اندیشکده راهبردی تبیین- غرب آسیا یکی از منازعهآمیزترین مناطق دنیای امروز است و در سالهای اخیر، سوریه در کانون منازعات این منطقه قرار داشته است. جنگ داخلی سوریه که حدود هشت سال از آغاز آن میگذرد، سال گذشته به دقایق مهم و تعیینکنندهای رسید. تشکیل کمیته تدوین قانون اساسی و آغاز فعالیت آن، بازپسگیری بخشهای مهمی از استان ادلب از سوی دمشق و متحدان، حمله ترکیه به شرق فرات و اشغال نظامی بخشهایی از خاک سوریه در سایه انفعال دولت دونالد ترامپ، حملات مکرر رژیم صهیونیستی به مناطق مختلفی از خاک سوریه و گسترش بحران اقتصادی و کاهش شدید ارزش پول ملی، ازجمله مهمترین رویدادهای سوریه در سال گذشته بود. نوشتار پیش رو ضمن بررسی مهمترین تحولات سوریه در سال 98، به معرفی مقالات منتشرشده در اندیشکده راهبردی تبیین درباره موضوع مذکور میپردازد.
تحولات سیاسی
مهرماه 98 بود که نامه دبیرکل سازمانمللمتحد به رئیس شورای امنیت درباره معیارها و شرایط کمیته تدوین قانوناساسی سوریه و برنامه کار این کمیته منتشر شد. یک ماه بعد، نخستین جلسه این کمیته متشکل از ۵۰ نفر از نمایندگان دولت سوریه، ۵۰ نفر از مخالفان و ۵۰ نفر از گروههای جامعه مدنی و مستقلان سوریه برگزار شد، اما همانطور که پیشبینی میشد، اختلافات طرفین به میزانی زیاد بود که جلسه دوم با خروج نمایندگان دولت سوریه به دلیل اعتراض به رفتار معارضان، به اتمام نرسید و تا لحظه تنظیم نوشتار حاضر نیز خبری از نشست سوم نیست.
به هرروی بدیهی به نظر میرسد پس از هشت سال جنگ داخلی و با وجود دیدگاهها و مطلوبیتهای متفاوت طرفها، حصول به نتایج قابل ذکر بسیار دشوار خواهد بود. دمشق، قانون اساسی فعلی سوریه را بستر مناسبی برای گفتوگوها میداند و حاضر به گسست تام و تمام از آن نیست؛ معارضان اما معتقدند قانون فعلی باید از پایه دچار تغییر و تحول شود. علاوه بر اینها در ماههای پایانی سال 98 نیز به دلیل شدت گرفتن درگیریها در ادلب، روند برگزاری نشستها دشوارتر از گذشته شد.
به غیر از نشستهای کمیته تدوین قانون اساسی، نشستهای روند آستانه نیز به عنوان یکی از مهمترین تحولات سیاسی پیرامون منازعه سوریه، سال گذشته ادامه یافت. بیانیه پایانی نشستهای سیزدهم و چهاردهم اما نشان داد که اختلافات درباره موضوعاتی مانند شرق فرات و ادلب همچنان پابرجاست. با این وجود اما اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، اوایل بهمن و پس از بیتوجهی دمشق و مسکو به خواستههای آنکارا برای پایان عملیات نظامی ارتش در ادلب، مدعی شد توافق آستانه در معرض فروپاشی قرار گرفته است. به نظر میرسد اگرچه روند آستانه توانست به برخی اهداف از پیشتعیینشده برسد، اما احتمالاً کارایی سابق را نخواهد داشت. زیرا وضعیت به مرحلهای رسیده است که آستانه توانایی چندانی برای مدیریت آن ندارد.
علاوه بر روندهای مذکور در تحولات سیاسی سوریه، بازیگران دیگری نیز البته با اثرگذاری متفاوت به رایزنیهای سیاسی ادامه دادند. گفتوگوهای نتانیاهو و پوتین درباره طیفی از مسائل که احتمالاً مهمترین آنها تحولات سوریه بوده و نشست مسئولان امنیتی روسیه، سوریه و ترکیه که در ماههای پایانی سال برگزار شد، ازجمله این موارد بود.
