مقدمه:
مذاکرات هستهای ایران پس از 12 سال از آغاز این پرونده نهایتاً در 23 تیرماه 1394 در مرحله اولیه به سرانجام رسید و با وجود مخالفتهای جدی لابی صهیونیستی و عرب در مجامع بینالمللی، در 29 تیر توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد طی قطعنامه 2231 به رسمیت شناخته شد. برخی از کشورهای عربی و در راس آنها عربستان سعودی که ایران را رقیب سرسخت منطقهای خود میپندارد پیش و پس از برنامه جامع اقدام مشترک صراحتا مخالفت و نگرانی خود را از توافق اظهار کردهاند.
اکنون ایالات متحده آمریکا به منظور اطمینان بخشی به شرکای منطقهای خود در حاشیه جنوبی خلیج فارس کاری سخت در پیش دارد چه آنکه کاخ سفید به هیچ عنوان نمیخواهد همپیمانان عرب را از خود برنجاند. مهمترین اقدامات آمریکا در زمینه دلجوئی از اعراب را میتوان در سه قالب سفرهای متعدد مقامات این کشور به غرب آسیا، دعوت از سران کشورهای عرب به آمریکا تحت عنوان نشست کمپ دیوید در ماه می سال جاری و نهایتا اعلام طرح استقرار یک سیستم دفاع موشکی مشترک در حاشیه جنوبی خلیج فارس مورد بررسی قرار داد. به نظر میرسد طرح استقرار سامانه دفاع موشکی در کنار تعهدات معمول آمریکا برای کمکهای تسلیحاتی به این کشورها، تا حدودی توانسته است رضایت این کشورها را به همراه داشته باشد.
سامانه دفاع موشکی خلیج فارس چیست؟
مساله استفاده از چنین سیستمی به عنوان عاملی بازدارنده در مقابل توان موشکی دیگر کشورها به طرح جنگ ستارگان رونالد ریگان و برنامهای که وی برای انهدام موشکهای بالستیک شوروی در آسمان و قبل از اصابت به خاک آمریکا داشت بر میگردد. این طرح بعد از آن توسط کشورهای مختلف به شیوههای گوناگون و با استفاده از سیستمهای مختلف به کار گرفته شده است. در واقع سیستم دفاع موشکی مورد نظر آمریکا یک سیستم دفاع هوایی مشترک را دنبال میکند که در آن باید سیستمهای راداری این کشورها با هم ترکیب شده و سیستمی آمریکایی و با مدیریت این کشور در منطقه مستقر شوند(1).
بر این اساس طرح آمریکایی سپر دفاع موشکی که باید تا سال 2020 اجرایی شود و به عنوان ضربه سریع جهانی شهرت دارد، اساساً طرحی تهاجمی است که برای توجیه افکار عمومی آن را دفاع موشکی میخوانند. این طرح نخستین بار سال 2001 در پنتاگون تصویب شد و بر اساس آن آمریکا کلاهکهای هستهای موشکهای خود را با مواد انفجاری غیرهستهای آماده عملیات میکند. هدف نهایی این طرح آن است که آمریکا بتواند در 60 دقیقه بدون نیاز به جابجایی عظیم نیروی انسانی و تجهیزات فوقالعاده نظامی، اهداف خود را در سراسر کره زمین هدف قرار دهد. طرح ضربه سریع جهانی در واقع نوعی استراتژی پیشدستانه ضربه اول است که الگوی زمینی جنگ ستارگان محسوب میشود(2).
