اندیشکده راهبردی تبیین- یمن برای هفتمین سال متوالی درگیر جنگی خونین و بیپایانی است که ائتلاف سعودی اماراتی در بهار سال 1394 با عملیات «عاصفه الحزم» به راه انداخت. سالی که گذشت را باید سالی سرنوشتساز برای بحران یمن دانست؛ زیرا مجموعه تحولات سیاسی و میدانی در این سال به گونهای رقم خورد که چشمانداز پایان بحران را تعیین مینماید. در این سال تحولات میدانی نقاط عطف مهم و اثرگذاری مانند نبرد مأرب، پاکسازی کامل سواحل الحدیده و حمله به ابوظبی را داشت و در عرصه سیاسی نیز تلاشهای گستردهای برای ایجاد آتشبس و قطعنامه شورای امنیت علیه انصارالله را شاهد بودیم.
الف) تحولات سیاسی
اهم تحولات سیاسی در یمن طی یک سال اخیر را میتوان به چند موضوع و رویداد مهم خلاصه کرد. چرا که در یک سال گذشته هیچگونه مذاکرات صلحی بین طرفهای یمنی یا بین انصارالله و ائتلاف سعودی صورت نگرفت. تجربه ناموفق چند دور مذاکرات قبلی میان انصارالله و ائتلاف در گذشته موجب شد این مذاکرات استمرار نیابد. همچنین اقدامات روزهای پایانی دولت ترامپ مانند قراردادن انصارالله در فهرست گروههای تروریستی وزارتخارجه آمریکا در عمل هرگونه ابتکار سیاسی حول پرونده یمن را مسدود ساخت. تمرکز طرفهای درگیر در جنگ یمن به ویژه انصارالله بر میدان موجب شد تا عملاً مذاکرات به حاشیه رفته و طرفین تلاش نمایند تا ابتکار عمل را از طریق کسب برتری در میدان به دست آورند. البته آنچه روشن است در این میان طرف سعودی و همپیمانانش که در جبهههای مختلف میدانی به ویژه در مأرب تحت فشار شدید قرار داشت، همواره تلاش نمود تا با ارائه ابتکارها و پیشنهادهای سیاسی ضمن ارائه نمایش تمایل به صلح خود را از فشار میدان خلاص نماید که به همین دلیل نیز با مخالفت و عدم همراهی انصارالله مواجه شد.
- تلاشهای دیپلماتیک با هدف ایجاد آتشبس
شاید مهمترین تلاش صورت گرفته در مسیر تحقق آتشبس در سال 1400 اعزام هیئتی بلندپایه از عمان به یمن و دیدار با سران دولت صنعاء شامل مهدی المشاط و سید عبدالملک الحوثی رهبر انصارالله بود. این هیئت که با چراغ سبز آمریکا به صنعاء رفته بود حامل پیامها و پیشنهادهایی برای رهبران انصارالله بود تا زمینه را برای مذاکرات صلح و آتشبس فراهم نماید. اما فارغ از استقبال گرم یمنیها از عمانیها که نشاندهنده روابط حسنه فیمابین است، رهبران انصارالله پاسخهای روشن و قاطعی به هیئت عمانی ارائه دادند که خوشایند فرستادگان پشتپرده آنها نبود.
این پاسخ عبارت بود از اینکه اگر عربستان شروط یمنیها شامل رفع کامل محاصره، پایان درگیری و خروج کامل نیروهایش از یمن را بپذیرد، انصارالله نیز آماده است حملات زمینی، پهپادی و موشکی را به عمق خاک عربستان متوقف نماید ولی این مسئله ارتباطی با پرونده داخلی و نبردهای داخلی یمن نخواهد داشت و انصارالله در آنجا بر اساس تدابیر و مصالح داخلی یمن تصمیمگیری و عمل خواهد کرد. به نظر میرسد استنباط رهبران انصارالله از تلاشهای متعدد برای آتشبس و صلح در یمن در واقع کوششی به منظور متوقف کردن ماشین جنگی انصارالله در مسیر فتح کامل مأرب بوده است، لذا پاسخ آنها هیئت عمانی را با ناامیدی به مسقط بازگرداند.
