1- مقدمه تحلیلی
نیمه سوم دیماه، دولت ایالاتمتحده آمریکا برای دومین بار ضمن عدم تائید پایبندی ایران به برجام، تعلیق تحریمهای هستهای را تمدید کرد. همزمان با این اقدام، کاخ سفید طی بیانیهای از قول رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد که بازیگران کلیدی اروپا (انگلستان، فرانسه و آلمان) تا موعد بعدی تصمیمگیری دولت این کشور در مورد تمدید تحریمهای هستهای (22 اردیبهشت 1397) وقت دارند تا اقدامات لازم برای رفع اشکالات موردنظر آمریکا در توافق هستهای را انجام دهند. در غیر این صورت آمریکا با عدم تمدید تحریمهای هستهای از برجام خارج خواهد شد. همچنین در بیانیه مذکور، از اروپاییها خواسته شد تا چهار تغییر اساسی در جهت رفع اشکالات توافق هستهای با ایران ایجاد شود[1]؛ 1. از ایران خواسته شود تا اجازه دهد بازرسیهای فوری از هر مرکزی که بازرسان بینالمللی درخواست میکنند صورت پذیرد، 2. از اینکه ایران «هیچگاه» به بمب اتمی دسترسی پیدا نخواهد کرد اطمینان حاصل شود، 3. تاریخ انقضایی برای تعهدات برجامی ایران وجود نداشته باشد و 4. بین فعالیتهای هستهای و ساخت موشکهای دوربرد ارتباط برقرار شود. بسیاری از این اقدام آمریکا تحت عنوان «ضربالاجل 120 روزه آمریکا برای اروپاییها» نام بردند.
اینکه بعد از پایان مهلت مقرر شده توسط دولت آمریکا (22 اردیبهشت) برای تحقق خواستههای مطرحشده، سایر بازیگران توافق هستهای به شمول ایران، روسیه، چین، انگلستان، فرانسه و آلمان چه رفتاری را از خود نشان میدهند، احتمالاً موجب ائتلافهای جدیدی خواهد شد. بر اساس رفتار بازیگران توافق هستهای در قبال چهار متغیر «تغییر برجام»، «عدمتغییر برجام»، «مذاکره و توافق موشکی» و «عدم مذاکره و توافق موشکی»، مجموعاً هفت حالت احتمال دارد اتفاق بیافتد که نتیجه هر یک ائتلافهای جدیدی از بازیگران را حول دو محور کلی «فعالیتهای هستهای» و «برنامه توسعه توان دفاعی موشکی ایران» ایجاد کند.[2]
حالت اول با این فرض بنا میشود که ایران از موضع خود مبنی بر تغییرناپذیری برجام کوتاه آمده و با سایر بازیگران مذاکراتی را برای ایجاد تغییراتی در آن و گنجاندن بحث توان دفاعی موشکی و سیاستهای منطقهای، انجام دهد. در این حالت ائتلاف 1+5 به شکل کنونی باقیمانده و توافق]های[ جدیدی در موضوعات هستهای، موشکی و سیاستهای منطقهای ایران حاصل خواهد شد.
حالت دوم برای زمانی متصور است که بعد از پایان ضربالاجل 120 روزه دولت آمریکا در اردیبهشتماه آینده، نه ایران، نه چین و روسیه و نه بازیگران کلیدی اروپایی راضی به تغییر در برجام و انعقاد توافق موشکی نشوند. در این حالت نتیجه منطقی این است که با توجه به بیانیه 22دی کاخ سفید، آمریکا از برجام خارج و تحریمهای یکجانبه هستهای این کشور علیه ایران دوباره فعال شوند.
حالت سوم ناظر بر زمانی است که با سررسید 22 اردیبهشت، ایران، روسیه و چین تغییر در برجام و مذاکره بر سر توان دفاعی موشکی ایران را نپذیرند اما در مقابل، اروپاییها همراه و هم سو با آمریکا خواهان تغییر در برجام و حصول توافق محدودساز توان دفاعی موشکی ایران شوند. نتیجه این سناریو، شکلگیری جبهه «روسیه، چین و ایران» در مقابل «اروپا و آمریکا» جهت تغییر در مفاد توافق هستهای است.
