اندیشکده راهبردی تبیین- چین طی دهههای گذشته از جمله قدرتهایی بوده است که توانسته با ارتقای جایگاه بینالمللی، نفوذ منطقهای خود را به نفوذی بینالمللی بدل نماید. یکی از نتایج چنین روندی، تعریف منافع در بسیاری از نقاط جهان و حوزههای بینالمللی است که طبعاً ایالات متحده را بهمرور زمان در آن حوزهها، در مقابل چین قرار میدهد. بااینحال، به نظر میرسد چین طی سالهای گذشته وارد نوعی آرایش تهاجمی در برابر آمریکا در بسیاری از حوزهها شده است. یکی از مهمترین مصادیق این روند، تلاش برای ورود به مسائل فرهنگی و اجتماعی داخلی آمریکا بوده است. بنا به ادعای بسیاری از کارشناسان و مسئولان آمریکایی، چین در حال کسب نفوذی خطرناک در آمریکاست که میتواند حائز پیامدهایی مهم برای آن کشور باشد.
نفوذ نرم چین در آمریکا
در حوزه سیاست جهانی، قدرت یکی از مهمترین و کانونیترین مفاهیم میباشد و معمولاً به عنوان توانایی بازیگری خاص برای کنترل یا نفوذ بر دیگران و نتیجه تحولات تعریف میگردد. اساساً قدرت نرم در سیاست جهانی، آن است که بازیگران دیگر آن کاری را بکنند که دارنده قدرت نرم خواهان آن است، زیرا آنها دارنده قدرت نرم و اهدافش را مشروع دانسته و از روی ترس یا دریافت پاداش مبادرت به انجام آن کار نمیکنند. بنابراین، قدرت نرم در تقابل با انواع سنتی قدرت یا «قدرت سخت» قرار میگیرد. با این حال در مورد چین، قدرت نرم معنای متفاوتی از معنای مورد نظر جوزف نای، واضع مفهوم قدرت نرم دارد. در واقع، میتوان گفت که قدرت نرم در چین به «تمامی عناصر خارج از حوزه امنیتی، از جمله سرمایهگذاری و کمک اقتصادی اشاره دارد.[1]
به گزارشی که تحت حمایت کنگره آمریکا تهیه شده، چین تلاش تبلیغاتی گستردهای را در سراسر آمریکا به راه انداخته است و از ترکیب پول و قدرت برای تحریف سیاستگذاریهای کلیدی استفاده میکند. در این گزارش آمده است: فعالیت جبهه متحد، تبلیغ روایت ترجیحی پکن در جهان، فشار بر اشخاص ساکن در جوامع آزاد و باز برای خود سانسوری و خودداری از بحث درباره مسائلی که خوشایند حزب کمونیست چین نیست و آزار و اذیت یا تضعیف گروههای منتقد سیاستهای پکن است. براساس این گزارش، نهادهای سرشناس آمریکایی مانند دانشگاه جانز هاپکینز و اندیشکدههایی مانند شورای آتلانتیک، موسسه بروکینگز و مرکز کارتر یا مستقیما از سوی شاخههای متفاوت دولت چین تامین مالی میشوند یا با پروژههایی همکاری دارند که از سوی جبهه متحد تامین مالی شدهاند. این گزارش همچنین تاکید کرد: پکن به دنبال القای پیامهایش به این صورت است چون معتقد است خارجیها اینگونه تبلیغاتهایی را که از منابع غیر چینی منتشر شود، میپذیرند. دولت چین همچنین شبکهای از سازمانهای اجتماعی مانند انجمن دانشجویان و نخبگان چینی مستقر در آمریکا را تغذیه میکند. این سازمانها تبادل فرهنگی و دسترسی به زبان، ارتباطات و فرهنگ چینی را تبلیغ میکنند اما براساس این گزارش، آنها در اصل به عنوان جبههای برای جذب اطلاعات و ارتقای دستورکارهای چینی عمل میکنند که شامل مدیریت پروندههای تخاصم ژئوپولتیکی شامل تایوان میشود. لری وورتزل، عضو کمیسیون اقتصادی آمریکا-چین و بازنگری امنیتی بر روی «جبهه متحد» کنگره میگوید: اکثر آمریکاییها و بسیاری از اعضای کنگره از طیف فعالیتهایی که بستر حزب کمونیست چین ایجاد کرده است، اطلاعی ندارند. کنگره از این یافتهها مطلع شده است و خواسته است تا نهادهای تحت حمایت چین بیشتری، برچسب عامل خارجی بگیرند.[2]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