البته در همین سفر طرف یمنی پیشنهادی را به منظور تحقق آتشبس در مأرب به طرف عمانی ارائه داد. این طرح شامل تشکیل نیروهای مدیریتی و امنیتی مشترک از اهالی استان مأرب تحت فرماندهی مشترک، اخراج گروههای تروریستی داعش و القاعده از مأرب، بازگشایی و راهاندازی مراکز سوخترسانی از جمله ایستگاههای گاز مأرب، اختصاص درآمد کشتیهای نفتی در الحدیده برای پرداخت حقوقها در مأرب، تشکیل کمیته مشترک برای تعمیر خطلوله صافر (مأرب) به رأسعيسى (الحدیده) بود که بهرغم استقبال نمایندگان عمان مورد موافقت عربستان قرار نگرفت.
- قطعنامه شورای امنیت علیه انصارالله
دیگر رویداد مهم در عرصه سیاسی بحران یمن در روزهای پایانی سال و با تصویب قطعنامهای در شورای امنیت بر علیه انصارالله رقم خورد. این قطعنامه که با پیشنهاد امارات (عضو غیر دائم شورای امنیت) به تصویب رسید ممنوعیت ارسال سلاح به انصارالله یمن را تمدید کرد. قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی انصارالله یمن با 11 رای موافق و 4 رای ممتنع (نروژ، مکزیک، برزیل و ایرلند) به تصویب رسید. بر اساس این قطعنامه تمام گروه انصارالله شامل تحریمهای تسلیحاتی میشوند. در قطعنامه سال 2015 تعدادی از رهبران این گروه شامل این تحریمها بودند. در متن پیشنویس قطعنامه که بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد تهیه شده، آمده است که شورای امنیت به شدت حملات فرامرزی گروه انصارالله از جمله حملات به عربستان سعودی و امارات متحده عربی را محکوم میکند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]نکته حائز اهمیت در تصویب این قطعنامه رأی مثبت 5 عضو دائم شورای امنیت است. متأسفانه روسیه و چین که هفت سال پیش با رأی ممتنع خود به قطعنامه 2216 با غربیها همراهی نکرده بودند، این بار با رأی مثبت نشان دادند که وقایع ماههای اخیر، مواضع قدرتهای بزرگ را در قبال یمن همسو نموده است. البته بحران اوکراین و نیاز روسیه به همراهی عربستان و امارات نیز مزید بر علت است. نیازی که در رأی ممتنع امارات به قطعنامه ضدروسی آمریکا در شورای امنیت پیرامون جنگ اوکراین تبلور یافت. همچنین انتظار روسها از این دو کشور در بحث مدیریت بازار انرژی و عدم همراهی با غرب در تحریم روسیه و کمکهای اقتصادی و… انگیزه روسها در دادن رأی مثبت به قطعنامه پیشنهادی امارات علیه انصارالله را روشنتر مینماید.
- مذاکرات ایران و عربستان
ایران و عربستان در سال اخیر مجموعاً چهار دور مذاکرات در بغداد برگزار کردند. گرچه این مذاکرات از سوی طرف ایرانی با هدف برقراری مجدد روابط و بازگشایی سفارتخانهها و از سرگیری اعزام ایرانیها به حج انجام شد ولی طرف سعودی به غیر از عادیسازی روابط با تهران به دنبال پیگیری پروندههای منطقهای و در رأس آن یمن و کمک ایران در این زمینه بود و این مسئلهای بود که یمنیها را بعد از دور سوم مذاکرات نگران کرد که مبادا ایران در مجموعه تعاملات با عربستان منافع آنها را نادیده بگیرد.