تحولات میدانی
سال گذشته تحولات میدانی گستردهای در سوریه به وقوع پیوست و بازیگران متعدد منطقهای و فرامنطقهای، منافع و مطلوبیتهای خود را دنبال کردند. منازعه سوریه بار دیگر گواهی بر این نکته شد که سیاست بینالملل عرصه قدرت و منافع است و هنگامی که کشوری چنین عرصه بیثباتی داخلی شود، کنشگران ذینفع داخلی و خارجی چنین بیمحابا در آن منافع خود را پیش میبرند. همچنان که آمریکا، روسیه، پاکستان و اخیراً چین در افغانستان سالهاست منافع خود را پیش میبرند و میزبان در کشاکش این رقابتها وضعیت باثباتی ندارد و آنچنان که ترکیه، روسیه، امارات، فرانسه و مصر در لیبی، جنگی نیابتی به راه انداختهاند و میزبان، چنین در معرض هجوم قرار گرفته است، سوریه نیز سالهاست به مظروفی برای یک جنگ داخلی بینالمللی تبدیل شده است.
در چنین بستری، دمای تحولات میدانی سوریه در سال 98 هم بالا بود. در یکی از مهمترین رویدادها، ترکیه پس از ماهها گفتوگو و البته تهدید، نهایتاً به مناطقی در شرق فرات حمله کرد. عملیات نظامی ارتش ترکیه در شمال شرق سوریه با نام «چشمه صلح» با اعلام اردوغان روز چهارشنبه ۱۷ مهر پس از آن آغاز شد که رئیسجمهوری آمریکا، خروج نظامیان کشورش از شمال شرق سوریه را اعلام کرد؛ خروجی که البته تاکنون محقق نشده و بیشتر خروج از نقاطی بود که آنکارا تصمیم حمله به آنها را داشت.
ترکیه در یک عملیات چند روزه توانست حدفاصل حدوداً 115 کیلومتری تلابیض تا رأسالعین را تا مجاورت بزرگراه M4 در اختیار بگیرد و کردها ناچار به تخلیه این نواحی شدند. این حمله البته پس از چند روز و با میانجیگری روسیه و توافقی ده مادهای که میان آنکارا و مسکو به امضا رسید، متوقف شد. از اینرو به نظر میرسید نوعی توافق نانوشته میان آنکارا، واشنگتن و مسکو برای عملیات نظامی محدود ترکیه در این منطقه از پیش شکل گرفته بوده است.
این اتفاق اما باعث ورود ارتش سوریه به مناطقی از شرق فرات نیز شد که سالها در اختیار کردها بود. کوبانی، تلتمر، قامشلی، عینعیسی و طبقه ازجمله این نواحی بودند. ارتش سوریه همچنین توانست در ضلع جنوبی بزرگراه راهبردی M4 و نوار شمالی بین رأسالعین تا المالکیه نیز مستقر شود. هرچند که در نقاط اتصال ارتش ترکیه و سوریه، نیروهای روس نیز حضور دارد. به هرحال بشار اسد آنچنان که به دنبال آن بود، توانست بدون درگیری به بخشهایی از شرق فرات وارد شود.
پس از توافق روسیه و ترکیه درباره شرق فرات، تحولات این منطقه تقریباً رو به آرامش رفت. آمریکاییها ارسال سلاح و تجهیزات به کردهای این مناطق را کاهش دادند و البته از وعده خود برای خروج از سوریه نیز عقب نشستند. ترامپ رسماً اعلام کرد که واشنگتن برای حفاظت از چاههای نفت سوریه و جلوگیری از دسترسی بشار اسد به آنها در سوریه میماند. مرزهای سوریه و عراق اما سال ناآرامی را گذراند. پس از افتتاح گذرگاه القائم-البوکمال و حضور نیروهای نزدیک به ایران در این نواحی، حملات رژیم صهیونیستی نیز در این مناطق شدت گرفت.
اوایل دیماه 98 آمریکا نیز به نقاطی از عراق و سوریه حمله کرد که براساس اعلام رسانهها 25 نفر در این حملات جان خود را از دست دادند. این شاید مهمترین حمله مستقیم آمریکا علیه مواضع نیروهای نزدیک به ایران در سالهای اخیر بود. حملهای که مقدمهای شد برای افزایش تنشهای منطقهای و روندی که در انتها به ترور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و پاسخ موشکی ایران به پایگاه عینالاسد منتهی شد.
فهرست مقالات
در مجموع و با توجه به گستردگی و تنوع موضوعات مختلف، اندیشکده راهبردی تبیین نیز تلاش کرد تا با نگارش و انتشار مقالات و یادداشتهای متعدد به بررسی رویدادها، روندها و فرآیندهای منازعه سوریه در سال گذشته بپردازد. در زیر فهرست مقالات منتشرشده به همراه پیوند دسترسی به آنها آمده است و در پایان نیز سه عنوان از مقالاتی که از منظر اهمیت موضوع، پردازش و استقبال مخاطبان مهم بوده، معرفی میشود.