بتانی اَلن آبراهامیان، در یادداشتی در فارن پالسی نوشته است؛ همکاری بنیاد مبادله چین – آمریکا با یک اندیشکده آکادمیک در شرایطی انجام میگیرد که حزب کمونیست چین برای تقویت نفوذش بر مباحث سیاست در سراسر جهان تلاش میکند. دولت چین به دنبال این است که صداهایی را که نمیپسندد سرکوب کند و صداهایی را که میپسندد تقویت کند و تلاشش در این زمینه موفقیت فزایندهای داشته است. درحالیکه واشنگتن درگیر بحث مربوط به دخالت روسیه در انتخابات آمریکا است، چین نشان داده است در ورود به سیاست آمریکا مهارت دارد. پیتر ماتیس، محقق بنیاد جیمز تاون آمریکا، در این خصوص چنین گفته است: رویکرد چین برای تاثیرگذاری، کمی متفاوت از رویکرد روسیه است. رویکرد روسیه بیشتر بر عملیات عینی، آن هم در پشت صحنه، متمرکز است و اینکه چگونه به آن هدف دست یابد، درحالیکه چین بر مناسبات تاکید دارد، آن هم نه مناسباتی که ارزش فوری داشته باشد، بلکه مناسباتی که یک روزی ممکن است ارزشمند شود. وی ادامه داد: چین در پی تغییر اکولوژیکی است. اگر آنها به تعداد کافی نفراتشان را در موقعیتها و مکانهای مناسب پرورش دهند، در آن صورت، شروع به ایجاد تغییر در مباحث میکنند بدون اینکه بخواهند بطور مستقیم نظرات خود را تزریق کنند.[3]
چین به دنبال اهداف زیر در راستای جنگ نرم میباشد:
1-ایجاد یک محیط آرام بینالمللی که در آن بتواند توسعه اقتصادی خود را تداوم بخشیده و در عین حال خود را به عنوان بازیگری مسئول و سازنده در سیاست جهانی جا بیاندازد.
2-چین دومین مصرف کننده بزرگ انرژی در دنیا بوده و به منابع قابل توجهی برای حفظ توسعه اقتصادی خود نیاز دارد. بنابراین جای تعجب نیست که دومین هدف چین تضمین دسترسی به طیفی از منابع از جمله نفت، الوار و مواد معدنی گوناگون میباشد.
3-سومین هدف نیز عبارت از ایجاد حلقهای از متحدان همفکر میباشد که با مداخله خارجی در امور داخلی کشورهای دیگر مخالف باشند.
4-هدف دیگر چین متقاعد کردن کشورهای دیگر به پذیرفتن جایگاه این کشور به عنوان یک قدرت بزرگ بوده و اینکه در آینده ممکن است به جایگاهی برابر با ایالات متحده برسد.
5-در نهایت چین قصد دارد از قدرت خود در این زمینه برای منزوی ساختن تایوان استفاده کرده و کشورهای دیگر را متقاعد به قطع روابط با آن و برقراری روابط رسمی با جمهوری خلق چین بنماید.[4]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
تلاشهای اقتصادی چین در آمریکا
سرمایهگذاریهای چین در آمریکا به بیشترین حد خود طی سالهای گذشته رسیده است و حجم گستردهای از پول چین به سمت آمریکا جریان دارد. شرکتهای چینی مایل هستند در آمریکا گسترش پیدا کنند و با شرکتهای آمریکایی درآمیزند و قصد دارند 20 تا 30 میلیارد دلار در بخشهای مختلف سرمایهگذاری کنند. شرکتهای آمریکایی از این خبر خوشحالند و معتقدند با اجرای این برنامه چینیها در آمریکا هزارن شغل در آمریکا ایجاد خواهد شد. حدود دو سوم از سرمایهگذاری چینیها در بخشهای خدمات به عنوان مثال در سرگرمی، بخش بهداشت، فناوریهای نو و خدمات مالی انجام شده است. سرمایهگذارن چینی فقط به دنبال ادغام در این شرکتها یا خرید این شرکتها نیستند بلکه آنها میخواهند کیفیت این خدمات را نیز بالا ببرند. چین در سال 2014، نزدیک به 12 میلیارد دلار در آمریکا سرمایهگذاری کرده بود و در سال 2016 این عدد به 15 میلیارد دلار رسیده بود. [5]
در سال 2016 میزان سرمایهگذاری چینیها در بخشهای فناوریهای نو، هوش مصنوعی، بهداشت و درمان و دیگر بخشهای نو که به فناوریهای نظامی مربوط است نسبت به سالهای قبل افزایش چشمگیری داشته است. (عکس شماره 1)
عکس شماره : وبسایت شورای روابط خارجی
اکثر این سرمایهگذاریها توسط شرکتهای خصوصی انجام گرفته اما شرکتهای آمریکایی باید به خاطر امکان پشتیبانی مالی آنها و سیطره حزب کمونیست بر شرکتهای خصوصی آنها را نمایندگان دولت چین بداند.