اما طرف ایرانی از همان دور نخست مذاکرات به سعودیها اعلام کرده بود که تصمیمگیری در بحث یمن را به یمنیها واگذار کرده و در این موضوع هیچگونه دخالتی نخواهد داشت. این موضع اصولی و قاطع ایران نه تنها به طرف سعودی منتقل شد، بلکه زمانی که نشانههای نگرانی یمنیها آشکار گردید از یک کانال رسمی به طرف یمنی نیز منتقل شد و این اطمینان خاطر به آنها داده شد که مذاکرات با عربستان محدود به روابط دو کشور است و سیاست جمهوری اسلامی در حمایت همه جانبه از مردم یمن تغییرناپذیر است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]- حضور رژیم صهیونیستی در یمن
در سالی که گذشت حضور رژیم صهیونیستی بیش از گذشته در یمن آشکار شد. مناطق جنوبی که تحت تسلط نیروهای وابسته به امارات است شاهد حضور علنی و رسمی شهروندان رژیم صهیونیستی در قالبهایی چون گردشگری در جزیره سقطری بود و بالطبع افسران نظامی و اطلاعاتی این رژیم نیز در اتاقهای عملیات حضور فعالی داشتند. گزارشهای غیررسمی منتشر شده که از حضور اطلاعاتی و امنیتی صهیونیستها در یمن حکایت دارد. حتی بر مبنای برخی گزارشها افسران این رژیم به عنوان مشاور در نبرد مأرب نیز حضور داشته اند. آنچه روشن است آینده یمن برای رژیم صهیونیستی از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا آنها معتقدند مسائل یمن بر امنیت اسرائیل به صورت جدی تأثیرگذار است. به عنوان مثال بخش عمده تجارت رژیم صهیونیستی از راه دریا (دریای سرخ) و بندر ایلات در جنوب انجام میشود و در صورتی که تحولات یمن یک نیروی ضد اسرائیلی (انصارالله) را بر آبراههای یمن شامل دریای عرب، خلیج عدن، بابالمندب و دریای سرخ مسلط کند، بیشک پیامدهای مخربی برای امنیت تجارت و منافع صهیونیستها خواهد داشت. بر این اساس رژیم صهیونیستی حضور خود را گستردهتر و جدیتر از قبل در یمن پیگیری مینماید تا مانع از تحقق آیندهای پرمخاطره برای خود شود.
- سیاست آمریکا در یمن
سیاست ایالات متحده در یمن را میتوان از مصادیق بارز فریبکاری و دورویی در سیاستخارجی کشورها دانست. با اینکه با روی کار آمدن دولت بایدن دولت او در ابتدای کار خود از اجرای سیاست جدید در قبال بحران یمن دم زد و با لغو تصمیم دولت ترامپ، انصارالله را از فهرست گروههای تروریستی وزارتخارجه حذف کرد ولی با گذشت زمان به تدریج روشن شد سیاست آمریکا در یمن تغییر چندانی ننموده است. آنچه امروز شاهدیم این است که آمریکا به عنوان قدرتی که در ابتدای جنگ یمن به عربستان برای آغاز تجاوز چراغ سبز نشان داد، همچنان خواهان تداوم جنگ و استمرار بحران است. در طول سالی که گذشت دستکم در یکی دو مقطع حاکمان ریاض به دلایل مختلفی به سمت پذیرش خواستههای دولت صنعا به منظور ایجاد آتشبس رفتند و حتی خبرهایی مبنی بر قریبالوقوع بودن بازگشایی فرودگاه صنعا نیز منتشر شد ولی هر بار به ناگاه فضا دچار تغییر شد و توافقات از بین میرفت. مشخص است آمریکا تحت هیچ شرایطی حاضر به پذیرش پایان جنگ در یمن با فرض برتری انصارالله نیست و در این میان استمرار فاجعه انسانی در این کشور و کشتار بی گناهان نیز فاقد اهمیت برای واشنگتن است. حتی منافع همپیمان آمریکا (سعودی) که به صورت مستمر شاهد حملات گسترده موشکی و پهپادی است نیز دارای اهمیت چندانی نیست.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]به صورت خلاصه سیاست آمریکا در یمن حفظ و تداوم بحران و مدیریت آن و ایجاد توازن بین نیروهای اصلی حاضر با بهرهگیری از ابزارهای مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی است.
ب) تحولات میدانی
سالی که گذشت را میتوان سال غلبه تحولات میدانی بر سیاسی قلمداد کرد. در این سال تحولات میدانی هم از حیث کمیت و هم از حیث اهمیت و اثرگذاری پرتعدادتر و گسترده بود. در میان انبوه رویدادها و تحولات میدانی بررسی چند اتفاق که دارای جنبههای راهبردی و موثر بر آینده تحولات است از اهمیت بیشتری برخوردار است. به نظر میرسد در رأس این رویدادها نبرد مأرب و تلاش گسترده انصارالله برای فتح کامل این استان قرار دارد.