اقتصاد سوریه و زمینههای تکرار بحران
تحولات شرق فرات؛ جایگاه بازیگران مختلف و سناریوهای پیشرو
چالشهای تدوین قانون اساسی سوریه و مطلوبیتهای ایران
منازعه سوریه و مسئله نفت و گاز
«کریدور صلح» در شرق فرات و تلاش ترکیه برای اسکان پناهندگان
موانع تحریمی بازسازی سوریه و جایگاه بازیگران خارجی
حملات رژیم صهیونیستی به سوریه؛ چرا دمشق پاسخ نمیدهد؟
نشست آستانه؛ تداوم اختلافات در ادلب، مسیر دشوار کردها
تلرفعت، تلابیض یا منبج؛ هدف حمله احتمالی ترکیه کجاست؟
دلایل ورود عربستان به شرق فرات و چگونگی واکنش بازیگران داخلی و خارجی
دلایل ورود عربستان به شرق فرات و چگونگی واکنش بازیگران داخلی و خارجی
احیای روابط جنبش حماس و سوریه؛ ضرورتها و موانع
محور مقاومت و آینده سوریه؛ تضعیف یک سناریو
آیا روسیه به خروج ایران از سوریه میاندیشد؟
چرا پناهجویان سوری در لبنان ماندهاند؟
جریانشناسی تفصیلی اسلامگرایان و آینده سیاسی سوریه/ بخش سوم
جریانشناسی تفصیلی اسلامگرایان و آینده سیاسی سوریه/ بخش سوم
جریانشناسی تفصیلی اسلامگرایان و آینده سیاسی سوریه/ بخش دوم
جریانشناسی تفصیلی اسلامگرایان و آینده سیاسی سوریه/ بخش دوم
جریانشناسی تفصیلی اسلامگرایان و آینده سیاسی سوریه/ بخش نخست
جریانشناسی تفصیلی اسلامگرایان و آینده سیاسی سوریه/ بخش نخست
شناسایی حاکمیت رژیم صهیونیستی بر جولان از سوی آمریکا؛فرصتها و تهدیدها برای محور مقاومت
شناسایی حاکمیت رژیم صهیونیستی بر جولان از سوی آمریکا؛فرصتها و تهدیدها برای محور مقاومت
چالشهای عملیات نظامی ارتش سوریه در ادلب
آینده کُردهای سوریه در سایه اختلافات داخلی
مقالات برگزیده
همچنان که اشاره شد یکی از مهمترین مسائلی که در آینده سوریه اثرگذار خواهد بود تحریمهای غرب و بهویژه آمریکا علیه دولت بشار اسد است. به همین منظور، مقاله «موانع تحریمی بازسازی سوریه و جایگاه بازیگران خارجی» ضمن بررسی اجمالی تحریمهای آمریکا، سازمان ملل و اتحادیه اروپا علیه سوریه، به واکاوی اهداف و مطلوبیت تحریمکنندگان میپردازد. نویسنده معتقد است تضعیف اقتصادی و اثرگذاری بر دستور کار سیاسی، دو هدف عمده اجرای نظام تحریمی گسترده علیه سوریه است.
مقاله مورد اشاره در ادامه به بررسی سناریوهای آینده منازعه سوریه میپردازد و آنها را در قالب دو سناریو تداوم تحریمها و گسست تحریمها صورتبندی میکند. نویسنده تداوم تحریمها را سناریوی محتمل و گسست در آنها را نامحتمل ارزیابی کرده و بر این باور است که تداوم تحریمهای غرب علیه سوریه، وضعیتی مطلوب برای ایران و نامطلوب برای روسیه رقم میزند.
از دیدگاه نویسنده در وضعیت تداوم تحریمها، رقابت تهران و مسکو در حوزههای نفتی و معدنی سوریه افزایش خواهد یافت. اما در وضعیت گسست تحریمها، مسکو شرایط بهتری از تهران خواهد داشت. زیرا میتواند از یکسو به مدیریت فرآیند بازسازی سوریه بپردازد و در این میان از طرفین این معامله، امتیاز بگیرد و از سوی دیگر، با صرف هزینه کمتر به بازگشت اقتصادی و سیاسی سوریه به مدار نظام بینالملل کمک کند.
