اندیشکده راهبردی تبیین – پس از اعلام اتحاد یمنی در سال 1990 تا به امروز، همواره گروههای جنوب نارضایتی خود را از این اتحاد به صراحت اعلام و در راستای بازگشت مجدد به دوران استقلال جنوب یمن تلاش کردهاند. اولین اقدام در این زمینه صرفا بعد از 4 سال از شروع وحدت یمن یعنی در سال 1994 شکل گرفت. جنوبیها خود را تحت سلطه و سوء استفاده شمال میدانند که کنترل و اداره منابع و ثروتهای آنها را از دستشان خارج کرده اما توجهی به وضعیت سیاسی و معیشتی ساکنان جنوب ندارند. پس از شکلگیری انقلاب یمن نیز به رغم مخالفت اکثریت ساکنان جنوب یمن با نیروهای انصارالله، اما نسبت به مدیریت دولت منصورهادی و حضور سعودی و امارات نیز چندان رضایت نداشته و این نارضایتیها در قالب اعتراضاتی خود را در استانهای جنوبی نشان داد که البته جنبه معیشتی آن پررنگتر بود. «عیدروس قاسم الزبیدی» استاندار سابق یمن که پس از برکناری از سوی عبدربه منصور هادی اقدام به تشکیل شورای انتقالی جنوب کرد، در راستای برگزاری همه پرسی برای استقلال جنوب فعالیت خود را شدت بحشید و اعلام کرد که صلح و آرامش بدون درنظر گرفتن خواسته مردم جنوب یمن برای استقلال امکانپذیر نخواهد بود. برکناری عیدروس که موجبات ناراحتی و خشم امارات را در پی داشت، سبب شد تا هادی به سرعت راهی عربستان شده و از ملک سلمان پادشاه عربستان بخواهد که مانع از اقدامات یکجانبه امارات در یمن شود. به دنبال آن کمیتهای سه جانبه متشکل از امارات، سعودی و دولت منصور هادی و با هدف هماهنگی و بحث پیرامون مسائل و اقدامات نظامی تشکیل شد. این کمیته موفقیت چندانی حاصل نکرد و شورای انتقالی جنوب متشکل از 26 نفر، برای مدیریت و نمایندگی امور داخلی و خارجی مناطق جنوبی و در نهایت تحقق استقلال آن تشکیل شد. جناح مورد حمایت امارات موسوم به حراک جنوبی یمن یا کمربند امنیتی شهر عدن، متشکل از گروههای مختلفی مانند: شورای انتقالی جنوب، شورای عالی جنبش جنوب، هیأت مردمی جنوب، اتحادیه جوانان جنوب، به دنبال شکلگیری توافقات سوئد میان منصور هادی رئیس جمهور مستعفی یمن و نیروهای انصارالله، مجددا تلاشها و تحرکات خود را در راستای برگزاری همهپرسی استقلال جنوب تشدید کردهاند. تحولات جنوب بیانگر آن است که جنگ یمن صرفا دو طرف درگیر نداشته و رقابتهای ریاض- ابوظبی و گروههای همپیمان هر یک از آنها با یکدیگر، پیچیدگی صحنه تحولات یمن را فراتر از تصورات و تحلیلهای سادهانگارانه نشان میدهد. در بخش نخست، دلایل تمایل جنوبیها به استقلال و موضع و منافع امارات متحده عربی در این خصوص تشریح شد. در ادامه، واکنش عربستان و انصارالله به این استقلالخواهی خواهد آمد.
