   مسئله صلح و تشکیل کشور مستقل فلسطینی

2.   چالش های اقتصادی و اجتماعی داخلی رژیم صهیونیستی

3.   مسئله ایران و حمله به تاسیسات هسته‌ای

محور نخست: مسئله صلح و تشکیل کشور مستقل فلسطینی

مسئله تشکیل کشور مستقل فلسطینی از طریق مذاکرات صلح بر اساس مرزهای 1967 که از زمان صدور قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل متحد پس از جنگ 1967 به رویکرد اصلی حل بین‌المللی نزاع فلسطینیان و رژیم صهیونیستی تبدیل شده است؛ مهمترین عامل اختلاف‌زا و ظهور ائتلاف‌های شکننده در رژیم صهیونیستی بوده‌است. اما از دهه 1990 و پس از امضای قرارداد اسلو در 1993 و تشکیل حکومت خودگردان فلسطینی، اختلافات سیاسی در رژیم صهیونیستی بسیار جنبه ایدئولوژیک و استراتژیک پیدا کرد که نمونه‌ي عینی آن ترور اسحاق رابین؛ نخست وزیر وقت در سال 1995 به دست یک طلبه افراطی علوم دینیِ مخالف امضای قرارداد اسلو بود. پس از ترور اسحاق رابین و نخست‌وزیری بنیامین نتانیاهو علاوه بر گسترش اختلافات داخلی همچنین شاهد بروز اختلاف جدی بر سر مذاکرات سازش بین حزب دست راستی لیکود با سیاست‌های آمریکا بودیم؛ به‌نحوی که نتانیاهو حاضر به اجرای تعهدات قبلی رژیم صهیونیستی در قبال فلسطینیان نبود و عملا مذاکرات سازش را با چالش روبرو کرد.

با آغاز قرن بیست و یکم و تصمیم دولت آمریکا برای انجام مذاکرات وضعیت نهایی بین فلسطینیان و رژیم صهیونیستی تا سال 2005 در قالب طرح نقشه راه و تصمیم شارون نخست وزیر وقت برای انجام این مرحله، اختلافات در حزب دست راستی لیکود بالا گرفت و نهایتا این اختلافات منجر به انشعاب در این حزب گردید و آریل شارون به همراه چهره‌های مطرح دیگری همچون خانم لیونی و ایهود اولمرت از حزب لیکود جدا شده و حزب کادیما را تاسیس کردند.

آریل شارون با عقب‌نشینی یکطرفه از نوار غزه در سال 2005 و همچنین تصمیم به ساخت دیوار حائل در کرانه‌ي باختری به‌عنوان مرزهای نهایی رژیم صهیونیستی با دولت مستقل فلسطین، سعی در همراهی با ایده‌ي جامعه بین‌الملل به‌ویژه متحد دیرین خود آمریکا و جلوگیری از انزوای این رژیم در مجامع و افکار عمومی بین المللی داشت. اما با توجه به شوک غافلگیر کننده کسب اکثریت کرسی های پارلمان فلسطین توسط جنبش حماس در سال 2006 و پس از آن مسئله گروگانگیری نظامی صهیونیست «گلعات شالیط» توسط گردان‌های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی حماس و وقوع جنگ بی‌حاصل 22 روزه در اوایل سال 2009 با هدف نابودی زیرساخت‌های موشکی حماس و راضی‌کردن این جنبش جهت پیوستن به روند مذاکرات؛ عملا کابینه حزب کادیما به نخست‌وزیری اولمرت و خانم لیونی به عنوان وزیر امورخارجه شکست خورد و فضای جامعه صهیونیستی با بی‌نتیجه تشخیص‌دادن روند سازش و عقب‌نشینی از اراضی اشغالی با توجه به تبدیل‌شدن نوار غزه به تهدیدی جدید و غیر قابل مهار پس از عقب‌نشینی به سمت افراط‌گرایی تمایل پیدا کرد.