«آینده کُردهای سوریه در سایه اختلافات داخلی»، عنوان مقاله دیگری است که موضوع مهمی را در مرکز تحلیل قرار داده است. نویسنده در این مقاله هواداران اوجالان، طرفداران بارزانی و نیروهای دموکراتیک سوریه(قسد) را سه گروه اصلی کردها در سوریه میداند و سپس نقاط اشتراک و افتراق آنها را بیان میکند.
نویسنده پس از بررسی جریانهای داخلی کردها و مواضع و مطلوبیتهای هرکدام، به تحلیل نوع ارتباط کردها با بازیگران خارجی میپردازد و مینویسد: «ایالاتمتحده آمریکا از زمان ورود به بحران سوریه بر روی متغیر کُردی سرمایهگذاری زیادی داشته است و احزاب کرد سوری نیز هرچند گرایشهای چپ دارند، اما به دلیل قرارگیری در یک بنبست ژئوپلیتیکی، تمایل به همکاری با آمریکا پیدا کردند». نویسنده اما معتقد است با خروج احتمالی آمریکا از سوریه، فقط محور دمشق-تهران-مسکو از توانایی برقراری موازنه با ترکیه بهعنوان اصلیترین چالش کُردها برخوردار هستند.
دیدگاه کُردها نسبت به آینده ساختار سیاسی سوریه، موضوع دیگری است که در این مقاله بررسی میشود. نویسنده بر این باور است که بهطورکلی دو دیدگاه در بین کُردهای سوریه نسبت به آینده ساختار سیاسی این کشور وجود دارد. یک دیدگاه که مورد حمایت حامیان ایران، سوریه و روسیه است و بر تشکیل دولت ملی سوریه با اصلاح ساختارهای موجود تأکید دارد و دیدگاه دیگر متأثر از جنگ روانی غرب و حمایتهای آمریکا و برخی گروهها و کشورهای منطقه بر خواسته حداقلی(فدرالیسم) و خواسته حداکثری(استقلال) تأکید دارند.
سومین مقاله برگزیده نیز، «چالشهای تدوین قانون اساسی سوریه و مطلوبیتهای ایران» است که بررسی یکی از مهمترین موضوعات منازعه سوریه میپردازد. نویسنده در این مقاله ابتدا توضیحی درباره سازوکار کمیته تدوین قانون اساسی سوریه در سه محور شیوه انتخاب اعضا، اختیارات و سازوکار اجرایی میپردازد و سپس 6 چالش که از منظر مخالفان درباره شیوه انتخاب اعضا، بیان شده است را توضیح میدهد.
نویسنده در بخش دیگری از مقاله اختلافات در تدوین قانون اساسی در سوریه را در سه محور «نوع نظام سیاسی»، «نفر نخست حاکمیت» و «سطح مشارکت سیاسی مخالفان» تقسیمبندی میکند و سپس نوع نظام سیاسی، نقش و جایگاه احزاب، جایگاه قومیتها و گروههای نژادی، نام نظام سیاسی و جایگاه دین در ساحت سیاسی را موارد چالشبرانگیز میداند. نویسنده همچنین بر این باور است که با توجه به این نکته که شالوده کمیته تدوین قانون اساسی را باید در توافقات مسکو-تهران-آنکارا جستوجو کرد، برونداد این کمیته میتواند در تثبیت جایگاه ایران در آینده سوریه نقشی مهم ایفا کند.
نتیجهگیری
سوریه در سالی که گذشت مجموعهای از تحولات سیاسی و میدانی را پشت سر گذاشت که نوشتار حاضر تلاش کرد تا مروری اجمالی بر آنها داشته باشد. اگرچه روزهای ناآرام بسیاری پشت سر گذاشته شده اما روند تحولات و پویشهای سیاسی و امنیتی نشان میدهد روزهای دشوار فراوانی هم پیشروست. دور از ذهن نیست که تداوم تحریم اقتصادی، کمبود سوخت، کاهش ارزش لیره و روند کُند بازسازی، نارضایتی مردم بهویژه در مناطقی جنوبی نظیر دمشق و درعا را به بحرانی جدید تبدیل کند. در این میان تنش میان طرفهای متخاصم ازجمله تهران-تلآویو و آنکارا-دمشق نیز بعید است که کاهش یابد. به این مسائل البته باید حضور واشنگتن در شرق فرات و منطقه التنف، بازیگری غیراطمینانبخش مسکو و تمایل محور ریاض-ابوظبی برای نقشآفرینی در شرق فرات را اضافه کرد. بنابراین بازگشت کامل ثبات، امنیت، بازسازی و شکوفایی اقتصادی به سوریه احتمالاً تا آینده غیرقابل پیشبینی محقق نشود.