- نبرد آزادسازی مأرب
مهمترین رویداد میدانی در جنگ یمن طی یک سال اخیر نبرد مأرب است. با اینکه انصارالله در یکی دو سال اخیر تلاشهایی برای تصرف این استان انجام داده بود ولی از ماههای ابتدایی سال عملیات گستردهای از سه محور برای تصرف کامل این استان آغاز شد. این عملیات به صورت مرحله مرحله به پاکسازی بخشهای مختلف این استان منجر شد و در نهایت از 12 شهرستان این استان همگی به غیر از خود شهر مأرب آزاد شد و نیروهای انصارالله در دروازههای شهر مستقر شدند. آن چه موجب شد انصارالله بتواند ظرف چند ماه پیشرویهای گستردهای در این استان انجام دهد اتخاذ رویکردی چند جانبه بود. انصارالله علاوه بر بسیج همه امکانات و نیروهای خود در جبهههای مختلف استان مأرب و استفاده از ظرفیت بسیج قبایل همسو، همزمان به سراغ مذاکره و تعامل با قبایل مستقر در شهرستانهای مختلف این استان رفت. بر این اساس تعدادی از شهرستانهای مأرب اساساً بدون درگیری و با هماهنگی سران قبایل به صورت مسالمتآمیز تحویل نیروهای انصارالله شد.
اهمیت فوقالعاده مأرب و موقعیت ژئوپلیتیک و راهبردی این استان در کنار این مسئله که مأرب در واقع آخرین پایگاه باقی مانده دولت منصورهادی و همپیمان اصلیاش یعنی حزب اصلاح است، فشارهای سیاسی، امنیتی و نظامی گستردهای را متوجه انصارالله نمود تا تصرف مأرب به صورت کامل محقق نشود. زیرا وقوع این رویداد به منزله پایان حضور میدانی عربستان و همپیمانانش در یمن خواهد بود و این مسئلهای است که به غیر از عربستان، آمریکا نیز به هیچوجه حاضر به پذیرش آن نیست. بر این اساس تلاشهای گسترده و فشارهای بسیاری با هدف ایجاد آتشبس بر انصارالله تحمیل شد که همگی بینتیجه ماند.
البته بهرغم نبردهای چند ماهه و پیشرویهای گسترده و محاصره تقریباً کامل شهر مأرب اما هنوز نیروهای انصارالله اقدامی برای ورود به شهر نداشتهاند. در بیان دلایل چرایی این رویکرد برخی ملاحظات انصارالله از قبیل عدم تمایل به تصرف نظامی شهر که طبیعتاً منجر به کشته و زخمی شدن بسیاری از شهروندان خواهد شد، قابل ذکر است و ناظران معتقدند انصارالله بنا دارد با محاصره و اعمال فشار سران ائتلاف را مجبور به تسلیم شهر نماید.
بدیهی است نبرد مأرب یکی از کلیدهای اصلی آینده بحران یمن است. چرا که یکی از سه ضلع اصلی بحران یمن (دولت هادی و حزب اصلاح) را دستکم در عرصه میدانی از صحنه تحولات حذف خواهد کرد و تنها انصارالله در شمال و شورای انتقالی و نیروهای مقاومت وطنی در جنوب (وابسته به امارات) باقی خواهند ماند که خود نشانگر تغییر اساسی در معادلات آینده یمن است.
- دست به دست شدن مواضع در استان شبوه
نیروهای انصارالله در ماههای میانی سال و در اثنای عملیات خود برای پاکسازی استان مأرب حملاتی را علیه بخشهای مختلف استان شبوه (در جنوب مأرب) انجام دادند و در نتیجه آن بخشهای بزرگی از این استان را که به صورت مشترک در کنترل نیروهای حزب اصلاح و نیروهای وابسته به امارات بود را تصرف کردند. دلیل اصلی انصارالله برای تصرف شبوه در واقع تکمیل فشار بر مأرب و کامل شدن محاصره آن بود.
اما مقارن با هفتههای پایانی سال و در زمستان، ائتلاف توانست با محوریت و سازماندهی امارات و با بهرهگیری از توان گردانهای «عمالقه» که وابسته به امارات هستند، سلسله عملیاتهای پر شدتی را علیه مواضع انصارالله در شبوه انجام دهد که در نهایت موجب بازپسگیری بسیاری از این مواضع توسط نیروهای ائتلاف شد. حتی گستره این پیشروی تا حدی بود که بخشهای محدودی از جنوب استان مأرب نیز به تصرف نیروهای ائتلاف درآمد.