اهداف چین از این سرمایه گذاری ها عبارت است از:
1-هدف بلند مدت چین در تلاش چین برای افزایش رشد اقتصادی چین
2-تلاش چین برای محقق سازی پروژه کمربند و جاده
3-اهداف چین برای رهبری دنیا در سال 2049
خطری که این مقاله آن را متوجه آمریکا میداند، از دست دادن برتری نظامی و امنیتی برای آمریکاست. چرا که اگر چین بتواند با استفاده از تجارب فناورانه آمریکا از سلاحها و ادوات نظامی و امنیتی آمریکا کپی برداری کند دیگر آمریکا تنها قدرت برتر فناوری و امنیتی نخواهد بود.[6]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
تلاشهای چین برای نفوذ در بخش فناوریهای نو
مقالهی منتشر شده در وبسایت شورای روابط خارجی آمریکا در تاریخ 16 اکتبر 2017 تحت عنوان «سرمایهگذاری چین در تکنولوژیهای حیاتی آمریکا: اعلام خطری برای منافع امنیت ملی آمریکا»، سرمایهگذاریهای بخش خصوصی و دولتی در بخشهای فناوری آمریکا نگرانیهای زیادی را در آمریکا ایجاد کرده است که یک رقیب جدی توانسته یا به زودی خواهد توانست به تکنولوژیهای حساس که برتری نظامی آمریکا را زیر سوال ببرد دست بیابد.
به ادعای وزارت دادگستری ایالات متحدهی آمریکا، شرکتی موردحمایت چین توانسته فناوریهای سرّی متعلق به تراشههای حافظهی تصادفی پویا (DRAM) را سرقت کند. این تراشهها به شرکت آمریکایی میکرون تعلق داشته است. این سرقت در نوع خود بینظیر است؛ چراکه چینیها توانستهاند فناوریهایی به ارزش ۸.۷۵ میلیارد دلار را بهسرقت ببرند.
بهگفتهی مسئولان پلیس فدرال آمریکا، چین از مدتها پیش سرقت داراییهای علمی ایالات متحدهی آمریکا را در اولویتهایش قرار داده و از این کار در مسیر پیشرفت صنایع داخلی و تبدیلشدن به ابرقدرتی جهانی استفاده میکند. بنابر ادعای این مسئولان، چینیها برای این کار ارتشی از هکرهای داخلی را دراختیار دارند؛ ولی درکنار این هکرها، از شگردهای رایجتر هم استفاده میکنند. برای مثال، میتوان به جاسوسان برونمرزی و کارکنان فاسدی اشاره کرد که در شرکتهای آمریکایی مشغول بهکار هستند.
جاسوسی اقتصادی درحالی شدت میگیرد که موضعگیریهای رئیسجمهور آمریکا دربرابر چین در زمینهی تجارت و امنیت و دیگر مسائل سختگیرانهتر شده است. ترامپ آنچه را که «سیاستهای تجاری ناعادلانهی چین» مینامد، به باد انتقاد گرفته و تعرفههایی بر ۲۵۰میلیارد دلار از کالاهای واردشده از چین به آمریکا اعمال کرده است. چینیها نیز در واکنش به این اقدام، تعرفههایی بر ۱۱۰میلیارد دلار از کالاهای واردشده از آمریکا به چین اعمال کردهاند.[7]
ساخت چین 2025 چیست و چرا توجهات زیادی را به خود جلب کرده است؟
1-چین به دنبال رقابت در بخش فناوریهای نو است.
بر اساس این هدف چین به دنبال تولید و رقابت در عرصه فناوریهای نو است. چین بر طبق این برنامه میخواهد فعالیت اقتصادی و صادرات خود را از حوزه لباس و کفش توسعه دهد و در زمینه فناوریهای نو وارد رقابت با ایالات متحده آمریکا شود.