سامانه دفاع موشکی خلیج فارس چه پیامدهای برای امنیت خلیج فارس و به طور خاص امنیت ایران خواهد داشت؟
تا پیش از سال 2006 همکاریهای درون شورایی در شورای همکاری خلیج فارس شکل نظامی – امنیتی نداشت و به اشکال سیاسی محدود بود، اما از سال 2006 این نوع از همکاریهای نظامی- امنیتی طراحی و اجرا شد. در مورد ارتقاء همکاریهای شورای همکاری و آمریکا، هدف اصلی این است که مرکز مقابله با مسایل و تهدیدات منطقهای از بیرون منطقه ، به داخل منطقه منتقل شود. در راستای دستیابی به این هدف، گفتوگوهای امنیتی خلیج فارس از می 2006 آغاز شده است(3). توسعه قابلیتهای دفاعی کشورهای خلیج فارس و ایجاد توانایی عملیات مشترک بین آنها، حل موضوعات امنیتی منطقه مانند منازعه اعراب – اسرائیل و لبنان با مشارکت شورای همکاری خلیج فارس، مبارزه با تروریسم و برقراری امنیت داخل کشورها، تقویت جریانهای میانهرو داخل کشورها، حفاظت از تأسیسات حساس بهویژه در بخش نفت و گاز از مهمترین محورهای گفت و گوهای آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس از 2006 تا کنون بوده است که استقرار سامانه دفاع موشکی یکی از نقاط عطف آن محسوب میگردد.
اگر چه از این طرح با عنوان “سامانه دفاعی موشکی” یاد میشود اما در اصل به منظور جلوگیری از وارد آورد ضربه دوم طراحی شده است، بدین معنی که کشوری که این سامانه را در اختیار دارد با اطمینان از این مساله که کشوری که مورد تهاجم قرار گرفته نمیتواند به تلافی مبادرت ورزد، به آسودگی به اقدامات خصمانه علیه هدف میپردازد.
میلیتاریزه کردن خلیج فارس و ایجاد دور باطل تامین سلاح و کسب قدرت نسبی مورد توجه نئورئالیستها از دیگر مواردی است که خطرات امنیتی جدی را برای ایران به همراه دارد. آمریکا سعی دارد با تسلیح اعراب جنوب خلیج فارس به سلاحهای پیشرفته، اجبارا بخشی از پتانسیل و توان نظامی ایران را معطوف به همسایگان جنوبی خود گرداند.
ایران همواره با حضور مستمر آمریکا در منطقه مخالفت کرده است، ایالات متحده قصد دارد با استقرار این سامانه بخش عظیمی از تکنسینها و پرسنل فنی- نظامی خود را به منظور ترمیم، آموزش، نگهداری و آزمایش روانه این منطقه گرداند، مسالهای که در تعارض کامل با امنیت ایران میباشد(4).
اهداف آمریکا و کشورهای خلیج فارس از پیشبرد چنین طرحی در زمان کنونی:
1. اطمینان دهی به اعراب: برخی از کشورهای عربی که در مدار سیاست خارجی عربستان تعریف میشوند همواره از توافق هستهای ایران و کشورهای 5+1 احساس خطر کردهاند(5). آمریکا تلاش دارد با اعطای امتیازاتی رژیمهای عربی را متقاعد گرداند که توافق هستهای با ایران به معنی گرایش به سوی تهران و رویگردانی از همپیمانان ثروتمند عرب خود نیست. چراغ سبز به عربستان برای تهاجم گسترده به یمن و استقرار سامانه دفاع موشکی از این زاویه قابل بررسی است.
2. ایران هراسی، ائتلاف ضد ایرانی: ژنرال پترائوس که پیشتر مقام سرفرماندهی کل ارتش ایالات متحده آمریکا در منطقه غرب آسیا، شرق آفریقا و آسیای مرکزی را بر عهده داشت، در هنگام اعلام استقرار سپر موشکی آمریکا در خلیج فارس مدعی شد این سیستم برای بازدارندگی و ارتقای توان دفاعی کشورهای منطقه در برابر قدرت موشکی ایران است. فحوای سخنان پترائوس این پیام را میرساند که آمریکا با استقرار این سیستم دفاعی، از کشورهای خلیج فارس در برابر توان موشکی میانبرد و دوربرد ایران حمایت خواهد کرد(6) آمریکا تلاش دارد ایران را به عنوان کشوری معرفی نماید که خواهان به هم ریختن نظم منطقه و تسلط بر کشورهای همسایه است. در بیانیه مشترک شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا پس از نشست ماه می 2015 کمپ دیوید آمده است” آمریکا و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، مخالف فعالیتهای ایران در برهم زدن ثبات منطقه هستند و با آن مقابله خواهند کرد و به گفت و گوهای خود در مورد نحوه تقویت ساختار امنیت منطقه ادامه خواهند داد. ایالات متحده به عنوان بخشی از این تلاش برای تقویت ظرفیت کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در دفاع از خود علیه تهاجم خارجی، اقدام خواهد کرد و این اقدام شامل تقویت دفاع هوایی و موشکی، دریایی و امنیت سایبری است(7)”.