حالت چهارم زمانی است که علیرغم تأکید ایران بر تغییرناپذیری برجام و مخالفت با مذاکره موشکی، روسیه و چین به همراه بازیگران کلیدی اروپایی، هم سو با آمریکا سیاست تغییر برجام را اتخاذ کرده و خواهان اصلاح توافق هستهای و حصول توافق محدودساز توان دفاعی موشکی ایران باشند. نتیجه این سناریو، حفظ ائتلاف 1+5 موجود و آغاز مجدد فشارهای بینالمللی بر ایران جهت اصلاح برجام و آغاز مذاکره موشکی خواهد بود.
حالت پنجم با فرض اینکه اولاً ایران روسیه و چین بر موضع تغییرناپذیری برجام و مخالفت با مذاکره موشکی تأکید کنند، ثانیاً سه بازیگر کلیدی اروپایی در عین مخالفت با تغییر توافق هستهای پیشنهاد فشار بر ایران باهدف آغاز مذاکره موشکی و حصول توافق محدودساز را به آمریکا بدهند و ثالثاً آمریکا نیز این پیشنهاد را بپذیرد، اتفاق میافتد. در این حالت جبههای متشکل از «اروپا و آمریکا» در مقابل «ایران، روسیه و چین» شکل خواهد گرفت. نقطه اشتراک این دو جبهه عدمتغییر در برجام و نقطه افتراق آنها مذاکره و توافق محدودساز توان دفاعی موشکی ایران است.
حالت ششم بسته به شرایطی است که در آن سه بازیگر کلیدی اروپایی با همراهی روسیه و چین، پیشنهاد عدمتغییر در برجام درازای شروع فشار بر ایران باهدف آغاز مذاکره موشکی و حصول توافق محدودساز را به آمریکا بدهند و با موافقت دولت ترامپ روبرو شوند. در این حالت با تأکید ایران بر موضع خود مبنی بر تغییرناپذیری برجام و مخالفت با مذاکره موشکی، جبهه 1+5 فعلی حفظشده و مجدداً مکانیسمهای بینالمللی برای تحمیل مذاکره و توافق محدودساز توان دفاعی و موشکی ایران به کار خواهند افتاد.
حالت هفتم بهعنوان آخرین حالت ناظر بر وضعیتی است که با تأکید ایران بر تغییرناپذیری برجام و علیرغم ارائه پیشنهاد همکاری، جهت اجبار ایران برای آغاز مذاکره موشکی از طرف اروپاییها درازای عدمتغییر برجام، آمریکا این پیشنهاد را نپذیرفته و بر موضع خود جهت تغییر در برجام پافشاری کند. در این حالت بعد از پایان ضربالاجل 120 روزه، محتمل است آمریکا از برجام خارجشده و تحریمهای یکجانبه هستهای و غیرهستهای ازجمله موشکی بازگشته و برشدت آنها افزوده شود.
حالتها |
ایران |
اروپا |
آمریکا |
روسیه و چین |
نتایج |
1 |
تغییر در برجام را بپذیرد |
— |
— |
— |
شروع مذاکرات و حصول توافق جدید با پیوستهای منطقهای و موشکی |
2 |
تغییر در برجام را نپذیرد |
تغییر در برجام را نپذیرد |
بر تغییر برجام تأکید کند |
تغییر در برجام را نپذیرد |
خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای یکجانبه هستهای آمریکا |
3 |
تغییر در برجام را نپذیرد |
تغییر در برجام را بپذیرد |
بر تغییر برجام تأکید کند |
تغییر در برجام را نپذیرد |
شکلگیری جبهه «روسیه،چین و ایران»+«اروپا و آمریکا» |
4 |
تغییر در برجام را نپذیرد |
تغییر در برجام را بپذیرد |
بر تغییر برجام تأکید کند |
تغییر در برجام را بپذیرد |
شکلگیری جبهه «1+5» علیه ایران و آغاز مجدد فشارهای بینالمللی با تمرکز بر تغییر برجام |
5 |
تغییر در برجام را نپذیرد |
تغییر در برجام را نپذیرد و پیشنهاد پیوست منطقهای و موشکی را مطرح کند |
به عدمتغییر در برجام و پیوست منطقهای و موشکی راضی شود |
همراه نباشد |
شکلگیری جبهه «روسیه،چین و ایران»+«اروپا و آمریکا» |
6 |
تغییر در برجام را نپذیرد |
تغییر در برجام را نپذیرد و پیشنهاد پیوست منطقهای و موشکی را مطرح کند |
به عدمتغییر در برجام و پیوست منطقهای و موشکی راضی شود |
همراه باشند |