هر چند حزب راست میانه‌ي کادیما که موافق تشکیل کشور مستقل فلسطینی و همراهی با ایده‌ي جامعه بین الملل و جلوگیری از انزوای رژیم صهیونیستی است و نقدهای جدی بر سه طیف افراطی جامعه‌ي صهیونیستی شامل حزب لیکود به رهبری نتانیاهو، احزاب ملی‌گرا همچون حزب «اسرائیل خانه ما» به رهبری لیبرمن و احزاب مذهبی حریدی همچون «شاس» دارد؛ توانست در انتخابات پارلمانی سال 2009 با کسب 28 کرسی و با یک کرسی بیشتر از حزب لیکود اکثریت پارلمان را به‌دست آورد اما در مجموع موفق به ایجاد ائتلاف جهت تشکیل کابینه نشد و این افراطیون بودند که با ایجاد ائتلاف موفق به تشکیل کابینه شدند. اما بی‌اعتنایی نتانیاهو به مسئله صلح و تشکیل کشور مستقل فلسطین باعث گردید حزب کار از کابینه خارج شود و ائتلاف نتانیاهو را ضعیف‌تر کند.

مسئله صلح و تشکیل کشور مستقل فلسطینی همچنان یکی از مسائل جاری و محورهای مهم انتخاباتی این دوره است و عملا به وجه تمایز جناح راست از جناح چپ و میانه تبدیل شده‌است. در همین راستا خانم لیونی در جریان رقابت‌های انتخاباتی جاری اعلام کرد موجودیت رژیم صهیونیستی وابسته به صلح با فلسطین است[1]. جناح چپ و میانه بر این باورند که نتانیاهو و هم‌پیمانانش با مخالفت با روند صلح و تشکیل کشور مستقل فلسطینی رژیم صهیونیستی را در برابر ایده‌ي جامعه بین‌المللی قرار می‌دهند و هر روز بر انزوای این رژیم در دنیا می‌افزایند؛ به‌نحوی که روزنامه هآرتص با توجه به آراي مخالف به ارتقاي جایگاه فلسطین در سازمان ملل و عدم حضور هیچ یک از کشورهای اروپایی در صف مخالفین را از دست‌دادن متحد دیرین اروپا توصیف کرد و آن را نشانه انزوای رژیم صهیونیستی دانست.

این در حالی است که خانم لیونی با اشاره طرح بین‌المللی صلح که رسانه‌های صهیونیستی از ارائه‌ي آن در ماه مارس خبر داده اند، انتخاب مجدد نتانیاهو را سدی برابر این طرح و انزوای بیشتر اسرائیل دانسته و خود را تنها گزینه دست‌یابی به توافق با فلسطینیان معرفی کرد. البته خانم لیونی حاضر شده است در قبال اعطای مسئولیت مهم در زمینه مذاکرات صلح در ائتلاف نتانیاهو شرکت کرده و در کابینه حاضر شود.

محور دوم: چالش های اقتصادی و اجتماعی داخلی رژیم صهیونیستی

مسئله چالش‌های اقتصادی و اجتماعی داخلی رژیم صهیونیستی یکی‌دیگر از مشاجرات و محورهای انتخاباتی موجود در رژیم صهیونیستی است. چالش‌های اقتصادی که باعث بالارفتن هزینه زندگی در رژیم صهیونیستی شده‌است و همچنین تبعیض‌های اجتماعی از جمله قانون تال که طلاب یهودی را از خدمت سربازی معاف می‌کند؛ در سال 2011 منجر به برپایی راهپیمایی‌ها و اعتراضات خیابانی ضد سیاست های نتانیاهو گردید. این وضعیت بد اقتصادی در سال 2012 نیز پدیده‌ي خودسوزی را به شیوه‌ي اعتراضی رایج شهروندان این رژیم تبدیل کرد که بیش از 10 نفر دست به این اقدام زدند. از این‌رو جناح چپ و میانه مخصوصا دو حزب «کار» و «یش آتید» تمرکز سیاست‌ها و اولویت‌های خود را بر مسائل داخلی و حل چالش‌های اقتصادی و تبعیض‌های اجتماعی قرار داده‌اند.