این پیروزی که به طور مشخص با سازماندهی، تجهیز و حمایت گسترده امارات و استفاده از توانمندی نیروهای عمالقه به ثمر رسید با استقبال و تبلیغات گسترده رسانههای غربی و عربی مواجه شد و به گونهای در این رسانهها بازنمایی شد که گویی انصارالله در حال شکست و عقبنشینی از همه مواضع خود حتی در مأرب است. در حالیکه واقعیات میدان حکایت از موضوع دیگری داشت. گویی این رسانهها فراموش کرده بودند که دست به دست شدن مناطق توسط طرفهای مختلف امری عادی در نبرد هفت ساله یمن بوده و همین مواضعی که امروز ائتلاف بر آن مسلط شده ظرف چند ماه اخیر توسط انصارالله تصرف شده بود.
جدای از فضا سازیهای تبلیغاتی و عملیات روانی که توسط ائتلاف و حامیان خارجی آن پیرامون نبرد شبوه صورت گرفت و تناسب چندانی با واقعیات میدان نداشت اما تحولات میدانی شبوه یک نقطه عطف هشدارآمیز برای انصارالله بود، زیرا نشان داد امارات این توانایی را دارد تا با حمایت، تجهیز و بسیج نیروهای متکثر در یمن شکستهایی را بر انصارالله تحمیل کند و اگر این مسئله به الگویی بدل شود، میتواند پیامدهای ناخوشایندی را در آینده در پی داشته باشد.
- تخلیه سواحل الحدیده و تسلط انصارالله
اواسط پاییز امسال بود که به ناگهان خبرهایی مبنی بر تخلیه تقریباً تمامی مناطق سواحل غربی یمن با محوریت الحدیده و شامل شهرهای «الصالح»، «کیلو۱۶» و منطقه «المنظر» منتشر شد. ماجرا این بود که نیروهای ائتلاف با محوریت نیروهای وابسته به امارات و مشخصاً نیروهای «مقاومت وطنی» به سرکردگی «طارق صالح» به یکباره این مناطق را تخلیه کرده بودند. این رویداد ابهامات و سوالات بسیاری را درباره علت و چرایی انجام آن در بین ناظران ایجاد کرد و چند سناریو مطرح شد. اما وقایع روزهای بعد نشان داد اماراتیها با دو هدف این اقدام را انجام داده بودند. اول با تجمیع و سازماندهی نیروها به سراغ جبهه شبوه رفتند و توانستند در زمستان مناطق گستردهای را در این استان تصرف کنند و در وهله دوم نیز با بازآرایی نیروها مواضع خود را در جنوب مستحکم نمودند تا مانع حملات احتمالی انصارالله شوند.
اما واقعیت این است که این اقدام با هر انگیزه و هدفی صورت گرفته باشد دستاوردی بزرگ و ارزشمند برای انصارالله در عرصه میدانی در طول یک سال اخیر به حساب خواهد آمد. چرا که سواحل غربی و بنادر آن شامل الحدیده و رأس عیسی و… دارای اهمیتی راهبردی برای دولت صنعاست، زیرا تنها راه دسترسی آنها به دریاست. همچنین تصرف سواحل غربی توسط انصارالله موجب یکپارچگی و یکدست شدن مناطق تحت سلطه آنها در شمال یمن شد. از سویی دیگر تسلط انصارالله بر سواحل و بنادر غرب یمن عملاً موجب تسلط آنها بر کشتیرانی در دریای سرخ نیز خواهد شد که این خود به تنهایی دستاوردی راهبردی است که ظرفیتهای قابل ملاحظهای را در اختیار دولت صنعاء قرار خواهد داد. به عنوان نمونه در دی ماه انصارالله موفق شد برای اولین بار یک کشتی اماراتی را که محموله نظامی شامل ادوات و تسلیحات سعودی را حمل میکرد در ساحل الحدیده توقیف نماید که موجب خشم عربستان و امارات شد ولی نتوانستند درعمل اقدامی به منظور مقابله یا رهایی کشتی و محموله آن انجام دهند. در یک کلام تسلط کامل انصارالله بر سواحل غربی یکی از عواملی است که موجب تغییر در معادلات سیاسی و امنیتی بحران یمن خواهد شد.