واکنش عربستان به استقلال جنوب یمن
به رغم وحدت مواضع ائتلاف عربی و به ویژه دو قدرت فعال آن یعنی عربستان و امارات، بر سر یک هدف اساسی، یعنی جلوگیری از شکلگیری یک دولت جدید و مورد حمایت ایران در مرزهای مستقیم با عربستان، اما اختلافاتی میان اوظبی – ریاض در نحوه مدیریت داخلی یمن و حجم نفوذ سیاسی نیروهای داخلی یمن وجود دارد و بر این اساس امارات بعضا مواضعی مستقل و یکجانبه در یمن اتخاذ و دنبال میکند که این امر موجب اختلاف و نارضایتی منصور هادی و عربستان سعودی به عنوان پشتیبان آن شده است. منصور هادی نیز با برکناری خالد بحاح از نخست وزیری و تعیین احمد بن دغر به جای وی نسبت به این اختلافات واکنش نشان داد، زیرا خالد بحاح تحرکاتی را در حمایت از انفصال و استقلال جنوب یمن شروع کرده بود. عربستان سعودی در حال حاضر به خاطر نگرانی از علنی شدن اختلافات و خارج شدن اوضاع از کنترل و همچنین ترس از فروپاشی ائتلاف عربی به نفع نیروهای انصارالله و مورد حمایت ایران، تا حدودی از تقابل و رویارویی با امارات و نیروهای مورد حمایت آن در جنوب خودداری کرده و بر لزوم هماهنگی برای حل مشکلات در عدن تأکید دارد. برزگترین ضرر از ناحیه استقلال جنوب یمن متوجه عربستان سعودی است. زیرا این کشور بر خلاف امارات متحده عربی، فاقد نفوذ قوی در مناطق جنوبی بوده و از طرفی دولت شمال یمن نیز به عنوان دشمن عربستان در مرزهای مستقیم و طولانی با این کشور مستقر خواهد شد که از یکسو میتواند به طور مداوم عربستان را مورد تهدید قرار داده و در یک نبرد فرسایشی تضعیف نماید و از طرف دیگر جای پایی برای ایران به عنوان رقیب سنتی عربستان در دریای سرخ فراهم آورد. در کنار این مشکلات ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که با تشکیل دو دولت شمالی و جنوبی در یمن، مقبولیت منصور هادی به عنوان متحد عربستان نیز از بین خواهد رفت؛ چرا که منصور هادی نه در شمال و نه در جنوب یمن از نفوذ لازم برخوردار نیست و این امر به معنای از بین رفتن تلاشهای عربستان به عنوان رهبر و پایه گذار ائتلاف عربی خواهد بود. در واقع استقلال جنوب یمن به مثابه پایانی بر توجیهات قانونی ائتلاف عربی برای دخالت در یمن خواهد بود، زیرا دولت حاکم بر شمال یمن اجازه مداخله نخواهد داد و هر گونه مداخله در دولت جنوبی نیز به دلیل عدم دشمنی با ائتلاف، غیر منطقی و توجیه ناپذیرخواهد بود. به همین دلیل عربستان به دنبال حفظ وحدت و تمامیت ارضی یمن بوده و از آن دفاع میکند. البته برخی تحلیلگران و کارشناسان عربستانی معتقدند که استقلال جنوب یمن به نفع عربستان است، زیرا:
- تداوم یکپارچگی موجود و وحدت سرزمینی یمن غیر ممکن بوده و دو بخش شمالی- جنوبی با جنگ و خونریزی یا با توافق از هم جدا خواهند شد، بنابراین بهتر است که عربستان در کمال آرامش این را بپذیرد تا از عواقب ناآرامی در همسایگی خود مصون بماند.
- مجموعه بزرگی از بازرگانان و کارآفرینان عربستانی اصالتی حضرموتی دارند که این امر سهولت سرمایهگذاری در یمن را تقویت خواهد کرد و همسایه با ثبات و همفکر باعث ثبات در عربستان خواهد شد.
- مشکل عربستان به سه تنگه هرمز، باب المندب و کانال سوئز برمیگردد که تجزیه یمن برای عربستان و دیگر کشورهای عربی خلیج فارس، منفذی دریایی به دور از غول بزرگی به نام ایران فراهم خواهد آورد.