شکلگیری جبهه «1+5» علیه ایران و آغاز مجدد فشارهای بینالمللی با تمرکز بر مذاکره موشکی |
7 |
تغییر در برجام را نپذیرد |
تغییر در برجام را نپذیرد و پیشنهاد پیوست منطقهای و موشکی را مطرح کند |
به عدمتغییر در برجام و پیوست منطقهای و موشکی راضی نشود |
— |
خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای یکجانبه هستهای آمریکا |
هفت حالت پیشگفته، مجموعه روندهایی است که نتایج آنها بعد از موعد مقررشده 22 اردیبهشت، میتواند موجب سقوط ائتلاف فعلی بازیگران توافق هستهای و ظهور اشکال دیگری از ائتلاف بین آنها شود. سؤال اصلی و مهم این است که محتملترین حالت، کدام است؟ روش اولیه برای پاسخ به سؤال مذکور این است که مواضع و مطلوبیتهای تکتک بازیگران استخراجشده، و رفتار آنها تحلیل شود. اما نهتنها اطلاعات کافی از مطلوبیتهای واقعی همه بازیگران 1+5 در دست نیست، بلکه بعضاً مانند چین، مواضع روشنی نیز از آنها بهویژه در مورد بحث توان دفاعی موشکی ایران اعلام نشده است. ازاینرو برای پاسخ به سؤال مطرحشده، مناسبترین روش تعیین مطلوبیت ایالاتمتحده آمریکا و تحلیل رفتار سایر بازیگران بر اساس واکنش بروز یافته از آنها است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
2-گزینه مطلوب و ممکن برای ایالاتمتحده آمریکا کدام است؟
در جلسهای که کارشناسان اندیشکده راهبردی تبیین به روش «گروه متمرکز» برگزار کردهاند، خواستههای مطلوب و ممکن ایالاتمتحده آمریکا در مورد موضوعات مرتبط با ایران در 11 مورد احصا شده است. به هر یک از موضوعات بر اساس میزان «مطلوبیت» و «امکان»، در دو نوبت امتیازی از 1 تا 10 نسبت داده شده است. در فرایند اختصاص امتیاز توسط کارشناسان، ملاحظاتی ازجمله؛ «مواضع جمهوری اسلامی ایران»، «همراهی سایر بازیگران بهویژه اروپاییها» و «امکان اجماع سازی بینالمللی حول هر موضوع» در نظر گرفته شده است. مجموع امتیازات هر موضوع، گزینه یا گزینههای مطلوب و ممکن (بر اساس واقعیات و ملاحظات صحنه بینالمللی) برای ایالاتمتحده را شناسایی میکند. خلاصه نتایج این جلسه بهصورت زیر است.
تحلیل نتایج جلسه نشان میدهد به ترتیب سه موضوع؛ «مقابله با توان و اشاعهی موشکی ایران»، «ایجاد ارتباط بین موشکهای بلند برد با فعالیتهای هستهای» و «از بین بردن تاریخ انقضای برجام و دائمی کردن تعهدات ایران» موضوعات مطلوب ایالاتمتحده آمریکا هستند. همچنین تحلیل امتیازاتی که برای میزان احتمال گزینهها اختصاص دادهشده است، نشان میدهد به ترتیب؛ «مقابله با توان و اشاعهی موشکی ایران»، «از بین بردن تاریخ انقضای برجام و دائمی کردن تعهدات ایران» و «ایجاد ارتباط بین موشکهای بلند برد با فعالیتهای هستهای» محتملترین گزینهها با توجه به امکان تحقق آنها است.
هرچند میانگین امتیازات هر یک از این سه موضوع بسیار نزدیک به هم هستند، اما نتیجه مهمی که میتوان گرفت این است که «مقابله با توان و اشاعهی موشکی ایران» بالاترین مطلوب دولت آمریکا است. این بدان معنی است که اگر مقابله با توان دفاعی موشکی ایران گزینه مطلوب ایالاتمتحده آمریکا باشد، طبیعتاً این کشور باید حاضر باشد برای تحقق آن دست به «معامله» با سایر بازیگران بهویژه اروپاییها بزند. چیزی که نشانههایی برای آن مشاهده میشود. در تحلیل میزان احتمال وقوع یا امکان موضوعات، مشاهده میشود گزینه مطلوب آمریکا اتفاقاً گزینه محتمل و ممکن نیز است. یعنی در صورت صحت تحلیل انجامشده، میباید نشانههایی حداقل در مورد همراهی و همکاری بازیگران کلیدی اروپایی برای فشار بر ایران جهت محدودسازی اشاعه و توان دفاعی موشکی آن باشیم.