- حملات موشکی و پهپادی به ابوظبی
اواسط زمستان امسال سخنگوی نیروهای مسلح یمن اعلام کرد که ارتش این کشور در یک عملیات گسترده با نام «طوفان یمن» با تعداد زیادی پهپاد، موشک کروز و بالستیک اهداف متعددی را در ابوظبی شامل فرودگاه این شهر هدف قرار داده است. دراین حمله برخی مراکز مربوط به فرودگاه شامل مخازن سوخت مورد هدف قرار گرفت و طبق اعلام مقامهای امارات سه نفر نیز کشته شدند. به جرئت میتوان گفت این اقدامی بیسابقه در طول 7 سال جنگ یمن بود. چند روز بعد نیز مجدداً حملات موشکی علیه ابوظبی انجام شد و این بار پایگاه «الظفره» که محل استقرار نظامیان آمریکاست نیز جز اهداف بود. نکته مهم در این عملیات این بود که تصاویر متعدد منتشر شده مانع از تکذیب و انکار عملیات توسط اماراتیها شد و این دقیقاً همان مسئلهای بود که حاکمان ابوظبی از آن وحشت داشتند. زیرا امارات وابسته به سرمایهگذاری و گردشگری است و این امر نیازمند ثبات و امنیت است و اگر بنا باشد پایتخت این کشور آماج حملات موشکی شود، امارات خسارت جدی خواهد دید.
در بیان علل این حملات گفتنی است انصارالله به دلایلی در نوع و کیفیت تعامل با امارات تجدیدنظر نموده و هرچه میگذرد ابعاد و عمق این تغییر رویکرد نمایانتر میشود. به نظر میرسد تحرکات میدانی نیروهای وابسته به امارات در یمن به ویژه در جبهه شبوه و همچنین برخی اقدامات سیاسی این کشور در ارتباط با پرونده جنگ یمن، رهبران انصارالله را به این جمعبندی رسانده که سران ابوظبی برخلاف تعهدات پیشین خود (دوسال پیش) در حال تغییر رفتار و نقش در یمن بر ضد منافع انصارالله هستند، لذا مصمم شدهاند تا با این اقدامات عملیِ هشدارآمیز، حاکمان امارات را برای تغییر رفتار تحت فشار قرار دهند. نکته مهم اینکه مجموعه این حملات و تبادل پیامها در نهایت موجب شد جبهه شبوه به آرامش نسبی برسد و نیروهای وابسته به امارات از مواضع خود در مرز میان شبوه و مأرب به نوعی عقبنشینی کنند.
عملیات طوفان یمن انصارالله نقطه عطفی در معادلات امنیتی و نظامی منطقه ایجاد کرد که ابتدای آن زیر فشار قراردادن ابوظبی با هدف تغییر در سیاستهای منطقهایاش است و انتهای آن ایجاد یک تهدید معتبر راهبردی برای سرزمینهای اشغالی خواهد بود.
فهرست مقالات منتشرشده در سال 1400
اندیشکده راهبردی تبیین در سال 1400 مقالاتی را برای بررسی تحولات یمن منتشر کرده که عنوان و پیوند آنها در ادامه میآید:
برای یمن پس از پیروزی انصارالله چه اقداماتی باید انجام داد؟
http://tabyincenter.ir/45430/slider
ضرورت اتخاذ راهبرد جایگزین توسط بایدن در صورت پیروزی انصارالله
ضرورت اتخاذ راهبرد جایگزین توسط بایدن در صورت پیروزی انصارالله
شکست عربستان در مأرب؛ نگرانی آمریکا و رژیم صهیونیستی
ضرورت اتخاذ راهبرد جایگزین توسط بایدن در صورت پیروزی انصارالله
نشست تخصصی بررسی تحولات یمن با حضور سفیر این کشور در ایران
تغییر رویکرد امارات در یمن با تأکید بر تحولات مأرب
فراگیری الگوی جنوب؛ کلید شانس یمن برای صلح پایدار
http://tabyincenter.ir/44362/slider
تغییر ائتلافها؛ تحلیلی در مورد آخرین تحولات سیاسی – میدانی بحران یمن
http://tabyincenter.ir/44096/slider
آخرین وضعیت نبرد آزادسازی مأرب، تحرکات دیپلماتیک و سناریوهای آینده پرونده یمن
http://tabyincenter.ir/42638/documents
روسیه به دنبال راه بازگشت به یمن است
یمن و نفرین جغرافیا؛ وقتی ژئوپلیتیک بینظیر موجب بیثباتی میشود
روزهای شلوغ دیپلماتیک پرونده یمن و تدبیر انصارالله
احتمالاتی درباره رکود در جبهه مأرب؛ انصارالله به دنبال چیست؟
احتمالاتی درباره رکود در جبهه مأرب؛ انصارالله به دنبال چیست؟
سیاست بایدن در یمن، ارمغانآور جنگهای بیشتر