محور سوم: مسئله‌ي ایران و حمله به تاسیسات هسته‌ای

مسئله‌ي ایران و حمله به تاسیسات هسته‌ای کشورمان نیز یکی از مسائل چالشی و جنجال برانگیز در رژیم صهیونیستی بوده و در این انتخابات نیز خودنمایی می‌کند؛ به نحوی که اولمرت با انتقاد از هزینه‌های چندین میلیون دلاری دولت نتانیاهو در راستای تقویت دستگاه‌های اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی جهت آماده‌سازی حمله به ایران این هزینه را احمقانه دانست و در مصاحبه با کانال 2 تلویزیون اسرائیل گفت: «نتانیاهو برای آماده‌سازی عملیات علیه ایران به اندازه‌ي بودجه‌ي چند سال اسرائیل هزینه کرده، با این حال این حمله انجام نگرفته و انجام هم نخواهدگرفت[2]».

همچنین «یوال دیسکین» رئیس سابق دستگاه اطلاعات داخلی رژیم صهیونیستی شاباک خطر ایران را بزرگنمایی‌شده از سوی نتانیاهو دانست و با تأکید بر مخالفت خود با حمله به ایران گفت : «حتی اگر فرض کنیم ایران بخواهد به تسلیحات هسته‌ای دست‌یابد این مسأله بدترین سناریو برای اسرائیل نخواهد بود و مسائل بدتری هم وجود دارد و به اعتقاد من چندپارگی درونی ما از بمب هسته‌ای ایران هم بدتر است .[3]».

دولت آمریکا و انتخابات پارلمان نوزدهم

دولت دوم اوباما اولویت سیاست خارجی خود را معطوف به خاورمیانه و مخصوصا حل منازعه‌ي فلسطینیان و صهیونیست‌ها در قالب طرح تشکیل کشور مستقل فلسطینی قرار داده است و در مسئله پرونده‌ي هسته‌ای ایران همچنان معتقد به مذاکرات و راه حل سیاسی و البته تحریم‌های اقتصادی است و نشانه‌های این رویکرد را می‌توان در انتخاب افرادی چون «چاک هیگل» به‌عنوان وزیر دفاع نیز مشاهده کرد. همچنین طبق اخبار منتشر شده اوباما بر اشتباه بودن تندروی های نتانیاهو تاکید کرده و روش نتانیاهو را عاملی برای انزوای بیشتر اسرائیل دانسته است[4]. این درحالی است که جناح سیاسی افراطی رژیم صهیونیستی مخالف این رویکرد است و همین اختلافات سبب گردید که بنیامین نتانیاهو در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از میت رامنی حمایت کند. البته مسئله اختلافات نتانیاهو و اوباما در عرصه‌ي سیاست‌های منطقه‌ای در سال 2012 نیز بروز کرد و زمانی که اوباما بر تشکیل کشور فلسطینی در مرزهای 1967 تاکید کرد نتانیاهو به‌شدت با ایده‌ي اوباما مخالفت نمود و نهایتا با فشار لابی صهیونیستی اوباما در سخنرانی خود در آیپک ناگزیر به پس‌گرفتن حرف خود شد. به نظر می‌آید كه سیاست منطقه‌ای اوباما بر اصل «راه ایران از فلسطین می‌گذرد» استوار است و او حل مسئله‌ي فلسطین را مقدمه‌ي ایجاد یک اجماع فراگیر منطقه‌ای و جهانی علیه ایران می‌‌داند و سیاست منطقه‌ای نتانیاهو بر اصل «راه فلسطین از ایران می‌گذرد» استوار است و وی بر اولویت مسئله‌ي ایران تاکید دارد.

تاثیر انتخابات پارلمان نوزدهم بر محور مقاومت

با توجه به سیاست‌های منطقه‌ای جناح راست در صورت پیروزی این جناح در انتخابات، همچنان شاهد وجود شکاف بین آمریکا و رژیم صهیونیستی خواهیم بود و این شکاف امکان دست‌یابی به اجماع در موضوعات منطقه‌ای مانند تشکیل کشور مستقل فلسطینی و حمله به ایران را کاهش خواهد داد و این اختلاف دیدگاه و عدم دستیابی به اجماع به منزله‌ي خرید زمان از سوی جبهه‌ي مقاومت در منطقه است.