2-رقابت «ساخت چین» با «ساخت آمریکا»
برنامههای اقتصادی چین، آن را مستقیماً وارد رقابت با آمریکا خواهد کرد. به همین دلیل است که ترامپ صریحاً اعلام کرده است که تعرفههای پیشنهادی ایالات متحده برای جلوگیری از پیشرفت برنامه «ساخت چین در 2025» طراحی شده است. اما این استراتژی، توان آمریکا را افزایش نخواهد داد.
صنایع پیشرفته چین در حال توسعه هستند و این صنایع به ایالات متحده صادر نمیشود. چین میخواهد صنایع هوایی خود را توسعه دهد اما فعلاً تا رسیدن به ساخت بوئینگ آمریکایی فاصله دارد. هم اکنون، آمریکا به صورت محدودی از محصولات فنآوری نو چین وارد میکند اما قطعات لازم برای تولید محصولات نو را از چین وارد میکند. [8]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr5', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr5", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
پیش بینی یک تحول در رتبه بندی کشورها از نظر تولید ناخالص داخلی جهان توسط شرکت استاندارد چارترد نشان می دهد چین به بزرگترین اقتصاد دنیا در سال 2030 تبدیل خواهد شد. هند احتمالا در همین بازه زمانی بزرگتر از آمریکا خواهد بود و اندونزی در بین پنج اقتصاد برتر دنیا قرار خواهد گرفت. اقتصاددان های استاندارد چارترد به رهبری دیوید من در یادداشتی نوشتند: « پیش بینی بلند مدت ما از رشد بر اساس یک اصل کلیدی انجام میشود: سهم کشورها از تولید ناخالص داخلی جهان باید با سهم آنها از جمعیت جهان هماهنگ باشد.»[9]
اصلیترین حوزههایی که چین سعی بر نفوذ در آنها داشته است، چه مواردی است؟
دن کوتس، مدیر سازمان اطلاعات ملی آمریکا هشدار داد، چین در حال صرف «میزان پولی هنگفت» برای تقویت جایگاه و نفوذ بینالمللی خود بوده که این هم مایه نگرانی همسایگانش و هم موجب تهدید نفوذ آمریکاست. به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رویترز، دن کوتس، مدیر اطلاعات ملی آمریکا در یک جلسه استماع مجلس سنای این کشور با موضوع “تهدیدهای جهانی” گفت: اخیرا گزارشی منتشر شد که نسخهای غیرطبقه بندی شده بود و در آن تصریح شد که چین حدود هشت میلیارد دلار را در ۶۸ کشور برای تحکیم یک جایگاه ژئواستراتژیک خود نه فقط محض اهداف اقتصادی و تجاری بلکه برای استفاده از تاسیسات نظامی هزینه خواهد کرد.
مواضع و واکنشها در آمریکا نسبت به افزایش نفوذ چین چگونه بوده است؟
کشورهای عضو گروه «پنج چشم» یعنی استرالیا، بریتانیا، کانادا، نیوزیلند و ایالات متحده آمریکا با یکدیگر همپیمان شدهاند تا از ابتدای سال آیندۀ میلادی آخرین اطلاعات طبقه بندی شده دربارۀ فعالیتهای خارجی چین را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. بنا بر اعلام منابعی که نامشان فاش نشده این کار با هدف مقابله با نفوذ سیاسی و اقتصادی رو به گسترش چین انجام میشود و اگرچه تمرکز اصلی فعالیتهای این پنج کشور، چین است اما برخی از اعضا معتقدند که باید این همکاری را برای مقابله با فعالیتهای خارجی روسیه نیز افزایش داد.[10]
حوزههایی که چین تلاش کرده در ایالات متحده نفوذ کند
تلاش چین برای افزایش نفوذ در آمریکا، حائز چه پیامدهایی برای روابط دو کشور است؟
«سورابه گوپتا» کارشناس ارشد سیاسی و امور بین المللی در آسیا اقیانوسیه گفته است: تقابل بین آمریکا و چین دو اقتصاد بزرگ جهان می تواند موجب اختلال سیستم تجاری جهان شود و به اقتصادهای بسیاری از کشورها که به بازارهای آمریکا و چین وابسته هستند، خسارات زیادی را وارد کند.
وی در ادامه به این مساله مهم اشاره کرد که چین در حال پشت سر گذاشتن آمریکا و تبدیل شدن به بزرگرین اقتصاد دنیا است و زودتر از انتظارات می تواند بر اقتصاد جهانی مسلط شود.