3- مقابله با توان و اشاعهی موشکی ایران؛ چرا «مطلوب»، چرا «ممکن»؟
در این مرحله سؤالی که در چارچوب سؤال اصلی مطرح میشود این است که گزینه «مقابله با توان و اشاعه موشکی ایران» چرا مطلوبترین و محتملترین گزینه برای ایالاتمتحده آمریکا است؟
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
مطلوبیت تمرکز بر توان و اشاعه موشکی ایران
مطلوبیت تمرکز بر توان و اشاعه موشکی ایران برای ایالاتمتحده آمریکا از تمایل کلی این کشور برای محدودسازی ایران و محرومسازی آن از تمام مؤلفههایی است که میتواند محرک نقش ایران بهعنوان یک بازیگر فعال و اثرگذار منطقهای باشد. ازنظر آمریکاییها سیاست خارجی که جمهوری اسلامی در چارچوب آن اقدام میکند، موجب بیثباتسازی منطقه میشود.[3] در این رابطه توسعه توان دفاعی موشکی از سوی ایران و ارتقاء آن از اهمیت برجستهای برای آمریکاییها برخوردار است.[4] پس درنتیجه باید با تمام توان با آن مقابله شود. از طرفی دیگر آمریکاییها میدانند که «مذاکره مجدد» و «تغییر برجام» به دلیل مخالفت مشترک سه شریک اروپایی و دو رقیب آسیاییشان (چین و روسیه) عملی نیست. همچنین مقامات ایالاتمتحده بهخوبی اطلاع دارند که سازوکارهای نظارتی برجام بهگونهای است که بازرسیهایی در سطحی فراتر از نظام پادمانی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شمول پروتکل الحاقی بر فعالیتهای هستهای ایران اعمال میکند[5] و دوربینهای نظارتی آژانس بعد از برجام 90درصد افزایش داشتهاند.[6]
با این وصف چرا آمریکاییها همچنان بحث اخذ تضمینهای بیشتر از ایران در مورد فعالیتهای هستهای را مطرح میکنند؟ پاسخ خوشبینانه این است که آمریکاییها نگراناند ایران به دنبال ساخت سلاح هستهای باشد و از این طریق صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی را به خطر اندازد! اما این پاسخ خوشبینانه، صحیح نیست. جامعه اطلاعاتی ایالاتمتحده در گزارش اخیر خود (فوریه 2018) بهصراحت توافق هستهای را موجب افزایش شفافیت در فعالیتهای هستهای و بهبود دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأسیسات هستهای ایران دانسته است.[7] لذا نمیتوان پذیرفت که نگرانی واقعی آمریکا، فعالیتهای هستهای “احتمالی” غیرصلح آمیز ایران باشد.
پاسخ واقعبینانه این است که آمریکا برجام را گروگان گرفته است.[8] فعالیتهای هستهای اولین نقطه تمرکز فشار آمریکا بر ایران است که نمیخواهد بههیچوجه آن را از دست بدهد، مسئله موشکی و بحث حمایت ایران از محور مقاومت اسلامی منطقه، دیگر نقاط برجستهای هستند که آمریکا روی آنها حساب ویژهای باز کرده است. ایالاتمتحده تخاصم خود با ایران را در جبهههای متعدد تعریف کرده است و حفظ تنوع این جبههها برای آمریکا مهم است. در اصل آمریکا تلاش میکند تا با حفظ تنوع جبهههای تخاصم علیه ایران، زمینه را برای فشار در یک جبهه و امتیاز گیری در جبههای دیگر فراهم کند. به این اعتبار محاسبات آمریکاییها اینگونه انجامشده است که با فشار بر ایران در مورد برجام بتوانند بر سر توان دفاعی موشکی معامله کرده و امتیاز گیری کند.
