اندیشکده راهبردی تبیین- منطقه غرب آسیا اگرچه مدت کوتاهی است از جنگ از جمله در یمن و سوریه فاصله گرفته، اما تنشها همچنان فزاینده است. تقریباً در تمامی پروندههای منطقهای یا بحران به صورت موقت به اصطلاح فریز شده و یا اینکه آینده بسیاری از تنشها بستگی به جرقه آغازین دارد. در این میان مهمترین مسئلهای که طی سالها و ماههای اخیر در وضعیت تشدید تنش قرار داشته، منازعه ایران و رژیم صهیونیستی است.
آنچه تحولات اخیر نشان میدهد تحرکات سیاسی، اقتصادی و نظامی اسرائیل فزاینده است. تلآویو در حال پیشبرد توافقات ابراهیم در سطح منطقه و گسترش روابط تجاری و البته امنیتی با امارات و بحرین است. روندها نشان میدهد عربستان نیز به قطار عادیسازی خواهد پیوست. بنابراین حضور و نفوذ آشکار صهیونیستها در جنوب ایران رو به تزاید است. در شمال و غرب نیز روابط جمهوری آذربایجان و اقلیم کردستان عراق با رژیم صهیونیستی رو به گسترش به نظر میرسد. ضمن اینکه در تحولی مهم، ترکیه پس از سالها تنش در روابط سیاسی با اسرائیل، در ماههای اخیر و بهویژه با افزایش فشار دولت بایدن، روابط خود با تلآویو را بهبود بخشیده است.
تداوم و تشدید بیسابقه حملات به سوریه بخش دیگری از بازیگری اسرائیل در منطقه طی ماههای اخیر است. در این مدت تعداد حملات اسرائیل به خاک سوریه، میزان تلفات و خسارات وارده و نیز نزدیکی جغرافیایی هدف حملات به مواضع ایران افزایش داشته است. ازسوی دیگر صهیونیستها عملیات استخراج گاز از حوزه گازی آبهای لبنان را نیز آغاز کردهاند و با وجود هشدارهای حزبالله به نظر میرسد به آن ادامه خواهند داد.
ایفای نقش منفی در پرونده هستهای ایران اقدام دیگری محسوب میشود که رژیم صهیونیستی در ماههای اخیر تشدید کرده است. دیدار و گفتوگوی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با نخستوزیر اسرائیل و سپس قطعنامه شورای حکام علیه ایران، برگ دیگری از سیاستهای ضد ایرانی اسرائیل بود. به موازات این اقدام، به نظر میرسد تلاش تلآویو برای ترور، خرابکاری، جاسوسی و ایجاد تهدیدات امنیتی در داخل خاک ایران نیز افزایش داشته است.
به هرروی و فارغ از اینکه اسرائیل در هرکدام از رویکردهای پیشگفته موفق شود یا خیر، به نظر میرسد تلآویو به دنبال ایفای نقش کانونی در یک محور ضد ایرانی و در وضعیت کاهش مداخله آمریکا در تحولات منطقه غرب آسیاست. براین اساس اسرائیل تقویت محور ضد ایرانی را از طریق همکاری و همافزاییهای سیاسی، امنیتی و حتی نظامی با برخی از اعضای شورای همکاری خلیج فارس، ترکیه، آذربایجان و اقلیم کردستان عراق پیگیری میکند. واشنگتن نیز احتمالاً دو نقش را در چنین وضعیتی ایفا خواهد کرد: نخست تداوم نظارتهای سختگیرانه از مسیر آژانس برای جلوگیری از ارتقای توان هستهای ایران و دوم تأمین برخی از نیازهای اطلاعاتی، امنیتی و حتی تسلیحاتی این محور ضد ایرانی و در صورت لزوم و البته به ندرت، حمله مستقیم یا مشارکت در یک حمله مستقیم به مواضع نیروهای نزدیک به ایران در خاک عراق یا سوریه.
تداوم این سیاست اسرائیل اگرچه تاکنون دستاوردهایی داشته اما حداقل با سه مانع مهم و جدی روبهروست: نخست اینکه برخی از کشورهای منطقهای مانند قطر، عمان، ترکیه و عراق یا نمیتوانند و یا نمیخواهند با این محور ضد ایرانی همراه شوند. منافع برخی از این کشورها در احیای برجام و یا حداقل در کاهش تنش میان ایران و تلآویو است. برخی دیگر نیز افزایش تنشها تا فراتر از آستانه مشخصی را در راستای منافع خود نمیدانند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]دومین مانع اینکه ایالات متحده اساساً توان یا اراده گذشته برای مداخله مؤثر در تحولات غرب آسیا را ندارد. منازعه سوریه، جنگ یمن و تحولات افغانستان حاکی از تغییر اولویتهای واشنگتن است. سومین مانع اسرائیل برای پیشبرد سیاستهای پیشگفته، مشکلات عدیدهای است که در داخل یا همسایگی خود با آنها مواجه شده که نشانه آنها را میتوان گسترش عملیاتهای ضد صهیونیستی در عمق سرزمینهای اشغالی و نیز تقویت توان نظامی حزبالله لبنان دانست. ارتقای سطح دانش نظامی و تسلیحاتی گروههای مقاومت در فلسطین نیز از چالشهای تلآویو برای پیشبرد یک اقدام سخت عملی علیه تهران است.
به هرروی تحولات ماههای اخیر در منطقه غرب آسیا و بازیگری جدیدی که اسرائیل در مسیر آن قرار گرفته نشان میدهد احتمال عبور تنشها از حدی خاص و حتی وقوع درگیریهای نیابتی و پراکنده میان دو محور تهران و تلآویو (شدیدتر از وضعیت فعلی ) دور از ذهن نیست.