گوپتا در ادامه در پاسخ به این سئوال که آیا چین زیرساخت های کافی و لازم و طرح بلندمدتی دارد تا با سایر قدرت های اقتصادی بزرگ جهان رقابت کرده و به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شود، تاکید کرد: بله، چین زیرساخت های لازم و قابلیت برنامه ریزی بلندمدت را دارد تا از یک کشور با درآمد متوسط به یک اقتصاد مدرن مثل ژاپن، کره جنوبی و تایوان تبدیل شود. بی شک چین طی سال های آینده با چالش های مهمی روبرو است چرا که قصد دارد از یک الگوی اقتصادی مبتنی بر سرمایه گذاری به یک اقتصاد خدماتی تر با الگوی مبتنی بر مصرف داخلی بیشتر تغییر کند. هر یک از کشورهای ژاپن، کره جنوبی و تایوان نیز مشکلات زیادی در قبال مساله مدیریت تقاضای کل داشته اند و پیش بینی می شود چین نیز با همین چالش روبرو خواهد شد و اگر نتواند روند آزادسازی اقتصادی را به خوبی انجام دهد، با کاهش نرخ رشد اقتصادی روبرو خواهد شد.[11]
نتیجه گیری
نفوذ نرم در نهادهای سرشناس آمریکایی مانند دانشگاه جانز هاپکینز و اندیشکدههایی مانند شورای آتلانتیک، موسسه بروکینگز و مرکز کارتر که یا مستقیما از سوی شاخههای متفاوت دولت چین تامین مالی میشوند یا با پروژههایی همکاری دارند که از سوی جبهه متحد تامین مالی شدهاند و همچنین سرمایهگذاری در بخشهای اقتصادی ایالات متحده آمریکا و تلاشهایی که چین برای سرقت علمی و فناوریهای نو آمریکا انجام میدهد بخشی از اقدامات چین در افزایش سطح نفوذ خود در ایالات متحده است. گرچه برخی معتقدند هدف چین افزایش نفوذ در ایالات متحده نیست و چین فقط به دنبال منافع اقتصادی و استفاده از زمینههای سرمایهگذاری موجود در ایالات متحده برای سودآوری برای چین است اما برخی دیگر معتقدند که هدف چین از این اقدامات افزایش سطح نفوذ خود در ایالات متحده آمریکاست.
منابع
[1] – مهسا ماهپیشینان، «ابعاد جنگ نرم چین در مقابل آمریکا»، فصلنامه سیاست خارجی، سال بیست و چهارم، شماره 3، پائیز 1389
[2] – «چین میلیونها دلار برای اعمال نفوذ در آمریکا هزینه میکند»، خبرگزاری ایسنا، 5 شهریور 1397، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.isna.ir/news/97060502165/
-[3] راهبرد چین برای نفوذ در اندیشکدههای آمریکایی، شورای راهبردی روابط خارجی، 14 آذر 1396، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://www.scfr.ir/fa
[4] – مهسا ماهپیشینان، «ابعاد جنگ نرم چین در مقابل آمریکا»، فصلنامه سیاست خارجی، سال بیست و چهارم، شماره 3، پائیز 1389
[5] – «سرمایهگذاری چین در آمریکا»، صدای آمریکا، تاریخ….، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.voanews.com/a/chinese-investiment-in-the-united-states-surge/3304768.html
[6] – «سرمایهگذاری چینیها تهدید جدی به منافع امنیتی آمریکا»، شورای روابط خارجی آمریکا، 16 اکتبر 2017، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.cfr.org/report/chinese-investment-critical-us-technology-risks-us-security-interests
[7] – « چین و سرقت فناوریهای ایالات متحده آمریکا»، 3 آذر 1397،قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.zoomit.ir/2018/11/24/309667/china-stealing-us-technology-secrets
[8] – «چرا ساخت چین 2015 تهدیدی به اهداف تجاری ترامپ است»، واشنگتن پست، 03/05/2018، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.washingtonpost.com/news/monkey-cage/wp/2018/05/03/what-is-made-in-china-2025-and-why-is-it-a-threat-to-trumps-trade-goals/?noredirect=on&utm_term=.fb3073ae2c8a
[9] – «بزرگترین اقتصادهای دنیا در سال 2030»، بلومبرگ، 8 ژانویه 2019، قابل بازیابی در پیوند زیر:
[10] – «نفوذ چین به اطلاعات طبقه بندی شده گروه 5 چشم»، یورو نیوز، تاریخ.. ، قابل بازیابی در پیوند زیر:
[11] – وقوع جنگ تجاری شدید میان آمریکا و چین در سال ۲۰۱۸، 19 دی 1396، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/10/19/1623188/