امکان تحقق عملی تمرکز بر توان و اشاعه موشکی ایران
از طرفی دیگر مقابله با توان و اشاعهی موشکی ایران گزینه ممکن آمریکاییها نیز به شمار میآید. حداقل نسبت به تغییر در برجام، بحث موشکی بیشتر موردعلاقه شرکای اروپایی ایالاتمتحده است. اواخر سال گذشته میلادی بود که زیگمار گابریل وزیر خارجه آلمان بهصورت جدی و صریح لزوم مذاکره با تهران در راستای محدودیت برنامه موشکی این کشور را مطرح کرد.[9] وزیر خارجه انگلستان هم در چارچوب حفظ برجام و فشار بر سر برنامه موشکی ایران، اعلام کرد حمایت از توافق هستهای به معنی نادیده گرفتن برنامه موشکی ایران نخواهد بود.[10] این موضع اروپاییها ضمن سفر اخیر وزیر خارجه فرانسه به ایران بهصورت صریحتر و شفافتری اعلام شد. «ژان ایو لودریان» پیش از سفر به تهران در بیانیهای نسبت به برنامه موشکی ایران و آنچه دخالتهای تهران در امور منطقه نامید، ابراز نگرانی کرده بود.[11]
اما آمریکاییها در تحقق گزینه مطلوب و ممکن خود همه بازیگران 1+5 را مانند اروپاییها، با خود همراه نمیبینند. روسها در موضعی همراستا با ایران، بحث دفاعی موشکی این کشور را یک موضوع غیرقابلمذاکره میدانند.[12] چینیها موضع صریحی را در این مورد نداشتهاند. اما در گزارش اختصاصی که سه سال پیش وزارت دفاع این کشور منتشر کرد، تلاش جدی ایران برای ساخت و ارتقاء موشکهای خود را به دنبال جنگ ایران و عراق، استفاده این کشور از موشکهای بالستیک و درخواست کمک ایران از جامعه بینالمللی معرفی کرده است.[13] این روایت چینیها از موشکهای ایران، قرابت شایانی با روایت مقامات ایرانی در مورد منطق تولید موشک و ارتقاء فناوری ساخت آن دارد.[14] نتیجه اینکه هرچند آمریکاییها حمایت همه اعضای 1+5 را برای فشار بر سر برنامه موشکی ایران در اختیار ندارند، ولی حمایت اروپاییها تحقق گزینه مطلوب نظرشان را ممکن میکند و میتوانند حداقل یک ائتلاف نسبی بینالمللی برای فشار بر ایران به دلیل برنامه موشکی تشکیل دهند.
4- جمعبندی
برجام، فعالیتهای هستهای ایران را محدود و قابلکنترل کرده است. این واقعیت توافق هستهای است که هم اروپاییها و هم آمریکاییها به آن واقف هستند. اما مسئله اصلی برای ایالاتمتحده توان دفاعی موشکی ایران است. این مسئله برای آمریکا آنقدر مهم است که حاضر شده است برجام را برای مجاب کردن ایران به گروگان بگیرد و تهدید کند که از آن خارج میشود. به عبارتی دقیقتر اگر ایران محدودیت موشکهای خود را بپذیرد، توافق هستهای ازنظر آمریکا دیگر بدترین توافق نخواهد بود. بررسی تاریخی مواضع آمریکاییها و اروپاییها نیز این واقعیت را نشان میدهد. مواضع رفت و برگشتی مقامات اروپایی و آمریکایی نشان میدهد که چگونه نقطه مشترک تمرکز بر محدودسازی توان دفاعی موشکی ایران تکوین پیداکرده است.
بعد از تعیین ضربالاجل 120 روزه توسط آمریکاییها در 22 دیماه، اولین واکنش اروپاییها 23 دیماه در قالب یک بیانیه بیرون آمد که میگفت: «برجام دنیا را امنتر کرده است». با این موضع اروپاییها تلویحاً پاسخ آمریکاییها را دادند و اعلام کردند که حاضر نیستند به همین راحتی برجام را زیر پایشان بگذارند. 10 بهمنماه، نیکی هیلی سفیر و نماینده دائم ایالاتمتحده در سازمان ملل متحد و یکی از مقامات محوری این کشور برای محدودسازی توان دفاعی موشکی ایران، اعلام کرد که اگر اروپایی علیه برنامه موشکی ایران اقدام کنند، در برجام میمانیم. این اظهارنظر، تقویتکننده این ایده که برجام گروگان آمریکاییها است، محسوب میشود. بعدازاین سخن نیکی هیلی در 11 و 19 و 25 بهمنماه به ترتیب مقامات آلمان، انگلستان و فرانسه طی اظهارنظرهایی مستقیم و غیرمستقیم جداگانه خواهان فشار بر ایران جهت محدودسازی توان دفاعی موشکی این کشور شدند. نهایتاً 29 بهمنماه خبرگزاری رویترز نامه محرمانهای را افشا کرد که در آن دولت ایالاتمتحده آمریکا خطاب به سفرای اروپایی مقیم این کشور گفته بود «اگر تعهد دهید که علیه برنامه موشکی ایران اقدام میکنید، در برجام میمانیم.[15] این نامه بهوضوح عدول از موضع اولیه آمریکا را نشان میدهد که خواهان تغییر در برجام بود. اگر این نامه و محتوای آن صادق باشد، اینکه گزینه مطلوب آمریکا تمرکز بر محدودسازی توان دفاعی موشکی ایران و اشاعه آن است را اثبات میکند.