ائتلاف ضد ایرانی مجبور است یکپارچه شود که به این منظور به پایههای جدی نیاز دارد. سپر ضد موشکی خلیج فارس که در آن منافع سیاسی و مالی نخبگان حاکم بر واشنگتن، تل آویو و کشورهای خلیج فارس به هم تنیده شده است، میتواند نقش بهترین مبنای اتحاد آنها را ایفا کند(8).
3. فروش تسلیحات: نصب سیستم دفاع ضد موشکی را میتوان بخشی از برنامه فروش تسلیحات آمریکا به اعراب حوزه خلیج فارس دانست. به موجب برنامه سپر ضد موشکی خلیج فارس، در سال 2014 ، 60 سامانه ضد موشکی پاتریوت، 20 سکوی پرتاب برای آنها و 4 رادار چند منظوره که جمعاً معادل 4.2 میلیارد دلار هستند، به کویت ارسال شد. امارات سامانههای پدافند ارتفاع و ضد موشکهای مکمل را به مبلغ 4 میلیارد دلار دریافت کرد. ریاض تا کنون هزینههای 1.7 میلیارد دلاری به روز رسانی سامانههای موشکی خود را پرداخته و در صدد است در استقرار رادارهای جدید در خاک خود و در بحرین حدود 5 میلیارد دلار سرمایه گذاری کند. بهای سامانههای پدافند ارتفاع برای قطر 12 میلیارد دلار خواهد بود(9).
عربستان در سال 1393 بزرگترين خريدار تسليحات در جهان بوده به طوری که با افزايش 54 درصدی، هزينه دفاعي اين کشور به 5/6 ميليارد دلار بالغ گرديده است. امارات، بعد از عربستان، بيشترين سلاحها را خريداري کرده و عربستان و امارات در سال گذشته مبلغي در حدود 7/8 ميليارد دلار صرف تهيه و تجهيز آنچه آن را سيستمهاي دفاعي مينامند کردهاند.
از آغاز ژانویه سال 2010 دولت آمریکا با عربستان و کشورهای عربی خلیج فارس بر تقویت دفاعی و بروز کردن قدرت دفاعی خود از طریق به کارگیری سلاحهای جدیدتر و بازنگری در برنامه دفاعی خود متمرکز شدند به طوری که تصمیم گرفته شد، نیروی دفاعی انسانی به 30 هزار سرباز افزایش پیدا کند و تجهیز شود و با سیستم پدافند هوایی ضدموشکی و مرتبط با سامانه دفاعی موشکی آمریکا در درون منطقه و خارج آن حمایت شود و به آموزش مشترک نیروهای سعودی و خلیج فارس اهتمام و بر ابزارهای تعامل با قدرتهای هجومی ایران تمرکز شود(10).
4. کنترل انرژی: رابرت كوهن در چارچوب نظرية ثبات مبتني بر سيطره، هژموني ايالات متّحده را مبتني بر سه عنصر اساسي ميداند، اول دسترسي به نفت ارزان با قيمت منطقي؛ دوم، نظام مالي بينالمللي با ثبات و نهایتا بازار آزاد براي تجارت گستردة كالاها.