- هر دلاری که عربستان و کشورهای عربی خلیج فارس برای پشتیبانی از هم پیمانان خود در یمن میپردازند، به طور کامل یا بخشی از آن در اختیار دشمنان آنها قرار میگیرد، بنابراین این نگرانی وجود دارد که ما با حمایت از یکپارچگی یمن، دشمنان خودمان را تغذیه کنیم، زیرا جنوبیها در نشست سیاسی دولت وحدت ملی یمن، از جایگاه سیاسی و نفوذ واقعی برخوردار نبوده و حاکمیت و ثروت به دست شمالیها است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
واکنش انصارالله به تجزیه یمن
مقامات انصارالله هدف اصلی انقلاب یمن را تحقق استقلال واقعی، حاکمیت مردمی و غیر وابسته، حفظ تمامیت ارضی این کشور و بهرهمندی عادلانه از ثروتها و منابع موجود در سایه وحدت ملی اعلام کردهاند که هر تصمیمی برای تجزیه یمن، هدف اصلی انقلاب را تحت الشعاع قرار خواهد داد. بنابراین تجزیه یمن و دیگر کشورهای عربی را توطئه آمریکا و همپیمانان منطقهای آن میدانند که هدف نهایی آن دور کردن خطر از سر رژیم صهیونیستی است. بر همین اساس ، «مهدی المشاط» رئیس شورای عالی سیاسی یمن در پنجاه و یکمین سالروز استقلال این کشور، جنوب یمن را تحت اشغال خواند و این امر را یادآور دوران اشغالگری انگلیس دانست و بر ضرورت تلاش برای بیرون راندن اشغالگران جدید تأکید کرد. هرچند بسیاری از ساکنان جنوب یمن خواهان استقلال هستند، اما این خواسته آنها، به عنوان یک راهکار برای برون رفت از بحران امنیتی و معیشتی موجود است، نه تداوم مداخله عربستان و امارات. برخی گروههای جنوب یمن که تحت حمایت امارات قرار ندارند نسبت به سیاستهای امنیتی و اقتصادی ابوظبی در جنوب واکنش نشان داده و معتقدند که امارات با ایجاد زندانها و دستگیری و شکنجه مخالفین خود از یکسو و دنبال کردن سیاست گرسنه سازی مردم از سوی دیگر سعی بر تسلیم مخالفین و مردم و همراه کردن آنها با اهداف خود دارد. اعتراضات مردمی که در شهرهای جنوبی تعز، عدن، لحج و أبین در سال 2018 اتفاق افتاد و خواهان خروج دولت منصور هادی و نیروهای ائتلاف سعودی شدند، در واقع اعتراض به بیماری و گرسنگی شدیدی بود که از سوی ائتلاف بر آنها تحمیل شده است. بنابراین گروههای جنوبی غیر وابسته به امارات، هر چند خواهان استقلال هستند، اما تحرکات، حمایتها و اصرارهای اخیر امارات برای استقلال جنوب را صرفا تاکتیکی برای تحقق اهداف سلطهجویانه ابوظبی میدانند و نه پشتیبانی از استقلال واقعی جنوب و شکلگیری دولتی مدرن در این منطقه و منطبق با خواست و نیازهای مردم آن. به همین دلیل اگر چه در راستای وحدت سرزمینی یمن گام برنمیدارند، اما تمایلی هم به همراهی با امارات و گروههای تحت حمایت آن در جنوب ندارند.