با توجه به این جمعبندی که در صورت تعهد اروپاییها برای اقدام علیه توان دفاعی موشکی ایران، آمریکا به برجام متعهد میماند، میتوان به سؤالی که در صدر مطلب مطرح شد پاسخ داد. وقوع کدامیک از حالات هفتگانه ذکرشده، محتمل است؟
در پاسخ باید گفت با توجه به گزینه مطلوب و ممکن آمریکا و موضع اروپاییها، وقوع یکی از حالات پنجم یا ششم که در مقدمه تحلیلی مطلب بیان شد، محتمل است. نقطه مشترک این حالات وجود بلوک اروپا- آمریکا برای فشار جهت محدودسازی و حذف توان دفاعی موشکی ایران است. تفاوت آنها نیز در موضوع همراهی یا عدم همراهی روسیه و چین با این بلوک است.
وقوع یکی از این دو حالت، دو نتیجه متفاوت را در پی خواهد داشت:
- اگر علیرغم موضع ایران مبنی بر غیر قبال مذاکره و محدودیت بودن توان دفاعی موشکی و همنوایی اروپا و آمریکا در فشار بر ایران، روسیه و چین با بلوک متشکل از آمریکا-اروپا همکاری نکنند، نتیجه این خواهد بود که بلوک ایران، روسیه و چین در مقابل اروپا- آمریکا شکل خواهد گرفت. در این صورت حفظ و تعهد به برجام نقطه اشتراک بازیگران و توان دفاعی موشکی ایران محل نزاع و کشمکش خواهد بود. هرچند به دلیل سیاست محافظهکارانه چین، نقش این کشور چندان پررنگ نخواهد بود. همچنین در این حالت اعمال یک سری تحریمهای جدید به بهانه برنامه موشکی ایران توسط اروپا و آمریکا بسیار محتمل است.
- درصورتیکه ایران بر موضع غیرقابلمذاکره و محدودیت بودن توان دفاعی و موشکی تأکید کند و در مقابل اروپا و آمریکا موفق به همراه کردن روسیه و چین برای فشار بر ایران شوند در حقیقت گروه 1+5 این بار حول محور توان دفاعی موشکی ایران متحد شده و مکانیسمهای بینالمللی را برای فشار بر ایران فعال خواهند کرد. بازگشت تحریمهای شورای امنیت در کنار تحریمهای یک و چندجانبه اروپا و آمریکا از اصلیترین تبعات این حالت است.
5- نتیجهگیری
همانگونه که تشریح شد، بررسیها نشان میدهند نقطه اشتراک اروپا و آمریکا را فشار بر ایران در جهت محدودسازی برنامه موشکی، تشکیل میدهد. همچنین بر هم زدن برجام نقطه افتراق جدی بین آنها نیست و آمریکاییها بارها بهصورت مستقیم و غیرمستقیم این پیام را منتقل کردهاند که اگر روی فشار بر ایران برای محدودسازی توان موشکیاش اجماع شود، تعهد حقوقیشان را نسبت به برجام حفظ خواهند کرد. لذا میتوان وجود بلوک اروپا-آمریکا را تشکیلشده و وقوع یکی از حالات پنج یا شش را محتمل فرض کرد. لذا با پایان ضربالاجل 120 روزه آمریکا تشکیل یکی از دو جبهه «اروپا- آمریکا» یا «اروپا-آمریکا+روسیه و چین» (1+5) باهدف مقابله با توان دفاعی موشکی ایران متصور است. تشکیل هر یک از دو جبهه مقدمهای برای آغاز فشار بر ایران در قالب تحریم و تهدید و تکرار الگوی برجام است.