نفت از اركان هژموني ايالات متّحده محسوب ميشود و از سوي ديگر، در دنيـاي تجارت آزاد، بزرگتـرين تجـارت و صـنعت جهـاني را تشـكيل مـيدهـد. در چنـين شرايطي، تسلّط ايالات متّحده بر منابع نفتي، هم ضامن رونق اقتصـادي جهـان اسـت و هم ابزار اعمال استيلا و رهبري بر اروپا و ژاپن؛ عاملي كه اين قدرتها را در موقعيـت وابستگي استراتژيك و اقتصادي به آمريكا قرار ميداد(11).
بعد ديگر استراتژي برتري ايـالات متّحـده، منـوط بـه حفـظ برتـري مطلـق آمريكـا در برابـر قـدرتهـاي رقيـب، تحقّـق آسيبناپذيري مطلق در برابر آنها و در نهايت، افزايش آسيب پذيري قدرتهای رقيب در رويارويي با هژموني اين كشور است. با درنظر گرفتن وابستگي فزايندة اقتصادهاي چـين، ژاپن، اروپا و هند به نفت خليج فارس، ايالات متّحده بيش از گذشته مـيكوشـد بـراي تحقّق برتري مطلق خود، از طريق تسلّط بر منابع نفتي خلـيج فـارس، قدرتهای رقيب را در موقعیت فرودست و آسيب پـذير قـرار دهد(12).
حضور ناوگان پنجم دریائی آمریکا در خلیج فارس و در اختیار داشتن چندین مرکز نظامی در کشورهای جنوبی خلیج فارس و نهایتاً استقرار سامانه ضد موشکی در این کشورها را میتوان بخشی از استراتژی بلند مدت آمریکا در راستای صیانت از منابع انرژی این منطقه دانست. |
با در نظر گرفتن هزینه این طرح و نیز مخالفتهای احتمالی کشورهایی مانند ایران و عراق و نیز فقدان زیر ساختهای لازم در کشورهای حاشیه خلیج فارس، امکان به ثمر نشستن چنین طرحی تا چه اندازه است؟
نظم، زمانی محقق میگردد که روابط بین بازیگران و صرفنظر از مساله عدالت، قابل پیشبینی و کنترل شده باشد و هیچگونه هرج و مرجی در آن وجود نداشته باشد(13).
اهمیت فوقالعاده خلیج فارس،حضور قدرتهای بزرگ و تزاحم منافع بازیگران منطقهای و مداخلهگر موجب شده است تا الگوهای امنیتی در این منطقه در طول یک قرن اخیر، عمدتاً وارداتی و طبعاً ناپایدار باشد،چنین وضعیتی را علاوه بر غیر بومی بودن مدلهای امنیتی ، باید در تنشهای سیاسی، تاریخی و هنجاری موجود در میان بازیگران منطقهای جستجو کرد که موجب شده است نه تنها اجماع بر روی مدل امنیتی بومی که مورد توافق همه اعضاء باشد با دشواری روبرو گردد بلکه امنیت در منطقه خلیج فارس به مسالهای شکننده تبدیل گردد.
همین تجربه حاکی است که امنیت منطقه خلیج فارس غیر قابل تفکیک و تقسیم است و هر چالش منطقهای در یک منطقه از خلیج فارس تاثیر مستقیم و سریعی بر تحولات سایر کشورهای منطقه خواهد گذاشت(14).
اجرای چنین طرح در سطح منطقه پر از تنش غرب آسیا به سادگی امکانپذیر نیست، چالش اول بُعد فنی آن است، استقرار چنین سیستمی خواهد توانست بخش عمدهای از موشکهای احتمالی را منهدم کند و این به معنای امنیت مطلق نخواهد بود؛ نمونه این امر در جنگ سال 2006 اسراییل و حزب الله و اخیرا در جنگ عربستان علیه یمن هویدا شد.
مساله دوم، به نگرانیهای امنیتی متفاوت این شیخنشینها بر میگردد. برخی از این کشورها، همچون کشور عمان، اساسا نگرانی از نوع آنچه مثلا عربستان نسبت به ایران ابراز میدارد را ندارند. برخی دیگر مخالفتها و بی ثباتیهای احتمالی داخلی را نگرانی اصلی خود میدانند که با ظهور داعش و اهداف ایدئولوژیک که دنبال میکند این نگرانی رنگ و بوی جدیتری به خود گرفته است.