از سوی دیگر در صورت پیروزی جناح چپ و میانه -که البته از احتمال کمی برخوردار است- شاهد همگرایی رژیم صهیونیستی و آمریکا خواهیم بود که نتیجه بلافصل آن از سرگیری مذاکرات نهایی با فلسطینیان و تشکیل کشور مستقل فلسطینی خواهد بود و در صورت وقوع این اتفاق حماس در تنگنای پیوستن به فرایند مذاکرات قرار خواهد گرفت.

جناح‌های موجود در انتخابات پارلمان نوزدهم

الف) جناح راست افراطی‌:

جناح راست افراطی در  رقابت‌های انتخاباتی با 4 جریان حضور دارد که عبارتند از:

1.  ائتلاف «لیکود بیتینو»: این ائتلاف متشکل از حزب لیکود به رهبری نتانیاهو و حزب ملی‌گرای «اسرائیل؛ خانه‌ي ما» به رهبری آویگدور لیبرمن است که با لیستی 50 نفره در انتخابات جاری حضور دارد. در این انتخابات نیز هدف‌گذاری اصلی این ائتلاف کسب حداقل یک‌سوم کرسی‌های پارلمان یعنی 40 کرسی است که طبق آخرین نظرسنجی‌ها این ائتلاف حدود 35 کرسی در پارلمان به‌دست خواهد آورد. ناگفته نماند که طرفداران حزب اسرائیل؛ خانه‌ي ما بیشتر یهودیان مهاجر روس هستند که با توجه به جمعیت بالای یهودیان روس در سرزمین‌های اشغالی همواره این حزب از تضمین رای بالایی برخوردار است.
2.  حزب «خانه‌ي یهودی»: این حزب به رهبری نفتالی بنت یکی‌دیگر از جریان‌های افراطی مذهبی حاضر در رقابت‌های انتخاباتی است که علی‌رغم نزدیکی مواضع با ائتلاف «لیکود – بیتینو» به‌صورت لیستی جداگانه در انتخابات حاضر شده‌است که البته همین مسئله باعث بروز برخی اختلافات بین این جریان و بنیامین نتانیاهو گردید.  این حزب با لیستی 20 نفره در انتخابات حاضر است و طبق آخرین نظرسنجی‌ها موفق به کسب 10 تا 16 کرسی پارلمان خواهد شد.
3.  حزب «شاس»: حزب مذهبی شاس یکی از احزاب حریدی به حساب می‌آید که در دسته‌بندی جریان‌های سیاسی در طیف افراطیون قرار می‌گیرد. این حزب با لیستی 16 نفره در انتخابات حاضر است. طبق آخرین نظرسنجی‌ها، حزب شاس نیز از شانس کسب 11 کرسی پارلمان برخوردار است و جالب آنکه رهبر معنوی حریدی‌ها، مدارس دینی را تعطیل نمود و از طلاب حریدی خواست که برای تبلیغات انتخاباتی بسیج شوند.
4.  حزب «یهودیت تورات متحد»: این حزب به رهبری یعقوب لیتزمن نیز یک حزب مذهبی است که از ائتلاف دو حزب حریدی «آگودات اسرائیل» و «دگل هاتورات» شکل گرفته‌است. این حزب با لیستی 8 نفره در انتخابات حضور دارد و طبق نظر‌سنجی‌ها 6 کرسی از پارلمان را به‌دست خواهد آورد.