هرچند همراهی اروپاییها با آمریکا برای فشار بر ایران ناخوشایند است، اما ناخوشایندتر پیوستن روسیه و چین به این بلوک است که میتواند مکانیسمهای بینالمللی مانند تحریمهای شورای امنیت را علیه ایران فعال کند. ازاینرو میطلبد تا تمرکز دیپلماسی ایران بر ممانعت از اجماع 1+5 برای فشار مجدد بر ایران و دور ماندن روسیه و چین از بلوک اروپا-آمریکا باشد. اینکه دیپلماسی رسمی و عمومی ایران چه سمت و سویی باید داشته باشد، موضوعی است که میتواند موضوع مطالب پژوهشی آتی قرار گیرد.
6-منابع و ارجاعات
[1] “Statement by the President on the Iran Nuclear Deal.” The White House, The United States Government, www.whitehouse.gov/briefings-statements/statement-president-iran-nuclear-deal/.
[2] نامدار وندایی سالار، ظهور و سقوط ائتلاف بازیگران برجام، اندیشکده راهبردی تبیین، 23بهمن 1396، قابل بازیابی در آدرس زیر:
[3] “Top U.S. Diplomat Warns Iran against Missile Proliferation, Destabilizing Region.” Jerusalem Post, 31 Feb. 2017, www.jpost.com/Middle-East/Top-US-diplomat-warns-Iran-against-missile-proliferation-destabilizing-region-540283.
[4] “Iran’s Role in Destabilizing the Middle East and Implications for New Non-Nuclear U.S. Sanctions.” American Enterprise Institute, 4 April 2017, https://financialservices.house.gov/uploadedfiles/hhrg-115-ba19-wstate-mmcinnis-20170404.pdf
[5] نامدار وندایی سالار، مبانی و مؤلفههای نظارت بینالمللی بر فعالیتهای هستهای ایران، اندیشکده راهبردی تبیین، 25 آذر 1396، قابل بازیابی در آدرس زیر:
مبانی و مؤلفههای نظارت بینالمللی برفعالیتهای هستهای ایران
[6] “Verification and Monitoring in Iran.” IAEA, 14 May 2014, www.iaea.org/newscenter/focus/iran.
[7] Worldwide Threat Assessment of the US Intelligence community, 13 Feb 2018, http://www.dni.gov/files/documents/Newsroom/Testimonies/2018-ATA—Unclassified-SSCI.pdf
[8] «ترامپ از برجام چه میخواهد؟»، اندیشکده راهبردی تبیین، 5مهر 1396، قابل بازیابی در آدرس زیر:
[9] Tobey, William, and Henry Sokolski. “How to Stop Iran’s Missile Program.” The National Interest, 17 Dec. 2017, nationalinterest.org/feature/how-stop-irans-missile-program-23581.
[10] Tim Ross. “U.K.’s Johnson to Visit Washington for Iran Nuclear Deal Talks.” Bloomberg, 8 Nov. 2017, www.bloomberg.com/news/articles/2017-11-08/u-k-s-johnson-to-visit-washington-for-iran-nuclear-deal-talks.
[11] «وزیر خارجه فرانسه برای مذاکره درباره برنامه موشکی ایران وارد تهران شد»، العربیه فارسی، 5 مارس 2018، قابل بازیابی در آدرس زیر:
https://goo.gl/FW52qt
[12] «لاوروف: برنامه موشکی ایران قابلمذاکره نیست»، دیپلماسی ایرانی، 25 دی 1396، قابل بازیابی در آدرس زیر:
http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1974389
[13] «متن کامل گزارش وزارت دفاع چین از توان موشکی ایران»، خبرگزاری فارس، 23 مهر 1393، قابل بازیابی در آدرس زیر:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930722001460
[14] «وزیر خارجه ایران: در دوران جنگ برای یک موشک بازدارنده التماس میکردیم»: گزارش العالم از نشستی در ولینگتون، العالم فارسی، 15 بهمن 1395، قابل بازیابی در آدرس زیر:
http://fa.alalam.ir/news/1920274
[15] Mohammed, Arshad. “Exclusive: For Now, U.S. Wants Europeans Just to Commit to Improve…” Reuters, Thomson Reuters, 18 Feb. 2018, www.reuters.com/article/us-iran-usa-nuclear-exclusive/exclusive-for-now-u-s-wants-europeans-just-to-commit-to-improve-iran-deal-idUSKCN1G20LE.