نهایتا اینکه این چنین سیاستهایی با روح و هدف نانوشته توافق جامع هستهای بین ایران و 1+5، که فراهم کردن زمینه مناسب برای گسترش همکاریهای منطقهای و فرامنطقهای به منظور مقابله با بحرانهای موجود همچون پدیده داعش میباشد، در تعارض است.
فرجام سخن:
به جرات میتوان گفت آمریکا کشورهای عربی جنوب خلیج فارس را ایالت پنجاه و یکم و انبار انرژی خود میداند، هرگونه تحرکی در این منطقه که از سوی آمریکا اختلال بر انگیز تصور شود با واکنش شدید واشنگتن مواجه میشود. ایالات متحده سعی دارد از طریق خلیج فارس به عنوان پایگاهی برای کنترل منطقه غرب آسیا استفاده نماید، این کشور از یک سو سعی دارد حضور خود در منطقه را تثبیت نماید و از سوی دیگر از رشد قدرتهای رقیب جلوگیری نماید. استقرار سامانه دفاعی ضد موشکی خلیج فارس را میتوان مهمترین گام استراتژیک آمریکا پس از سال 2003 (اشغال عراق) برای تدام بخشیدن به سیاستهای سلطه گرانهاش در این منطقه دانست.
—————————————-
منابع مطلب:
1- جعفری، هرمز(1394)، استقرار سیستم دفاع موشکی علیه ایران؟، سایت دیپلماسی ایرانی:
www.irdiplomacy.ir/fa/page/1950541
2- شاه محمدی، عزیز(1386)، سپر موشکی چیست؟ سایت اینترنتی همشهری آنلاین:
www.hamshahrionline.ir/details/20166
3- “طرح امنیتی آمریکا در خلیج فارس”،معاونت پژوهشهای سیاست خارجی:
http://www.csr.ir/departments.aspx?lng=en&abtid=01&depid=44&semid=359
4- Russell ,Richard L(2010) “Off and Running: The Middle East Nuclear Arms Race,” Joint Forces Quarterly, Issue 58, 3rd Quarter.
5- Abdo, Geneive(2015), Why Arab Countries Fear the Iran Deal, The National Interest website:
http://nationalinterest.org/feature/why-arab-countries-fear-the-iran-deal-12562
6- McGreal, Chris(2010),US raises stakes on Iran by sending in ships and missiles in guardian:
http://www.theguardian.com/world/2010/jan/31/iran-nuclear-us-missiles-gulf
7- www.whitehouse.gov, Ibid.
8- نیکلایف، ایگور(1392)، سپر ضد موشکی خلیج فارس: خطر جدید برای امنیت منطقه ای، خبرگزاری روسی “ایران رو”:
http://pers.iran.ru/news/analytics/80222/n_B_d_t_p_h_l_J_d_n_X_d_d_p_f_p_f_X_L
9- همان.
10- ارتجاع عرب در خدمت رونق تسلیحاتی آمریکا، روزنامه جمهوری اسلامی، 1 اردیبهشت 1394، شماره 10289.
11- Keohane, R. O. (2005). After Hegemony: Cooperation and Discord in the World Political Economy. New Jersey: Princeton UniversityPress.
12- متین، مهدی و محمدرضا تخشید (1390) “تسلّط بر منابع نفتي استراتژيك خليج فارس و تهاجم نظامي ايالات متّحده به عراق”، فصلنامه مطالعات جهان، دوره اول، شماره1، پاییز.
13- ذاکریان، مهدی (1389)، خاورمیانه پژوهی؛ بحران غزه و عراق، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق، جلدچهارم، چ اول.
14- رحیمی، مرتضی (1386) الگوی نظام جدید امنیت منطقهای در خلیج فارس؛ در خلاصه مقالات هفدهمین همایش بینالمللی خلیج فارس، دفتر مطالعات سیاسی و بینالملل، تهران.