ب) جناح چپ و میانه:

1.  حزب «کار»: حزب کار در انتخابات سال 2009 موفق به کسب 13 کرسی در پارلمان شد و به ائتلاف نتانیاهو پیوست. اما سرانجام به‌دلیل اختلاف نظر با مواضع نتانیاهو در مورد فرایند صلح و تشکیل کشور فلسطینی، این حزب دچار انشقاق شد و ایهود باراک با تاسیس حزب استقلال در کابینه باقی ماند و حزب کار از ائتلاف خارج شد. این حزب به رهبری خانم «یاکیموویچ» که اولویت‌های خود را اجتماعی اعلام کرده و گرایش‌های فمینیستی دارد و همچنین به‌دلیل آنکه یک چهره رسانه‌‌ای به‌حساب می‌آید و مجری کانال 2 تلویزیون رژیم صهیونیستی است توانسته محبوبیت دوباره‌ي خود را احیا کند و با لیست 30 نفره در انتخابات حضور داشته‌باشد و طبق نظرسنجی‌ها پیش‌بینی می‌شود این حزب 18 تا 20 کرسی در پارلمان به‌دست آورد.
2.  حزب «کادیما»: حزب کادیما که در سال 2005 با انشعاب از حزب لیکود تاسیس شد در این انتخابات خود دچار نوعی انشعاب گردید و شائول موفاز و لیونی موفق به اجماع نشدند و هر کدام به صورت جداگانه در انتخابات به رقابت خواهند پرداخت. لیست 10 نفره کادیما به رهبری موفاز طبق آخرین نظر‌سنجی‌ها در این انتخابات شانس بالایی نداشته و پیش‌بینی می شود کمتر از 5 کرسی در پارلمان به‌دست آورد. کادیما در عبری به معنای پیشرو است.
3.  حزب «هاتنوآه»: لیونی؛ وزیر امور خارجه کابینه اولمرت نیز با لیستی 14 نفره و به‌صورت جداگانه در انتخابات حضور دارد که پیش‌بینی می‌شود لیست خانم لیونی 10 کرسی از پارلمان را از آن خود کند. هاتنوآه در عبری به معنای جنبش است.
4.  حزب «یش آتید»: این حزب تازه تاسیس که برای اولین بار در انتخابات پارلمانی شرکت می‌کند از محبوبیت بالایی برخوردار است و با لیستی 10 نفره در انتخابات حضور دارد. دلیل اصلی محبوبیت این حزب را می‌توان در شخصیت رهبر این حزب دانست. رهبر این حزب شخصیتی رسانه‌ای به نام «یر لپید» است. این حزب لیبرال بوده و گرایش‌های مذهبی ندارد و مخالف تندروی است و مسائل اجتماعی و اقتصادی را اولویت خود اعلام کرده و موافق تشکیل کشور فلسطینی است. طبق نظرسنجی‌ها این حزب احتمالا موفق به کسب 10 کرسی در پارلمان خواهدشد. یش آتید در عبری به معنای «آینده‌ای وجود دارد» است.
5.  حزب «ميرتس»: این حزب به رهبری خانم «زهافا گلئون» که هم اکنون 3 کرسی در پارلمان دارد دارای گرایش‌های سبز و سوسیال‌دموکرات بوده و با لیستی 10 نفره در انتخابات حضور دارد که طبق نظرسنجی‌ها بین 4 تا 7 کرسی به‌دست خواهد آورد. این حزب اولویت‌های خود را عدالت اجتماعی بیان کرده و قائل به تشکیل کشور فلسطینی و حتی تخریب برخی شهرک‌های یهودی‌نشین در کرانه‌ي باختری است. میرتس در عبری به معنای انرژی است.

ج) عرب ها‌:

1.  عرب ها: فلسطینیان سرزمین‌های 1948 که جمعیتی بیش از یک میلیون نفر را تشکیل می‌دهند نیز در انتخابات حضور پررنگی دارند که سه حزب «دموکراتیک عربی»، «جبهه دموکراتیک برای صلح و برابری» به رهبری محمد برکه و «فهرست مشترک عربی» به رهبری «إبراهيم صرصور»، احزاب اصلی این جریان محسوب می‌شوند و طبق نظرسنجی‌ها در مجموع این سه حزب حدود 10 کرسی را از آن خود خواهند کرد.



[1] – وبسایت www.israelnationalnews.com

[2] – وبسایت www.timesofisrael.com

[4] – وبسایت www.israelnationalnews.com

ارسال دیدگاه