جمع بندی
تلاشهای جدایی طلبانه و استقلال خواهانه در جنوب یمن، از همان سالهای ابتدایی دهه 90 میلادی وجود داشته است، اما استقلالخواهی اخیر در جنوب یمن را میتوان بعد از جنگ جدایی طلبانه در تابستان 1994 میلادی، پررنگترین اقدام در این زمینه قلمداد کرد. وقوع انقلاب، جنگ طولانی مدت داخلی، کشته شدن علی عبدالله صالح و ناتوانی منصور هادی در تحکیم پایههای قدرت و حفظ سیادت ملی، نفوذ و مداخله ائتلاف عربی، مشکلات اقتصادی و معیشتی و کاهش ارزش پول ملی، ناامنی ناشی از حضور القاعده در مناطق جنوبی، تحریک و تهییج برخی گروهها از سوی امارات و حمایت مالی و نظامی از آنها سبب شده است تا مجددا زمزمههای جدایی و استقلال جنوب به صداهایی رسا و بلند تبدیل شود. مخالفت منصور هادی با این قضیه و تلاش ناکام وی برای ایجاد اعتراضات و مخالفتهای مردمی با استقلال جنوب، نشان داد که منصور هادی در صورت محقق شدن استقلال جنوب، نمیتواند جایگاهی در آینده سیاسی آن داشته باشد. اما با همه این اوصاف و به رغم پشتیبانی همهجانبه امارات از استقلال جنوب، اما اختلافات سیاسی موجود میان گروههای جنوبی و عملکرد نامطلوب معیشتی- امنیتی امارات در جنوب یمن از یکسو و تفاوت نظم و آرامش موجود میان مناطق تحت کنترل عربستان با امارات، به نظر میرسد که چشم انداز استقلال طلبی در جنوب یمن چندان روشن و امید بخش نبوده و مسیر اسانی در پیش نخواهد داشت. تا کنون استان شبوه، وادی حضرموت یا المهره که تحت کنترل عربستان هستند نسبت به استانهای عدن، لحج، ضالع و سواحل حضرموت وضعیت بهتر و منظمتری دارند.
منابع:
1-تشابک المصالح الأمنیة و الأقتصادیة للأمارات فی الیمن، صدی، منتشر شده در تاریخ 19 جولای 2018، قابل بررسی در پیوند زیر:
https://carnegieendowment.org/sada/76877
2-الحرب تحمل الیمن ألی العام الجدید و مهمة التحالف تزداد خطورة، تیآرتی عربی، منتشر شده در تاریخ 3 ژانویه 2019، قابل بررسی در پیوند زیر:
https://www.trtarabi.com/opinion/-15982
3 – الزبیدی: نطالب باستفتاء فوری علی استقلال الجنوب، الیوم الثامن، منتشر شده در تاریخ 24 دسامبر 2018، قابل بررسی در پیوند زیر:
4-تختطف موانئ جیبوتی و إریتریا و الیمن.. لماذا تحاول الأمارات السیطرة علی البحر الأحمر؟، الجزیرة، منتشر شده در تاریخ 20/6/2017، قابل بررسی در پیوند زیر:
https://midan.aljazeera.net/reality/politics/2017/6/20
5-غضب السعودیة یتصاعد.. هل تعمل الإمارات علی احتلال الیمن؟، ساسة پست، منتشر شده در تاریخ 17 فوریه 2017، قابل بررسی در پیوند زیر:
https://www.sasapost.com/emirates-yemen
6-ماذا ترید الإمارات من الیمن و الرئیس هادی؟ نون پست، منتشر شده در تاریخ 17 فوریه 2017، قابل بررسی در پیوند زیر
https://www.noonpost.com/content/16693
7-ائتلاف سعودی به مردم یمن گرسنگی میدهد، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، منتشر شده در 5 فروردین 1397، قابل بررسی در پیوند زیر:
http://www.irna.ir/fa/News/82871053
8-امارات در یمن به دنبال چیست؟ خبرگزاری تسنیم، منتشرشده در تاریخ 13 مرداد 1397، قابل بررسی در پیوند زیر
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/05/13/1793959
9-عیدروس الزبیدی یلوح بالقوة و یطالب باستفتاء« انفصال جنوب الیمن».. و مسئوول إماراتی یعلق، منتشر شده در تاریخ 24 دسامبر 2018، قابل بررسی در پیوند زیر
https://www.eremnews.com/news/arab-world/yemen/1618361